نماینده ایران در حوزهی میراث معنوی در یونسکو:
دولتها برای حفاظت میراث معنوی نمیتوانند کار زیادی انجام دهند
نماینده ایران در حوزهی میراث معنوی در یونسکو گفت: کنواسیون حفاظت از میراث معنوی دولتها را ترغیب میکند تا بیشتر جنبه تشویقی و ترغیبی داشته باشند نه اینکه مستقیما وارد حفاظت شود.
تاريخ : سه شنبه ۱ اسفند ۱۳۹۱ ساعت ۱۰:۰۴
با مرتضی رضوانفر نماینده ایران در حوزهی میراث معنوی در یونسکو و پیشین رئيس پژوهشکده مردم شناسي سازمان ميراث فرهنگی،صنايع دستی و گردشگری به گفت و گو نشستیم.
درباره ثبت میراث معنوی عادی و در خطر و اینکه برای ترویج و گسترش آن چه اقداماتی شده است توضیح دهید. آیا صرف ثبت معنوی یک اثر دال بر حفاظت از آن اثر است؟
دولتها برای حفاظت میراث معنوی نمیتوانند کار زیادی انجام دهند. دولتها بیشتر جنبه مشوق دارند. حفاظت اصلی میراث معنوی به عهده مردم، خانوادهها و گروههای مردمی است.
بیشتر مواقع ورود مستقیم دولت به بحث حفاظت باعث آسیب میشود. مثلا حوزه آیینها از جمله حوزههایی است که دولت کمتر باید حضور داشته باشد. فرضا دولت بخواهد وارد حفاظت از آیینهای محرم، ماه رمضان، شب یلدا و ... شود این ورود آسیب زننده است چرا که جنبه حکومتی پیدا کرده و به این ترتیب کم کم گروههای مردم کمتر در این زمینه فعالیت خواهند کرد. از این رو کنواسیون حفاظت از میراث معنوی دولتها را ترغیب میکند تا بیشتر جنبه تشویقی و ترغیبی داشته باشند نه اینکه مستقیما وارد حفاظت شود.
زمان هایی وجود دارد که دوربودن دولت آسیب می زند؟
بله زمانهایی وجود دارد که دور بودن دولت سبب آسیب میشود مخصوصا در بخشهایی از میراث معنوی که به مرور آسیبهای جدی دیده و عناصر مواخر در حال نابودی بزور نگه داشته شده است مثلا در صنایع دستی یکسری از صنعتها چون دیگر کاربرد ندارد در معرض خطرند مثلا قبلا همه مردم از عبا استفاده میکردند اما اکنون فقط روحانیون عبا به تن میکنند و طبیعی است که رشتهی عبابافی در معرض منسوخ شدن باشد یا گیوه بافی و سفال که به خاطر هزینه یا کابردی نبودن دولت مجبور است برای حفظشان کارگاه بزند، نیرو تربیت کند، اجناسشان را خریداری نماید، وام بدهد، مالیات را کم کند و انواع سیستم حمایتی را بگذارد تا این صنایع حفظ شوند.
خیلیها هم که از بین میرود و حالت موزهای پیدا میکند که حتی وام و تسهیلات هم جوابگو نیست.
در کنواسیون حفاظت را به شش مرحله تهیه فهرست، مستندنگاری، آموزش، احیا، ترویج تقسیم میکنند که در برخی موارد دولت میتوانند ورود پیدا کنند. حال باید دید جاهایی که دولت ایران میتوانسته ورود پیدا کند و این اتفاق نیفتاده کجاست بالعکس جاهایی که دولت اصلا نباید ورود پیدا کند و فقط ترغیب نماید چه جاهایی است.
اگر گروهای مردمی را تشویق کرده است چرا؟ و اینکه آیا تشویقهایش استاندارد بوده یا نه.
شما اشارهای به بحث جهانی شدن فرهنگ و خطرات احتمالی آن داشتید؟. در این مورد بیشتر توضیح دهید. در بحث جهانی شدن کل جوامع به سمت یک شکل شدن و همگنی پیش میروند. البته این طور نیست که همه جوامع در همگن شدن نقش داشته باشند. هر کدام از فرهنگها یک جایگاهی دارند. متاسفانه درصد بالایی از الگوهای جهانی را غرب و به طور اخص آمریکا میدهد. اروپاییان از جهانیسازی میترسند.
یونسکو معتقد است جهانی و همگن شدن و از بین رفتن تفاوتهای فرهنگی تقریبا ناگزیر است، اما با حفاظت از میراث معنوی باید تاخیری ایجاد کنیم و شاید با این تاخیر بتوان به شیوههای نوینی رسید.
فرهنگ غربی اینقدر پر قدرت جلو میآید که جوامع روستایی که حافظ این نوع آیینها و صنایع دستی هستند در حال از بین رفتناند و همه به سوی شهرها میآیند و روستاهایی هم که باقی ماندند شبیه شهرها میشوند. معماریشان را از بین میبرند و از سنگ و سیمان استفاده میکنند. حتا روستاهای هدف گردشگری الگوبرداری کرده و سنگفرش میشوند. و یا در روستاها پارک زدند.
تمام زیبایی روستا به این است که در دامان طبیعت باشد در حالی که در دل روستای کندولوس پارک زده یا وزارت مسکن اورامان یا روستاهای دیگر را سنگ فرش یا دیوارها را سیمانی کرده است.
در بحث حفاظت چون مبحث پیچیده است هزینههای آن سرسامآور است.