در جمع دانشجویان صنعتی شریف مطرح شد
وقتی نگاه مردم «بانوی سینمای ایران» را تغییر میدهد!
جواد شمقدری گفت: به نظرم باید همه روی چرخشی که رخ داد و بانوی سینمای ایران و فیلمش کنار گذاشته میشود و خانم کارگردانی از نسل جدیدی که نمیخواهد ارزشها را به چالش بکشد و اتفاقا عاشقانه آن را ارج مینهد و برای یک فیلم ارزشی جایزه ویژه را از آن خود میکند تامل کنند. این نشان از دوره جدیدی در سینماست که مردم، منتقدان، رسانهها دیگر اهل مماشات و سیاسی بازی نیستند و این نوع بازیها هم در بین مردم و هم در سینما جایی ندارد.
تاريخ : يکشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۲ ساعت ۱۲:۰۶
انتشار بخش اول گزارش حضور جواد شمقدری در جمع دانشجویان صنعتی شریف و اعلام ۱۲ رویکرد راهبردی برای رفع انتظارات مردم و حاکمیت از سینما، واکنشهای متفاوتی را در برخی رسانهها و محافل سینمایی همراه داشت.
رئیس سابق سازمان سینمایی با بیان اینکه ۸۰ درصد از فیلمهای سی و دومین جشنواره فیلم فجر طبق رویکردهای مدیریت گذشته جلو رفت، گفت: اگرچه با توجه به نتیجه انتخابات در روز ۲۵ خرداد معلوم بود باتغییر دولت و انتصاب تدریجی مدیران، با رویکردهای جدید در حوزه اجرایی سینما روبرو خواهیم شد، و از آنجایی که تقریبا عمده تولیدات سینمای ایران فیلمبرداری آن از همان اوایل تابستان آغاز میشود، فیلمهای جشنواره امسال این فرصت را داشتند که اگر بخواهند بدون توجه به شروط و نظرات شورای پروانه ساخت، اصطلاحا کار خودشان را انجام دهند و نگران مجوز نمایش نباشند، یعنی با پدیده جالبی روبرو بودیم که از یک طرف اغلب تولیدات اگرچه متعلق به دولت قبلی بود اما نوع بیان و رویکرد میتوانست با نگرش مدیران جدید و دولت یازدهم باشد واین اتفاقی بود که در خصوص بعضی فیلمها رخ داد.
وی ادامه داد: هر چند که برخی فیلمها مانند «چ» هم بودند که تولیدشان برای سال گذشته بود اما به جهت پربار کردن سبد آثار جشنواره سال گذشته راضی نبودیم در مراحل پس تولید با شتاب آسیب زننده آن را حتما به جشنواره دوره مدیریتمان برسانیم و قرار شد آن را برای جشنواره امسال در نظر بگیریم، چرا که ارتقای سینمای ایران و کیفیت نهایی این فیلم برای ما مهمتر بود تا اینکه بخواهیم افتخار نمایش آن را هم به نام خود تمام کنیم.
وی افزود: با تغییر رویکرد و شعارهای دولت جدید، به تبع آن اعضای شورای پروانه ساخت و نمایش هم عوض شدند، لذا یک سری از فیلمسازان که شروطی را برای صدور پروانه ساخت در زمان مدیریت قبلی پذیرفته بودند طبیعی بود که این شرایط را زیرپا بگذارند و نظرات خود را اعمال و یا القا کنند مثل فیلم «عصبانی نیستم» که من به جزییات آن اشاره میکنم.
رییس سابق سازمان سینمایی خاطرنشان کرد: اساسا «عصبانی نیستم» یک فیلم اجتماعی بود که بحث فتنه در آن مطرح نبود. در فیلمنامه اولیه این فیلم که پس از اصلاحاتی مجوز تولید گرفت، آن طور که گزارش شده بود داستان حول محور جوان دانشجویی است که پدر دختر مورد علاقهاش برای پاسخ مثبت به خواستگاری وی، غیر مستقیم مسیر و آزمایشاتی را برایش طراحی میکند تا در مسیر اتفاقاتی پسر مجبور به دروغ، رشوه و کارهای خلاف شود تا. بتواند کسب درآمد کند، اما پسر از این مسیر سربلند خارج میشود و در نتیجه پدر با ازدواج آنها موافقت میکند. حال شما فیلم را ببینید، با آنچه که ساخته شده تا چه حد متفاوت است.
