میراث، شهرداری و تبصره ٣٦
بهطور عام، شهرداریها به لحاظ توان کارشناسی و مدیریتی از جایگاه مناسبی در جهت پذیرش مسئولیت خطیر حفاظت و نگهداری از میراث فرهنگی برخوردار نیستند.
تاريخ : شنبه ۲۶ دی ۱۳۹۴ ساعت ۱۲:۳۸
به گزارش هنرنیوز؛ علی اعطا - کارشناس ارشد معماری از دانشگاه تهران و مشاور رسانهای معاون معماری و شهرسازی وزیر راه و شهرسازی در روزنامه شرق در یادداشتی با عنواننگاهی به حوزه میراث فرهنگی در پیشنویس لایحه برنامه ششم توسعه – بخش پایانی نوشت:با انتشار پیشنویس لایحه برنامه ششم توسعه در رسانهها، شاهد بودیم که تعداد قابلتوجهی از فعالان حوزه میراث فرهنگی اعم از طیفی از مدیران و کارشناسان سازمان میراث فرهنگی، اعضای کمیته ملی شورای بینالمللی بناهای تاریخی (ایکوموس)، گروهی از باستانشناسان و شماری از فعالان مدنی و رسانهای این حوزه نسبت به بندهای یک و دو ذیل تبصره ٣٦ این لایحه واکنش نشان دادند و آن را خطر و تهدیدی جدی برای میراث فرهنگی ارزیابی کردند. استدلال مخالفان این تبصره عمدتا حول این محور است که شهرداریها از بدنه کارشناسی کارآمد در این حوزه برخوردار نیستند و نیز، در سالهای اخیر شهرداریها عملکرد مناسبی در حوزه میراث فرهنگی از خود بروز ندادهاند؛ از سوی دیگر، موافقان این تبصره که عمدتا از بدنه شهرداریها هستند اظهار داشتهاند برخی نظراتی که در مخالفت با تبصره ٣٦ بیان شده، افراطی و فاقد وجوه منطقی و کارشناسی است.
میراث و تبصره ٣٦
تردیدی نیست که حفاظت از میراث فرهنگی یک وظیفه حاکمیتی است. اگر، همانگونه که در پیشنویس لایحه پیشبینی شده است، سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری موظف شود در شهرهای بالاتر از صدهزار نفر اماکن تاریخی (به استثنای نفایس ملی)، در اختیار خود را به شهرداریهای با جمعیت بیش از صدهزار نفر جمعیت برای بهرهبرداری واگذار کند، طبعا این امکان از سازمان میراث فرهنگی سلب خواهد شد که طبق تشخیص کارشناسی خود، برخی از اماکن را جهت بهرهبرداری در اختیار شهرداریها قرار دهد و یا قرار ندهد. درحالیکه سازمان میراث فرهنگی، با توجه به اینکه یکی از دستگاههایی است که از بدنه کارشناسی کارآزموده و کاردانی برخوردار است، لازم است دارای حق انتخاب در این زمینه باشد تا با تشخیص کارشناسی خود، بخشی از این اماکن را بتواند در اختیار شهرداریها قرار دهد و نظارت حاکمیتی خود را بر آن حفظ کند. گمان میکنم در این زمینه مناسبتر خواهد بود که سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری مخیر باشد و از مجوزهای لازم برخوردار باشد تا در مواردی که تشخیص میدهد، این اماکن را جهت برگزاری در اختیار شهرداریها قرار دهد.
شهرداریها و فقدان زیرساختهای لازم
از سوی دیگر روشن است که در دهههای اخیر، بدنه مدیریتی و کارشناسی شهرداریها بهمنظور فعالیت در حوزه میراث فرهنگی با استانداردهای لازم، آمادگی نداشته است؛ البته میتوان به اقدامات برخی از سازمانهای زیرمجموعه شهرداریها اشاره کرد که اقدامات مؤثر و ارزشمندی در این زمینه انجام دادهاند؛ اما بهطور عام، شهرداریها به لحاظ توان کارشناسی و مدیریتی از جایگاه مناسبی در جهت پذیرش مسئولیت خطیر حفاظت و نگهداری از میراث فرهنگی برخوردار نیستند. این عبارت بدین معنا نیست که پتانسیلهای لازم در این مجموعهها وجود ندارد؛ بلکه باید گفت بر اساس روندهای نادرستی که در سالهای اخیر در شهرداریها و بهخصوص شهرداریهای کلانشهرها در حوزه مسائل درآمدی و مالی درپیش گرفتهشده است، پیش از اینکه چنین مسئولیت خطیری را بتوان به این دستگاهها واگذار کرد، لازم است برای این امر تجهیز شده باشند. آنهم با چنین قیدی که سازمان میراث موظف به این واگذاری نباشد؛ بلکه بتواند به تشخیص کارشناسی خود در مواردی این بهرهبرداری را به شهرداری و یا هر دستگاه دیگری واگذار کند. واقعیت این است که بخش قابلتوجهی از درآمد شهرداریها به ساختوساز وابسته است. شهرداریها به همین اعتبار مقوله حفاظت و سایر موارد قانونی برگرفته از آن را در مقابل خود میبینند و این ضعفی ساختاری است. خود این امر به نوعی تقابل مستمر میان شهرداریها و سازمان میراث دامن زده است. اگر شرایطی فراهم شود که شهرداریها نسبت به درآمدهای ناشی از منابع پایدار تمایل بیشتری نشان دهند که طبعا کسب درآمد از ایجاد کاربریهای جدید برای اماکن تاریخی میتواند در این چارچوب تعبیر شود، آنگاه میتوان امیدوار بود که شهرداریها با آمادگی بیشتری خواهند توانست در راستای بهرهبرداری از اماکن تاریخی حرکت کنند. اتفاقا این امر در بسیاری از شهرهای دارای میراث فرهنگی و تاریخی، به یک فرمول دائمی و پذیرفتهشده مبدل شده است؛ بهعبارتی در بسیاری از شهرهای کشورهای توسعهیافته، بهرهبرداری از اماکن تاریخی برعهده شهرداریهاست و از یکسو این امر به تأمین درآمدهای پایدار برای مدیریت شهری منجر میشود و از سوی دیگر، بهلحاظ فرهنگی به شکلی پویا به شهر خدمترسانی میکند؛ اما چنانکه مطرح شد، در ابتدا لازم است زیرساختهای موردنیاز در این راستا تأمین شود و تصوری که از شهرداریها داریم، تغییر کند. درواقع باید شهرداریها از حالت اجرائی و خدماتی صرف خارج شوند و شکل فرهنگی و اجتماعی پیدا کنند و بهعبارتی، به تعبیر پزشکان دوز فرهنگی اجتماعی شهرداریها تقویت شود. طبعا این امر مستلزم زمان برای ایجاد زیرساختهاست و اگر، چنانچه در ذیل تبصره ٣٦ پیشنویس برنامه ششم توسعه آمده است، سازمان میراث موظف شود اماکن تاریخی را در اختیار شهرداریها قرار دهد، در شرایط فعلی به سود میراث فرهنگی نخواهد بود.