فیلم هایی برای برآورده شدن حاجت
نگاهی به اکران مستندهای روز نخست جشنواره فیلم های مستند رضوی؛/ 2
فیلم هایی برای برآورده شدن حاجت
در میان فیلمهایی که در«جشنواره فیلم رضوی» پخش شد،کارگردانها سوژه های جالبی را دستمایه کار خود قرار داده بودند.
 
تاريخ : سه شنبه ۲۸ شهريور ۱۳۹۱ ساعت ۱۵:۱۴


«جواد یغموری» در «نیاز» دوربینش را سمت دستفروشهای سالخورده اطراف حرم «حضرت معصومه(س)» می گیرد،پیرمرد جوراب فروشی که جورابهای خودش سوراخ است،پیرزن بیماری که لیف می فروشد،نابینایی که خودکار می فروشد و همه اعضای خانواده اش بیمارند یا حتی آخوندی که برای اینکه بیمار است مجبور است روز را در فضای معنوی اطراف حرم بگذراند و برای اینکه بیکار نباشد بدون کسب سود انگشتر می فروشد.انسانهایی که در آمد بخور و نمیر دارند و هر روز در دعایشان حضرت معصومه را واسطه خود و خدا قرار می دهند.در بینابین این مستند ساده صدا و زمزمه دعای افراد مختلف به گوش می رسد،تازه کاربودن این مستندساز که زیر نظر صدا و سیمای استان قم کارش را ساخته کاملا هویداست و می شد با پرداخت بهتری این سوژه را به مخاطبان عرضه کرد. 

نقالی با محوریت داستان «ضامن آهو» و نیز گفتگو با «مرشد ترابی» نقال معروف در مورد شیوه اجرای این داستان پایه مستند «در سایه» ساخته «الهام حسامی» بود.دوربین همراه با جوانی به خانه محقر مرشد ترابی می رود و مرشد ریزه کار های نقالی را بازگو می کند،تازه کار روبروی استاد اجرا می کند و استاد نظر می دهد.کمی بعد دراواخر فیلم جوان کنار آسیابی که کمی دورتر از آن میلاد دیده می شود به تنهایی به تمرین آموخته هایش می پردازد و در پایان در انتهای خیابانی گم می شود.در تیتراژ پایانی هم یکی از قطعات گروه «دنگ شو» شنیده می شود.این اثر هم که خیلی جای کار داشت به تهیه کنندگی مرکز گسترش ساخته شده بود. 

«سید رضا» پسری است که با بقیه هم سن و سالان خود فرق می کند،با بزرگترها دوست است،دنبال تفریحات کوکانه نیست.او محبوب همه است و عاشق تعزیه.با سیخ و درب قابلمه و کمی لباس برای خود باهنرمندی تمام می خواند و راه می رود و تعزیه اجرا می کند،با صدای بلند تلویزیون به تعزیه گوش می دهد و از شنیدن صدای تعزیه ذوق می کند.شخصیت اول این مستند که اصلا به حرف کسی گوش نمی دهد موضوع داستان فیلم «بدون شرح» ساخته «بهنوش زرندی» قرار گرفته است.در یکی از سکانسهای جالب فیلم رضا عروسکی را در نقش شمر قرار می دهد و با شمشیرش به او ضربه می زند.اینجا هم شخصیت اول فیلم بیشتر به چشم می آید تا خود فیلم. 

یکی از جالبترین ساخته های این جشنواره فیلم «دورها آوایی است که مرا می خواند» ساخته «ایرج عباسی» بود که با یک ایده جالب واکنشهای مردم نسبت به موبایلی که دستشان بود و از طریق آن صدای صحن های حرم رضوی را می شنوند را نشان می داد.واکنشهایی که توام با گریه بود.از پیر و جوان گرفته تا زن و مرد و کارگر و... و شنیدن صدای «استاد کریمخانی» هم بار معنوی فیلم را بالا برده بود،خلاصه اینکه کار بسیار مختصر و مفید بود.