وی با اشاره به اینکه رییس سازمان سینمایی نمیتواند در جریان جزییات همه فیلمنامهها باشد، یادآور شد: این واقعیت وجود دارد که وقتی فیلمنامهای مصوب میشود و گروه برای ساخت آن اقدام میکند در فرآیند تولید ممکن است تغییراتی بوجود آید. یادم میآید فیلمی در سالهای دور بود که نسخه نهایی آن نسبت به فیلمنامه اولیه آن ۹۵ درصد تغییر داشته و برای همین قانون گذار شورای پروانه نمایش را تعریف کرده است تا قبل از اکران همه نظارتها و ملاحظات نمایش عمومی لحاظ شود، اما آیا مجوز نمایش نسخه غیر قانونی و به تعبیری جعلی «عصبانی نیستم» در اختیار مدیریت بنده بوده است؟
شمقدری همچنین با اشاره به فیلم «خانه پدری» گفت: نمیشود در سینما همواره به همه بدبین بود، کیانوش عیاری شخصآ انسان مثبتی است و این فیلم را هم با همین نگاه ساخته و نیت تخریبی نداشته است اما «خانه پدری» بسیار فیلم بد و ناجوانمردانهای درآمده، به نوعی توهین به گذشته و حتی حال ماست، فیلم تلخ وناراحت کننده است، حتی من شنیدم که برخی تماشاگران جشنواره بعد از دیدن بخش اول سالن سینما را ترک کردند، جمع بندی ما این بود که این فیلم به هیچ وجه امکان نمایش عمومی ندارد به جز نمایشهای خاص آن هم با یادآوری و توصیه که فیلم مناسب همه افراد نیست، اما در جشنواره امسال به راحتی در سینماهای کشور در معرض دید عموم قرار گرفت.
وی ادامه داد: اکران موقت این فیلمها در جشنواره نوعی تست زدن برای اکران عمومی در سراسر کشور است، وقتی هم که کارگردان فیلم را به عنوان داور بخش اصلی جشنواره انتخاب میکنند، نشان از یک هماهنگی مضاعف دارد. آنچه در این چند ماهه مسلم است برخی فیلمسازان حس کردند جهتهایی را که ما منع کرده بودیم تا به این شکل فیلم نسازند، توسط مدیران جدید تغییر کرده و در این دوره میتوانند از آنها عبور کنند که البته با نگاه تساهلی برخی دوستان دولتی عبور هم کردند و در نهایت واکنشها و اتفاقاتی را هم در پی داشت.
وی اظهار داشت: یکی از نمونهها در این خصوص فیلم ویدئویی قصه هاست که بر خلاف رویه قانونی و جاری، پروانه و مجوز ساخت را پس از ساخت فیلم میگیرد که همین جا از خانم بنی اعتماد باید تشکر کرد که بالاخره پذیرفت در چارچوب قوانین نظام کار کند و فیلمی را که بدون مجوز ساخت تمام کرده بود برای جبران مافات که الگویی هم برای جوانان خطاکار باشد پروانه ساخت اخذ کند. البته ما به هیچ وجه تصمیم نداشتیم این فیلم را سینمایی تلقی کنیم ولی خب ظاهرا مدیریت جدید تعهداتی داده بود و حتی به دنبال آن بودند که جایزه مطرحی هم از جشنواره بگیرد.
شمقدری اضافه کرد: به نظرم باید همه روی چرخشی که رخ داد و بانوی سینمای ایران و فیلمش کنار گذاشته میشود و خانم کارگردانی از نسل جدیدی که نمیخواهد ارزشها را به چالش بکشد و اتفاقا عاشقانه آن را ارج مینهد و برای یک فیلم ارزشی جایزه ویژه را از آن خود میکند تامل کنند. این نشان از دوره جدیدی در سینماست که مردم، منتقدان، رسانهها دیگر اهل مماشات و سیاسی بازی نیستند و این نوع بازیها هم در بین مردم و هم در سینما جایی ندارد. اتفاق دیگر از این جنس، مطرح نشدن فیلمی بود که علی القاعده به خاطر فیلمساز جنجالیاش و موقعیت خاصش و موضوع التقاطیاش باید مطرح میشد، اگر چه سعی کردند با جایزهای از بخش مظلوم و رها شده بین الملل برخوردار شود ولی همان طور که گفتم این جایزه برایش آورده جدی نداشت و این از برکات حرکت رو به جلو سینمای ایران است که نباید آن را دست کم گرفت.
