چاپ و نشر در ایران همواره با مشکلات متعددی دست و پنجه نرم می کند.در این بین ناشران تخصصی با مشکلات بیشتری مواجه هستند. بخش دوم گفت و گو با
امیرحسین بختیاری مدیر انتشارات ایرانشناسی را می خوانیم.
از برنامههای آینده تان بگویید؟
همکاریمان را کلاً با سازمان میراث فرهنگی قطع کردیم. کتاب «آبشارهای ایرانی» را به طور کامل از روی کتاب ما کپی کردند بدون آن که یک «واو» را جا بیندازند. سه سال پیش با شرکت تبلیغات و نمایشگاه های سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری آشنا شدیم. آن سال نقشه ایران را برای نخستین بار به ۱۱ زبان زنده دنیا ترجمه کردیم که یک ریال به ما پرداخت نکردند. در آخر هم گفتند ترجمه مشکل داشت. در صورتی که از ابتدا وظیفه ی ترجمه تنها بر عهدهی ما نبود، قرار بود خودشان هم در ترجمه کمک کنند. گفتیم :« قبول، مکتوب کنید کجای نقشهها ایراد دارد تا برطرف کنیم.» در نهایت هم گفتند بنویس با رضایت خودت کل مبلغ قرارداد به عنوان خسارت به مجموعه شرکت تبلیغات و نمایشگاههای سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری عودت داده میشود یعنی عین مبلغ قرارداد را برای خودشان میخواستند. من هم نفهمیدم از ۱۱ ترجمه نقشه چند تای آن غلط است. دو تا؟ پنج تا؟... حداقل پول آن دو تا نقشه را کامل پرداخت و برای آن هشت تای دیگر هم جریمه تعیین میکردند.
آیا انتشارات زیر نظر افراد متخصص این کار را انجام داده است؟
بله ما هیئت علمی و کارشناسی داریم. افراد معتبری در این زمینه ما را یاری میکنند. در یک تقسیمبندی صحیح، یکسری نقشههای حرفه ای مخصوص توپوگرافی، زمینشناسی و ماهوارهای است. گروهی دیگر نقشههایی است که به مردم تحویل میدهیم و کاربردیترند. ما روی این نوع نقشهها کار میکنیم.
در مورد کپیها بگویید؟
میراث فرهنگی لرستان سه سال است از ما سراغی نمیگیرد اما دوستان به ما خبر دادند که نقشههای انتشارات را بدون اجازه کپی میکنند. البته به این لیست قم و سمنان را هم باید اضافه کرد.
زمانی که یک ارگان دولتی بخواهد قرارداد نقشهها را ببندد، از انتشارات استعلام میخواهد. آخر ما که نمیتوانیم آمار تمام نقشههای کشور را داشته باشیم، همانطور که نمیشود از ایران خودرو استعلام بنز را بگیریم یا بالعکس! ارگانها فقط میتوانند استعلام قیمت کار را بگیرند. کاملاً واضح است هر نقشه کار کدام شرکت است. اگر هرکدام از شرکتها مثلاً گیتا شناسی، سحاب یا ایرانشناسی از یکدیگر تقلید کنند به شدت با آنها برخورد میشود.
بعد از استعلام گرفتن چه میکنند؟
من ناشر را که شغل و محل درآمد زندگیام تهیه نقشه است با شرکت تبلیغاتی که کارش چاپ کتابچه، پوستر، بروشور، کاتالوگ و ... است، مقایسه میکنند. این شرکتها کار ما را اسکن می کنند و از آنجا که هزینهای برای تهیه نقشه متقبل نمی شوند با یک سوم قیمت آنها را به چاپ میرسانند. طی تماس تلفنی با میراث فرهنگی سمنان متذکر شدیم که طبق قرارداد ، این اداره کل باید 4 سال با ما همکاری داشته باشد، جواب این بود که ما میخواستیم نقشه چاپ شود که شد. به سراغ شرکتی رفتیم تا نقشهها را چاپ کند. دیگر کاری نداریم به شما پول داده این نقشه هارا خریده یا نه، کپی کرده است!
فرجام شکایت چه شد؟
بدون آنکه طرف مقابل ما را بخواهند، شکایت انتشارات را به بخش حقوقیشان ارجاع دادند که مشخص است بخش حقوقی آنها از ما قویتر است.
