در ويژه نامه جام جم مطرح شد:
مجيد مجيدي : نگاه رهبر انقلاب به هنر مهجور مانده است
 
تاريخ : دوشنبه ۷ مرداد ۱۳۸۷ ساعت ۱۶:۲۸




مجيد مجيدي در گفت و گويي با ويژه نامه جام جم درباره ي ديدگاه هاي فرهنگي هنري مقام معظم رهبري گفت :آقا تسلط زيادي به همه حوزه هاي هنري دارند طبيعي است كه از قدرت و تأثيرگذاري سينما هم با خبر باشند. نشستي كه ايشان 2 سال پيش با سينماگران گذاشتند حتي در ميزانسن و چيدماني كه طراحي شده بود نشان از اهميت موضوع براي ايشان داشت. آقا آنجا اين جمله بسيار مهم و كليدي را گفتند كه پيشرفت كشور به دست شما سينماگران است. اين جمله بار معنايي بسيار زيادي دارد. اول اينكه ايشان واقف هستند كه سينما در دنياي امروز يكي از مهمترين ابزارهاي ارتباطي است و چنانچه ما سينماي فاخر و با هويتي داشته باشيم با تكيه بر پشتوانه هاي فرهنگي، مذهبي غني خود مي توانيم تأثيرات بسيار مطلوبي را شاهد باشيم. البته متأسفانه در طول اين سالها متوليان خيلي درست و درماني درعرصه هنر نداشتيم و بيشتر سليقه هاي شخصي افراد اعمال شده است. چه مجلس و چه ارشاد متأسفانه شناخت دقيقي نداشتند و به سينما به عنوان ابزار تبليغاتي صرف در خدمت مديريت خود نگاه كردند. اگر اتفاقي هم در اين سالها در سينما افتاده مرهون تلاش خود سينماگران است و هيچ ربطي به تشكيلات فرهنگي نظام نداشته است. فكر مي كنم تنها تعاملشان با فيلمسازان در زمينه مميزي بوده است.
يكي از ويژگي هاي آقا اين است كه همه چيز را خوب رصد مي كنند. شايد برايتان جالب باشد كه بدانيد ايشان حتي سينماي روز دنيا را دنبال مي كنند. منتها اين به آن منزله نيست كه ايشان بخواهند براي كسي نسخه بپيچند يا بخواهند سينما را به سمتي ببرند. ايشان همواره نگاه كلي را ترسيم كرده اند . منتها متأسفانه مسئولين ما بيشتر در سطح ماجرا مانده اند. مثلاً اگر ايشان از سينماي ديني و آرماني به عنوان دغدغه خود سخن گفته اند، مسئولين فرهنگي روح فيزيكي آن را دريافته اند. يعني فكر كرده اند كه اگر بروند كميت را بالا ببرند و مثلاً در سال 6 فيلم با اين مضمون بسازند و مظاهر دين را به تصوير بكشند حتماً خواسته هاي رهبري را انجام داده اند. در حالي كه من خبر دارم ايشان از هنري كه در آن تظاهر باشد در شكل هاي مختلف به شدت بيزار هستند. به شدت با نوع نگاه رياكارانه مخالف هستند. بارها از صحبت هاي ايشان متوجه شده ايم كه قبل از اين كه به نگاه برسيم بايد به ساختار مناسبي دست پيدا كنيم. هنر چيزي نيست كه شما امسال ببريد و بسازيد و سال بعد از آن بهره ببريد. يك دهه شايد هم بيشتر طول مي كشد تا نتيجه بگيريد. در همين 3 دهه اي كه از پيروزي انقلاب اسلامي مي گذرد شما ببينيد ما چقدر هنرمند انقلابي توانسته ايم پرورش بدهيم كه كارشان مطلوب و متناسب با استانداردهاي هنري باشد؟ خم رنگرزي كه نيست. به همين دليل هم هست كه به كميت مي افتند، به جاي اين كه به فكر كيفيت باشند. آمار مي دهند كه مثلاً ما 90 فيلم ساختيم. خوب بياييم ببينيم كه از اين 90 فيلم چند تايش به درد مي خورد. حالا هم كه ماشاءالله به بركت اين تله فيلم ها مي بيني از 90 تا فيلم 60 تايش فيلم هاي ويدئويي هستند كه همين طور سردستي گرفته اند و رفته اند. البته من هيچ اميدي ندارم. حتي خود آقا هم در ديدار با سينماگران انتقاد كردند به وضعيت موجود و به صراحت گفتند اميد من به شماهاست. اگر اتفاقي هم بخواهد بيفتد توسط خود هنرمندان است. در اين جمله هم چند پيام مهم هست، پيام اصلي اين است كه در هيچ دوره اي سياست گذاران فرهنگي نتوانسته اند بوجود آورنده اتفاقات بزرگ باشند.
من معتقدم كه متأسفانه در خصوص آقا كم لطفي شده و نگاه ايشان به هنر مهجور مانده است. تصويري كه از ايشان داده شده بيشتر محدود مي شود به اينكه ايشان يك رهبر سياسي و حكومتي است. به نظرم در اين رابطه به شدت به ايشان جفا شده است. چون سابقه هايشان مي چربد. عرض كردم ايشان در زمينه هاي فرهنگي جامعه الشرايط هستند. شما هيچ يك از مسئولين فرهنگي كشور را نمي توانيد نام ببريد كه به اندازه ايشان با سواد باشد. فيلم ديده باشد، موسيقي، تئاتر و هنرهاي تجسمي را بشناسد.