شمقدری خطاب به متولیان فعلی سینمای کشور تاکید کرد: هنوز هم دیر نشده و قطعا اگر دوستان پیگیر ۱۲ محور راهبردی که تشریح شد باشند سالهای آینده به نقطهای میرسیم که فیلمها جایگاه ارزشمندی پیدا میکنند و مدیریت سینما با نخبگان و دلسوزان نظام چالش کمتری خواهند داشت. ضمن اینکه میتوانند با رعایت دقیق، هوشمندانه و متعهدانه خط قرمزها، مسائل سیاسی و نقد اجتماعی را هم در فیلمهایشان مطرح کنند.
وی در پایان سخنان خود گفت: طبق اظهار مسئولان جشنواره امسال ۱۵۰ فیلم متقاضی حضور در جشنواره بودند و ۵۳ فیلم به جشنواره راه یافتند که از سطح کیفی و تکنیکی قابل قبولی برخوردار بودند، جدا از ضرورت تنوع موضوعی برای طیفهای مختلف مردم و رعایت حق و آزادی عمل سینماگران در چارچوب قوانین نظام جمهوری اسلامی، در یک ارزیابی میتوان گفت امسال هم در راستای تحقق آن ۱۲رویکرد گامی به جلو برداشته شده است، اگر ما فرضا دغدغه تقویت دفاع مقدس را داریم که طبق برآورد ما حداقل ده درصد تولیدات سالیانه باید به سمت این موضوعات برود، خوشبختانه این اتفاق افتاده و میتوانیم بگوییم که از میان صد فیلم ساخته شده ده فیلم به دفاع مقدس و مقاومت و انقلاب اختصاص داشته است که باید سالهای بعد افزایش هم پیدا کند.
شمقدری در ادامه این جلسه به سوالات برخی دانشجویان بسیجی پیرامون مسائل مختلف سینما پاسخ داد.
وی با در پاسخ به سوالی در خصوص چگونگی نظارت بر تولید فیلمها توسط سازمان سینمایی با اشاره به تغییرات فیلمنامه برخی فیلمها در زمان تغییر مدیریت سالجاری توسط فیلمسازان توضیح داد: نظارت در سینما با تلویزیون متفاوت است و شاید برای پروسههای کوتاه فیلمسازی که اغلب با سرمایه بخش خصوصی در حال تولید است باید به اعتماد تکیه کرد، اگرچه در زمان مجوز نمایش، فیلم باید با فیلمنامه مصوب تطابق کامل داشته باشد که متاسفانه امسال در برخی موارد بطور آگاهانه این موضوع در صدور مجوز برخی فیلمها لحاظ نشد.
وی در پاسخ به دانشجوی دیگری که بیان داشت یک فیلم یا به لحاظ محتوا مسموم است یا نیست و مدیران نباید برای دریافت بازخوردهای مردمی، آن فیلم را در جشنوارهها نمایش دهند گفت: حوزه فرهنگ مثل حوزه ریاضی یا یجیتال نیست که متکی به صفر و یک باشد، همانطور که سیگار مضر است اما با این حال عرضه میشود ولی روی آنها توصیههایی را در نکشیدن سیگار درج میکنند.
وی با بیان اینکه در جایی برای نمایش فیلمها باید مرز تعریف کرد خاطر نشان ساخت: در حوزه فرهنگ ما باید قدرت مانور را برای مخاطب و فیلمساز در حد خودش لحاظ کنیم و به همین دلیل ما در برخی فیلمها طبقه بندی سنی را مطرح و اجرا کردیم، ضمن اینکه اکران فیلمهایی که با مجوز قانونی تولید شدهاند و از نظر شورای پروانه نمایش، رد مجوز آن قطعیت ندارد، میتواند برای مردم در جشنوارهها و یا رسانهها، که مخاطبین خاص تری هستند و روی رای و نظرشان حساب کرد به نمایش در بیایند تا تکلیف فیلم هم روشنتر شود به هر حال باید توجه کرد این موارد نمیتواند از انگشتان یک دست فراتر رود.