به وزارت فرهنگ و ارشاد شکایت نکردید؟
چرا اما طبق قانون سال ۴۸ وقتی آرم کار سفارشی بیاید تا ۳۰ سال حق نشر متعلق به ارگانی است که آن را سفارش داده است مگر آن که ارگان مربوطه تغییری در محتوای آن بدهد که البته سازمان میراث فرهنگی تغییراتی در نقشه ها اعمال کرده بود. البته ارشاد بیشتر نقش میانجی را ایفا می کند و جنبه ی حقوقی مسأله برایش کم رنگ است. بنابراین ما تصمیم گرفتیم دیگر با میراث فرهنگی هیچ استانی مگر استان سیستان و بلوچستان همکاری نکنیم .
در حال حاضر چه گروههایی کتابهای گردشگری چاپ میکنند؟
شعار گردشگری باب شده است بنابراین هر کسی نقشه چاپ میکند. کسی که ادعیه یا کتاب آشپزی یا ورزشی و... چاپ میکرده حالا کتاب گردشگری چاپ میکند. این کار را با چنان بی دقتی انجام می دهد که حتا عکس یادگاری نویسنده کتاب ما را هم در کتابش چاپ میکند.
هرچندخوشحالم عنوان کتابهای گردشگری زیاد شده ،اما نشرشان با چه پشتوانه علمی حمایت میشود؟ آیا کار تألیف اینقدر دون شده که هر کسی به خودش مولف بگوید. در تعاریف وزارت فرهنگ و ارشاد برای دستاندرکاران کتاب، مقامی به نام گردآورنده وجود دارد هرچند این عنوان در ظاهر مشکلی ندارد اما در اصل این یک ردهبندی خاص است . قطعاً گردآورنده با مولف فرق دارد.
مولف کسی است که واقعا پژوهش و تحقیق میکند. خدا پدر و مادر ویکی پدیا و وبلاگها را بیامرزد.همه با کپی برداری مطالب دیگران نام مولف را روی خودشان میگذارند. در صورتی که اگر کسی به اسم مولف، کتابی برای ما بیاورد آن را چند بار چک و پس از تأیید هیئت علمیمان چاپ میکنیم. پیش آمده کتاب هایی برای ما ارسال شده اما به دلیل وجود بخش های کپی شده ما از چاپ آن جدا خودداری کردیم.
مثلاً آقای اسکندری نویسنده کتاب «آبشارهای ایران» تخصصش روی سرخسهای «پرساوشان » است که فقط در آبشارها میروید. کسی که کار ایشان را کپی کرده نمیدانسته الف و نون پرساوشان علامت جمع نیست و در برخی جاها آن را حذف کرده است. آقای اسکندری پس از ۸ سال پژوهش متوجه میشود تقریباً برای کارش از همه آبشارهای ایران دیدن کرده است، بنابراین تصمیم به چاپ این کتاب میگیرد. عکسهای اهدا شده، گزارشهای مردمی، این که نویسنده، متخصص آبشارها نیست و حتا دپی این آبشارها را نمیداند، تماماً در کتاب ایشان بدون هیچ کم و کاستی قید شده است. و تمام عکسهای کتاب این نویسنده شناسنامه دارند. چرا که او به کارش تعهد دارد، اما آیا کسی هم که کپی می کند انسان متعهدی است؟!
برای کودکان هم در حوزه ایرانشناسی و گردشگری کتابی چاپ کرده اید؟
برای کودکان ایرانی هم دو عنوان کتاب جدید شعر با نام های «گلهای ایرانی» و «خانههای ایرانی» با تصویرگری ایرانی و سومین کتاب از مجموعه کتابهای کودک ایرانشناسی چاپ شده است.
بخش کودک و نوجوان در حوزه ایرانشناسی و گردشگری کاملاً جدید است که متأسفانه به دلیل آن که حوزه کتاب کودکان یک بخش کاملاً مافیایی است حتا یک پخش کننده کتاب هم حاضر به همکاری با ما نیست به گونه ای که ما خودمان تک تک کتابها را برای پخش به کتابفروشی ها ارسال می کنیم. ما حتا در قسمت نجوم هم کارهای تألیفی داریم. عکسهای ماه، رصد نجومی، بارش شهابی و.... از جمله کتابهای انتشارات ایرانشناسی هستند.
به قول دکتر رجبی بالاخره باید از یک جا شروع کرد. مرحوم دکتر پرویز رجبی و مرحوم عباس جعفری به من آموختند اگر انتشارات حساسیتش را بالا ببرد، مولف هم کار خوب تحویل میدهد.
مریم اطیابی