- و چون نگاه ها به ايشان در سطح باقي مانده است تفكراتشان وارد بدنه مديريت فرهنگي كشور نمي شود. مواردش را هم شما برشمرديد، يكي اينكه برخي مديران فرهنگي ما واقعاً نسبتي با فرهنگ ندارند و فهم دقيقي هم از نگرش ايشان ندارند...
من كاملاً به اين اعتقاد دارم. يعني بر اين باورم كه آنها آدم هاي خوبي هستند ولي فاصله بسيار وحشتناكي در اين عرصه با آقا دارند. اگر آقا مي گويند تجلي آرمان هاي ديني و انقلابي و دفاع مقدس در سينما، آن را در همان سطح دريافت مي كنند. بعد مي روند و كار آماري مي كنند. مثلاً مي گويند امسال بايد چندين فيلم قرآني كار كنيم. در صورتي كه منظور ايشان تجلي روح دين در هنر است كه بايد با بهترين زبان و ساختار بيان شود.
بحث فرد نيست. به نظرم ساختار بايد درست شود. ساختار فرهنگي كشور ما مشكل دارد، چون سلايق مختلف در آن دخيل است.
فرهنگ و هنر مظلوم ترين عرصه اين كشور است كه هر كس به خودش اجازه ورود به آن را مي دهد. فلان نماينده مجلس كه سينما را نمي شناسد يا شايد در عمرش فيلم نديده است (به خصوص در دوره اي كه گذشت از بدترين دوره هاي كميسيون فرهنگي مجلس بود. چون اساساً شناختي نسبت به مقوله فرهنگ و هنر و سينما نداشتند و ورود پيدا مي كردند همه مواردشان هم سطحي بود و تعريف كلي و كليشه اي داشتند) به خودش اجازه اظهار نظر مي دهد. تا وقتي كه اين ساختار اشتباه درست نشود و مديريت فرهنگي در كشور نهادينه نشود راه پيشرفت بسته است. الان مسئولين فرهنگي كشور بيشتر به دنبال تأمين سلايق گوناگون هستند. نگاه مي كنند ببينند كه حوزه علميه، مجلس يا قوه قضائيه چه مي گويد، چون نگران اين هستند كه فلان مجموعه يا فلان فرد چه خواهد گفت. كمتر دنبال راهكاري براي پيشرفت هنر و فرهنگ انقلاب هستند. تا موقعي كه اين نگاه هست اتفاقي نمي افتد. يك هنر بي خاصيت و كليشه اي بوجود مي آيد كه كمترين تأثيري ندارد. مصداقش را هم داريم. متأسفانه مسير حركت موجود رياكارانه و خلاف جريان هاي اصيل فرهنگي در كشور است.
بله، عرض كردم شخصيت ايشان در حوزه فرهنگ مهجور مانده است. حالا بخشي از آن به خاطر منش خود ايشان بوده ولي باز مي گويم كه بخش ديگري هم كوتاهي رسانه ها بوده كه فقط به شخصيت و جايگاه سياسي ايشان پرداخته اند. مثلاً همين نشست با سينماگران كه 2 سال پيش برگزار شد، مي توانست نقطه ثقلي براي سينما و منشأ اتفاقات مهمي در اين عرصه باشد. سينما مي توانست به پشتوانه حمايت ايشان جهش بزرگي را تجربه كند. تازه در چه دوره اي آقا اين نشست را گذاشت؟ در دوره اي كه هجمه هاي زيادي عليه سينما وجود داشت. آقا با اين ميزانسن، سينماگران را دعوت و صحبت كردند.
بله، ايشان فضا را باز كرد كه همه حرف هايشان را بگويند و شايد در هيچ دوره اي مگر در ديدارهاي خصوصي اين قدر صريح صحبت نكرده بودند. جايگاه سينما را بالا بردند و بر اهميت نقش كارگردان ها تأكيد كردند. اين اتفاق كه مي توانست جهش بزرگي براي سينما باشد تبديل شد به جزوه و كتابي كه ارشاد منتشر كرد براي اين كه در تاريخ ثبت شود. خروجي اش صفر بود. در صورتي كه خود ارشاد مي توانست فرمايشات ايشان را بررسي كند و برايش برنامه ريزي كند و بستر را آماده كند براي اينكه تحول بزرگي در سينماي كشور ايجاد شود.
اين كه مي گوييم تا اميد هستيم از مسئولين نا اميد هستيم. نا اميد از هنرمندان كه نيستيم.
از طرف مسئولين هم نا اميد هستيم چون ساختار مديريت فرهنگي كشور اشكال دارد. شما مي دانيد در چين بزرگترين نوع سانسور وجود دارد منتها چون نهادينه اش كرده اند تكليف همه روشن است.
اما اينجا شب مي خوابي صبح بلند مي شوي و مي بيني يك نسخه اي برايت پيچيده اند. يك فيلم در يك دوره اي كفر است و در يك دوره اي از آن تقدير مي شود. بالاخره تكليف هنرمندان اين وسط چيست؟ متأسفانه مديران فرهنگي كشور مي خواهند همه را شكل خودشان كنند.
اصلاً نگاهشان به هنرمند آنقدر متعالي است كه خودي و غير خودي نمي شناسند. البته در صورتي كه هنرمند واقعي باشد، چون بعضي ها را كه مي بينيد سياسي هستند و براي خودشان مرز گذاشته اند و اصلاً كارشان فحش دادن است نه خلاقيت. اينها تكليفشان معلوم است. ولي كسي كه هنرمند است حتي اگر نسبتي هم با انقلاب نداشته باشد ولي صاحب آثار فاخر باشد نزد ايشان جايگاه محترمي دارد.
کد خبر: 2778
Share/Save/Bookmark