به طور مثال مخالفان نمایش فیلم به رنگ ارغوان معتقد بودند نمایش این فیلم در میان مردم واکنشهای منفی و غیر قابل پیش بینی به همراه دارد اما من به طور جد معتقد بودم نه تنها اینگونه نیست ونشانه اقتدار و چشمان باز نظام است که حتی پس از دوران فتنه ۸۸ این فیلم تاثیرات درخشان تری هم خواهد داشت. دیدید که فیلم «به رنگ ارغوان» وقتی با مردم، در جشنواره روبرو شد، مشخص شد که فیلم خطرناکی نیست در حالی که این فیلم در دوره اصلاحات و دوم خرداد با سرمایه آنها ساخته شده بود و به دلایل گوناگون و شاید هم نظرات سلیقهای امکان اکران عمومی پیدا نکرده بود و جلوی نمایش عمومی آن را گرفته بودند.
شمقدری با توجه به پرسش یکی از دانشجویان در خصوص فیلم «طبقه حساس» گفت: در ابتدا نام این فیلمنامه «قبر دو طبقه» بود، سازنده فیلم حدود یک سال درخواست پروانه ساخت برای تولید آن را داده بود، تا اینکه او در حالی که خیلی شاکی بود موضوع را با من در میان گذاشت و من بعد از اینکه فیلمنامه را خواندم کارگردان و تهیه کننده فیلم را خواستم و گفتم که این فیلمنامه بدی است که لحظات و معانی زشتی دارد و چه ضرورتی دارد که میخواهید این فیلم را بسازید؟ بعد هم گفتم شورا را بتوانید قانع کنید من با ساخت آن مخالفتی نخواهم کرد سرانجام هم با تغییراتی که در فیلمنامه میدهند شورای پروانه ساخت با تولید آن موافقت میکند.
وی ادامه داد: با دیدن «طبقه حساس» در جشنواره متوجه شدم که برخی لحظات که توافق شده بود حذف شود در فیلم وجود دارد، حتی یک جاهایی دیالوگها را حذف کرده بود اما بجای آن با دست اشاره میکرد که این هم از آن دسته کلکهایی است که در سینما زده میشود که شاید کارگردان با این صحنههای جایگزین فکر کرده اثرش هنریتر شده است.
شمقدری گفت: در فیلمنامه اولیه «طبقه حساس» غیرت ایرانی و اسلامی مورد مضحکه قرار میگرفت اما با لحاظ برخی تغییرات که در مرحله ساخت داده شده، میتوانم بگویم که تقریبا این اتفاق نیافتاده است همین مقدار باز جای شکرش باقی است به خصوص در آخر فیلم کارگردان با زیرکی کاری کرد که باعث میشود به نوعی از معایب دیگر کار هم عبور کنی، خب این هوشمندی فیلمساز است که فیلم را به این مرحله رسانده است، هر چند که من هنوز فیلم را به شکل نسخهای که در جشنواره به نمایش در آمد برای عموم خانوادهها مناسب نمیبینم و به نظرم باید یک سری اصلاحاتی در آن لحاظ شود که بر عهده تیم جدید مدیریتی در سازمان سینمایی است.
رییس سابق سازمان سینمایی در پاسخ به سوالی مبنی بر میزان دخالت مدیران دولتی در آرای جشنواره فیلم فجر تصریح کرد: این به روحیه و روش کاری مدیران بر می گردد، من در سالهای گذشته چهار دوره داور فیلم فجر بودم فقط یکبار به طور اکید از ما خواستند به فیلم خاصی، فکر کنم «نار و نی» بود، جایزه ویژه دهیم، اما وقتی با واکنش منفی داوران روبرو شدند آن سال پرونده فیلمهای اول را بستند و در اختتامیه نگذاشتند مطرح شود. البته در سه دوره بعد که داور بخش اصلی بودم احساس میکردم از طریق دبیرخانه القائات خاصی میشود اما رای نهایی، رای اجماع یا اکثریت بود. اساسا وقتی داوران بر مبنای اصول و انتظارات جامعه مخاطب اعم از سینماگران، مردم و حاکمیت انتخاب شوند نیازی به دخالت نیست و داوران میتوانند مستقل عمل کنند هر چند که امسال به هر دلیل در حق فیلم «چ» کم لطفی شد و این فیلم در بخش فیلمنامه، کارگردانی و بهترین فیلم مستحق جوایزی بود.
