در اولین روز این جشنواره شاهد فیلمهای کوتاه و یکی دو مورد بلند فیلمسازان تازه کاری بودند که اثرتولیدی بعضیهاشان کار کم و بیش حرفه ای بود.
«بهروز سلیمانی نذیر» فیلم اش با نام «ره یافتگان»را با صدای شانه زدن یک خانم روی تار و پود یک فرش در حال بافته شدن شروع می کند.داستان زنی آلمانی که در دوران کودکی خود با سوالات مذهبی فراوانی روبرو شده بود و برای یافتن پاسخ سوالات خود شروع به یادگیری زبان انگلیسی کرده بود تا اینکه با یک مسلمان شیعه آشنا شد و شروع کرد به خواندن خواندن قرآن و نتیجه اینکه عاشق اسلام شد،با این سید پاکستانی ازدواج کرد و درکویت،ابوظبی و کانادا زندگی کرد تا اینکه به قم آمدند و بعد از آن با اینکه همسرش هم مهندس هواپیما بود و هم پزشک شده بود تصمیم گرفت تا به حوزه علمیه قم برود و طلبه شود.پرتره ساخته شده با دیالوگهای این مسلمان روشن ضمیر اروپایی ادامه پیدا می کرد که«رفتن به مشهد و گریه کردن برای امام حسین را دوست دارم...و دوست دارم در قم بمانم و اگر خدا بخواهد همینجا بمیرم،این عنایت الهی است که انسان هروقت مشکل داشت می تواند به حرم برود...». از کارهای جالب این خانم ساخت جانماز و توزیع آن در حرم حضرت معصومه بود،تازه مسلمان ما در قسمتی از فیلم به این اشاره داشت که وقتی به آلمان برگشت چون حجاب داشت مورد تبعیض قرار گرفت.فیلم با نام اصلی «True Light» که زیر نظر «شبکه جهانی سحر» تولید شده بود کار قابل قبولی بود،و موسیقی،تدوین و کارگردانی خوبی داشت.
اثر «فرشاد اکتسابی» به نام «دکتر علی» با چند نقاشی کودکانه شروع شد،صدای «ناصر طهماسب» دوبلور معروف روی صدای گوینده نروژی رادیویی محلی از نروژ قرار می گیرد.«دکتر لینستاد» که در سال ۱۹۷۰ در اردوگاه فلسطینیان در لبنان و اردن به عنوان پزشک داوطلب کار می کرد از خاطراتش می گفت،از جنگ ایران و عراق و تحسین روحیه مقاومت ایرانیان.«اکبر محمدی» که سرپرست مدرسه ایرانیان مقیم «اسلو» است کمی از دکتر لینستاد و روحیات او می گوید و اینکه روح جستجوگری دارد.دکتر هم از گذشته اش گفت و اینکه پدرش راننده اتوبوس بوده است،از جنگ ویتنام گفت و مظلومیت ویتنامی ها.او شروع به تفکر کرده بود تا اینکه انقلاب ایران اتفاق افتاد و موجب شد او در مورد اهل بیت و امام حسین (ع) مطالعه کند.این قسمتهای فیلم به صورت سینمایی بازسازی شده بود.در ادامه دکتر اضافه می کند که مطالعه قرآن باعث گرویدن او به دین اسلام می شود و کمی بعد این تشرف مصادف می شود با دچار شدن او به بیماری سرطان خون.دوستان فلسطینی دکتر،طبیبی ایرانی را به او معرفی می کنند«دکتر امام رضا(ع-که شفا دهنده درد هاست)».دکتر لینستاد به ایران می آید و بعد از شفا گرفتنی که به هیچ وجه با توجیهات پزشکی قابل شرح نیست، «دکتر علی لینستاد» نام می گیرد.بعد از این ماجرا او آشنایی مردم نروژ با اسلام را اولویت خود قرار می دهد، فعالیتهای اجتماعی که دکترعلی انجام می دهد باعث می شود تا نروژی ها به دین اسلام دید بهتری پیدا کنند. نور ایمان و امید در چشمهای دکتر هنگام گفتن جملاتی راجع به اسلام به خوبی در چشمانش مشهود است.فیلم با نمایش برنامه رادیویی دکتر که او با محوریت اسلام اجرا می کند و چاپ «مجله مسلمانان» به زبان نروژی و همچنین اتقاد دکتر به اسرائیل به پایان خود نزدیک می شود و دکتر در اواخر می پرسد «حقیقت و غیر آن چیست».این کار ساخته شده به سفارش «گروه مستند شبکه یک»،که یکی از بهترین آثار به نمایش در آمده در جشنواره بود و با تشویق حضار حاضر در سالن روبرو شد.
«شرق بهشت» بلند ترین اثر به نمایش در آمده جشنواره که نامش به یکی از ساخته های «الیا کازان» به همین نام طعنه می زند از شهر «نوغان» قدیمی ترین نقطه ی مشهد شروع می کند و داستان زنان این شهر را که روز وفات امام رضا (ع) مهریه های خود رابخشیدند و به مراسم رفتند از زبان پیرمردی بازگو می کند.فیلم به تاریخ شهر مشهد و حرم رضوی می پردازد و قسمتهایی از «تاریخ بیهقی» و«عیون الخبار رضای شیخ صدوق» را بازخوانی می کند.صدای گرم استاد«ایرج رضایی» و گهگاهی صدای دلنشین استاد «مریم نشیبا» جلوه خاصی به این مستند بخشیده بود و در بین میان صدای موسیقی خراسانی هم گرما بخش تصاویر به نمایش درآمده روی پرده بود. نکات تاریخی مختلفی بیان می شد مانند اینکه مشهد به برکت وجود امام رضا (ع) در طول تاریخ هیچگاه خراب نشده با اینکه مغولها،ازبکها به ایران حمله کردند و همین سده قبل که روسها گنبد امام را به توپ بستند.فیلم از خدمات «شاه عباس صفوی» می گوید و جریان آوردن سنگ مرمر یکپارچه ای بدست «نادر شاه» که به سقاخانه تبدیل شد را تعریف می کند.کار در مجموع خوب و جز چند مورد کوچک حرفه ای از آب در آمده بود.«زهیر میرمحمدی» هم در پایان عنوان داشت که این کار از دل یک مجموعه ۲۶ قسمتی ۱۵ دقیقه ای به سفارش «گروه معارف اسلامی» شبکه یک بیرون آمده است.
ادامه دارد...