فیلم داستانی «نگاهی به آسمان» در مورد خشکسالی و کمبود بارش در شهرستان «دهدشت» است.فیلم با نشان دادن بچه های یک مدرسه که شعر معروف باز باران با ترانه(چه حیف که حالا دیگر از کتابها حذف شده) را با صدای بلند می خوانند شروع می شود.تصاویر دشتهای خشک دهدشت و دعاهای سالخوردگان ده و درخواست باران فیلم را جلو می برد و ترانه های فولکلور روستاییان در بخشهایی از این فیلم بسیار گوشنواز است.اهالی از امام رضا و امامزاده شهر می خواهند تا صدایشان را به گوش خدا برساند.قاب بندی ها و تصویربرداری فیلم،تماشاچی حرفه ای سینما را یاد فیلمهای «عباس کیارستمی» و «روزی روزگار آناتولی» آخرین فیلم «نوری بیگه جیلان» می اندازد. البته استفاده از یک فرد معلول یا کند ذهن در فیلمهایی از این دست دیگر تکراری شده و این فیلم هم با داشتن یکی دو شخصیت این چنینی مشاهبتی به فیلم «چند کیلو خرما برای مراسم تدفین» به کارگردانی «سامان سالور» دارد.پسرهای ده جمع می شوند و مراسم «ا... ا... بارونی» راه می اندازند و آنها هم به این طریق از خدا باران می خواهند و در آخر... آسمان پر از ابر می شود.

«در جستجوی او» در مورد دختری ناشنوا به نام فاطمه است که فاقد قدرت تکلم هست،پدرش کارگر معدن است و توانایی تامین مخارج عمل دختر خود را ندارد،پدر و مادر از این امر به شدت ناراحت هستند.روزی مادر فاطمه در خواب دخترش را در مشهد می بیند که شنوا شده و حرف زده،همین امر موجب می شود تا آنها راهی مشهد شوند و طلب بهبودی بخواهند. وقت بازگشت در اتوبوس هنگامی که مسافران مشغول فرستادن صلوات هستند در عین ناباوری، فاطمه هم با آنها صلوات می فرستند و این می شود دست خدا و شفای امام غریب و قریب.اثر «ستار گل چمنی» که در سیمای مرکز کردستان تولید شده داستانی زیبا را دنبال کرده ولی هنوز جای کار داشت و تصویربهتری قابل ارائه بود.

در «در دستهای فیروزه ای» دستهای انسانهای مختلفی را می بینیم،در مشاغل و موقعیتهای مختلف از راننده و نانوا و دانش آموز گرفته تا خیاط و جوشکار و در آخر دوربین دست مردی را دنبال می کند که انگشتری بر انگشتانش دارد و تسبیحی در دست.فیلم با ایده ای جالب سراغ یک انگشتر ساز رفته که ساخته هایش به دست مردمی می رود که رو به حرم دلها در حال دعا هستند.فیلم «سیامک کاشف آذر» نسبتا خوب تصویر برداری و کارگردانی شده بود و نگاه جدیدی را ارائه می کرد.

«سعید محسن یوسفی»هم در «ناله های سنگ» ماجرای نصب کردن ستونهای سنگی حرم حضرت معصومه و شکسته شدن یکی از آنها و داستان تعویض آنرا از زبان استاد «غلامعلی حجری قمی» سنگ تراش معروف بیان می کند.

مستند آخر هم با نام «بر من آهسته قدم بگذارید» مستندی گفتگو محور با محوریت فرشهایی که «استاد حاج یدا... صفدر زاده حقیقی» تقدیم آستان مقدس رضوی کرده ساخته شده است.ماجرای کور شدن پدر استاد و روانه شدن ایشان سوی نجف برای گرفتن شفاعت و بهبودیش در راه و تصمیم بر اهدا کردن آثار نفیس خود خدمت ائمه معصومین. از جمله فرشهای فوق العاده «هفت شهر عشق»،«باغ مرجانها»،«مسجدالنبی» و «دنیای ماهی ها» که در نوع خود بی نظیرند.

کد خبر: 46474
Share/Save/Bookmark