وی تصریح کرد: نمیخواهم بدبینانه نگاه کنم ولی به نظر میرسد عوامل دیگری در داوری با هدف یک توازن تاثیراتی داشته است. شاید در خصوص رستاخیز در یک فرصت دیگری مفصل صحبت کنم ولی همین قدر بگویم اشکال اساسی این فیلم زاویه روایت حادثه کربلاست. نمیشود از زاویه دید یزید و ابن زیاد عاشورا را روایت کرد، نتیجه این اشتباه بزرگ این میشود که مخاطب از شهادت سلیمان، حضرت مسلم، حضرت علی اکبر و ابوالفضل العباس به راحتی میگذرد و از آن احساسات عاشورایی محرم در مخاطب خبری نمیشود مگر آنکه مخاطب خودش معرفتی داشته باشد.
وی افزود: در دوره مدیریتم من به دبیران هم تاکید میکردم حساسیتها و رویکردها منتقل شود اما وقتی داوران وارد مرحله داوری شدند دیگر باید مستقل عمل کنند، تنها یک بار به دبیر جشنواره دوره سی و یکم برای اهدای سیمرغی که از سوی داوران تحت عنوان «یک عمر فعالیت هنری» به علیرضا داودنژاد و خانوادهاش قرارشد بدهند تذکر دادم و گفتم من مخالفم و قانون جشنواره هم چنین اجازهای را به ما نمیدهد و داور فقط میتواند به رشتههای مختلف یک فیلم جایزه بدهد، اما در نهایت با توجه به شرایط خاص و مستقل بودن داوران که به یک همچنین اجماعی رسیده بودند من بیش از حد اصرار نکردم و نتیجه آن شد که داودنژاد به اتفاق خانوادهاش بالای سن رفت و حرفهایی هم زد که جالب نبود، شاید هم اتفاقا یکی از نقاط ضعف جشنواره سال گذشته جایزه داودنژاد و حرفهای بیربطی بود که مطرح کرد و هیچ مبنایی هم نداشت، البته بعد متوجه شدیم که یکی از داوران به دنبال این موضوع بوده و میخواسته ادای دینی به وی بکند و داوران دیگر هم روی حسن نیت رای ایشان را پذیرفته بودند.
شمقدری در پاسخ به یکی از دانشجویان مبنی بر اینکه چرا فیلمسازان رتبه بندی نمیشوند و همه اجازه ساخت هرگونه اثر سینمایی را دارند گفت: اینکه ما بخواهیم تا این مرحله نظارت کنیم نمیدانم چقدر صلاح است اما یک مورد خاص در دوره ما اتفاق افتاد که یک شازده قجری که با خانواده پهلوی هم ارتباط نزدیک داشت و پس از انقلاب هم ۲۰ سال خارج نشین شده بود و پس از بازگشت به کشور، اولین فیلمش «بوی کافور، عطر یاس» را در دوره دوم خرداد میسازد، احساس من این بود که ضرورتی ندارد حتما دوره ما هم فیلم بسازد، هرچند که گویا خودش هم متوجه شده بود، ظاهرا این هم از استثنائاتی است که میگویند دل به دل راه دارد و گفته بود که من در چهار سال مدیریت شمقدری فیلم نمیسازم که من هم خدا راشکر کردم.
وی ادامه داد: البته اینکه آدمها را در یک قالب بگذاریم امکانش نیست و نباید آزادی عمل مشروع و قانونمند اهالی فرهنگ و هنر را سلب کرد چرا که اعتقاد داریم آدمها همواره قابل تغییر هستند، چه بسا زمانی افرادی بودند که در قبل از انقلاب فعالیت داشتند و بعد از انقلاب برای اعتلای سینمای دفاع مقدس و مورد تایید نظام بسیار تلاش کردند و در مقابل کسانی هم هستند که روزی در جبهه انقلاب بودند و امروز در مقابل آن قرار گرفتهاند.
وی گفت: البته این موضوع در در دنیای غرب به شدت لحاظ میشود و هرکسی را نمیگذارند که فیلمساز شود و باید از یک سری گزینشها عبور کند، به عنوان مثال. فیلمسازان اصلی آمریکا باید پای ارزشهای هالیوود ونظام آمریکایی حتما بایستند تا بتوانند آنجا کار کنند و به محض اینکه خطایی را انجام دهند آنها را محدود میکنند. به بیان واضحتر مرگ سینماگری چون استانلی کوبریک هنوز هم مشکوک است یا خود چارلی چاپلین که به محض اینکه مواضع مخالف گرفت از دور خارجش کردند. و دیدیم که هر دو هم به تبعید نانوشته از سرزمین آمریکا محکوم میشوند.