تعطیلات نوروزی اغلب به دو نیمه منقسم می شوند؛ نیمه اول که اغلب با دید و بازدیدهای خانوادگی و شلوغی رفت و آمدها و میهمانی ها توامان است و نیمه دوم که زمانی برای استفاده از تعطیلات و فرغاتی کوتاه است، این مسئله فارغ از منظر مسافرین و کسانیکه است که به مشاغل کم فراغت مشغولند.
با تدقیق در این امر و نزدیک شدن به پایان تعطیلات خوبست برنامه
” مجموعه های نوروزی گاهی به تعجیل و بنا به سفارش سیما صرفا برای پر کردن این ایام ساخته می شوند و اگر سازنده ای مبنی بر کسوت ساخت و ساز آثار در این ایام در سالیان گذشته نامی نیکو داشته باشد گوی سبقت را از دیگران می رباید و الویت پخش مجموعه های نوروزی با اثر او تعیین می شود و یا جدول و فهرست آثار از پیش چیدمان می شود “
های صدا و سیما و را از این جهت مد نظر قرار دهیم؛
با شروع تعطیلات پس از آغاز سال نو، ازدحام و شلوغی برنامه های رسانه ملی چشمگیر و به نوعی بی وقفه و به دنبال هم است چندانکه برای اغلب خانواده ها شرایط میهمانی و دید و بازدید به گونه ای نیست که بتوانند از همه ظرفیت های این برنامه طی ساعات متوالی استفاده کنند و شاید دیدن تنها بخشی از این برنامه ها تنها به ساعاتی از شب موکول شود.
به عبارت دیگر اغلب فیلم ها و برنامه های مفرح در نیمه اول تعطیلات خرج می شود و برای نیمه دوم که مجال تنفس و بهره گیری از ساعات تعطیلی است چیزی باقی نمی ماند.
در این میان تنها سریال ها و مجموعه های نوروزی کماکان به روند خود ادامه داده و راس ساعات مشخص به مخاطبان عرضه می شوند.
لیکن با نگاهی به مجموعه های نوروزی لاجرم توجه به نکاتی حائز اهمیت است، نکاتی که شاید منتقدین در سال های گذشته آن موارد را به رسانه ملی و برنامه ها متذکر شده باشند؛ نخست آنکه مجموعه های نوروزی گاهی به تعجیل و بنا به سفارش سیما صرفا برای پر کردن این ایام ساخته می شوند و اگر سازنده ای مبنی بر کسوت ساخت و ساز آثار در این ایام در سالیان گذشته نامی نیکو داشته باشد گوی سبقت را از دیگران می رباید و اولویت پخش مجموعه های نوروزی با اثر او تعیین می شود و یا جدول و فهرست آثار از پیش چیدمان می شود، گویی چنین سیستمی که در آن سازندگان مجموعه های تلویزیونی با ارائه طرح های متنوع به سیما فرصت انتخاب آثارشان باشد وجود ندارد و همه چیز از پیش تعیین شده است.
فارغ از این مسئله، الباقی مجموعه های تلویزیونی به صرف داشتن درونمایه طنز و نه ساختاری طنز گونه در صدر انتخابند بدون آنکه ماهیت طنز نوروزی در آنها با ریشه های فرهنگی که باورهای اصیل این ایام را زنده کنند وجود داشته باشد.
به تعبیری دیگر متن این مجموعه های تلویزیونی در
” سازندگان آثار تلویزیونی باید زنجیره ای از تجانس های فرهنگی و خانوادگی را در طرح اصلی فیلم نامه ها و مجموعه های تلویزیونی مد نظر قرار داده و از نقاط بکر و ظرفیت های نادیده انگاشته آن بهره جویند “
تضادهای مفهومی اجتماعی و فرهنگی به سر می برند، برای مثل مجموعه های نوروزی ۹۱ همچون «چک برگشتی»، «سیر و سرکه»، « دست بالای دست» و غیره که از شبمه های مختلف سیما پخش می شوند به چنین سطوحی نزدیکند وگرچه شاید دور از انصاف باشد که تم برخی از آنها قدری متعادل ندانیم همچون مجموعه «سیر و سرکه» که انسجام بافت خانواده در آن محسوس و شیرین است.
شاید مجموعه تلویزیونی«چک برگشتی» نیز در طرح مسئله روز اجتماع خالی از لطف نباشد لیکن به رغم آنکه سبک و سیاق کارگردانی سیروس مقدم در سایر مجموعه آثار او به آشنای خاطر مخاطب است اما یکنواختی نقش آفرینی کاراکترها و تماژ اجرایی نیمه مشترک این مجموعه با سایر آثار او، از کیفیت این اثر کاسته و باید گفت آن توفیق درخشانی را که مجموعه «پایتخت» در نوروز ۹۰ بین اغلب مخاطبان کسب کرده بود، به دست نیاورده و این مجموعه قدرت رقابت با سایر آثار او را ندارد.
همچون سال های گذشته تذکر این مسئله مبرهن است که سازندگان آثار تلویزیونی باید زنجیره ای از تجانس های فرهنگی و خانوادگی را در طرح اصلی فیلم نامه ها و مجموعه های تلویزیونی مد نظر قرار داده و از نقاط بکر و ظرفیت های نادیده انگاشته آن بهره جویند و ثقل آثار خود را در این گستره قرار دهند.
ادامه دارد...
مریم خاکیان