نگاهی به فیلم "ویولن"
جنگنامه مکزیک بر بستر موسیقی
تاريخ : پنجشنبه ۱۸ بهمن ۱۳۸۶ ساعت ۱۰:۱۲
فیلم سینمایی "ویولن" به کارگردانی فرانسیسکو وارگاس هر چند فیلمی تلخ از تاریخ مکزیک است، اما این مزیت را دارد که شخصیتپردازی معدود کاراکترهای محوری آن دقیق است و ظرافتی خاص در تلفیق فضای جنگ و موسیقی دارد.
وارگاس کارگردان فیلم مکزیکی "ویولن" با انتخاب مقطع زمانی دهه هفتاد، داستانی از مبارزات مردم روستایی مکزیک را در جریان انقلاب روستائیان محور قرار می دهد.
مقطعی که درباره آن فیلمهای متعددی ساخته شده و این پرسش را در ذهن مخاطب شکل میدهد که سال 2005 پرداختن به این موضوع واجد چه امتیازی است و چه وجه جدیدی با خود به همراه دارد؟
فیلمساز در نخستین گام برای رسیدن به فضای دهه هفتاد رنگ سیاه و سفید را برای کلیت فیلم در نظر گرفته که می تواند هم حس نوستالژی گذشته را تداعی و هم از رنگ ها و فضای گرم طبیعت مکزیک پرهیز کند. در ادامه آنچه به نظر می آید اهمیت بیشتری برای فیلمساز پیدا کرده روایتی جدید از آدمهایی آشناست که در دیگر فیلم های مربوط به این مقطع، حضور داشته اند.
محوریت فیلم با شخصیت یک کشاورز سالخورده و ویولن زن به نام دون پلاتارکو است که پسرش رهبری گروه مقاومت مردمی روستا را بر عهده دارد. ویولن که از ابتدای فیلم به عنوان وسیله امرار معاش او معرفی می شود، در ادامه به گونه ای محوریت پیدا می کند که می توان گفت تعریف آن ارتقا پیدا کرده و به نوعی تلفیق تضاد گونه ای از موسیقی و جنگ در دل هم ارائه می شود.
حضور دون پلاتارکو در پایگاه نظامیان هم که ابتدا به نظر می آید برخاسته از ساده دلی او و آلت دست شدن برای ساز زدن نزد دشمن است، تعلیق ساده اما جذابی را در روند فیلم شکل می دهد. در راستاست که از تلفیق فضای موسیقی و جنگ فقط در حد رویارویی دو دشمن استفاده نمی شود بلکه از خود ویولن هم به عنوان یک عامل تعیین کننده و تأثیرگذار در روند ماجرا استفاده می شود.
به این ترتیب وقتی جعبه ویولن بدل به وسیله جابجایی فشنگ و مواد منفجره می شود، می توان گفت پرداخت ظریف و در عین حال ساده موسیقی و جنگ در کنار هم به نوعی به تلفیق دو فضا دلالت می کند. فضایی که در دل خشونت، مرگ، وحشت و ... می تواند موسیقی را به عنوان مولفه مشترک انسان ها با همه خطوط مرزبندی شده، معرفی کند.
بعلاوه "ویولن" هر چند فیلمی در ستایش مبارزات مردمی است ولی تلاش می کند بیانیه ای مستقیم صادر نباشد و به شخصیت پردازی خاکستری متمایل شود. از همین روست که دشمن در فیلم تنها در حالت جمعی و کشتار مردم به تصویر درنمی آید بلکه شخصیت پردازی می شود.
در واقع رابطه ای که میان دون پلاتارکو و فرمانده نظامیان بر سر ویولن نواختن شکل می گیرد، تنها یک رابطه تخت نیست و می تواند فرمانده را از جمع خارج کرده و به او بعد دهد. علاقه او به ویولن نواختن و تضاد این علاقه با فقری که خانواده اش در دوران کودکی داشته به نوعی می تواند فرمانده را هم یکی از همین مردم قلمداد کند که مسیری دیگر را برای بهبود زندگی اش انتخاب کرده است.
همچنین رابطه خاص بین دون پلاتارکو و نوه اش هم از ترجیع بندهای ساده و تأثیرگذار فیلم است که شخصیتی ویژه از پدربزرگ و نوه کنجکاوش ترسیم می کند. پرسش های کلیدی پسر کوچک درباره سرنوشت مادر و خواهرش و ... همواره با جواب هایی پرمفهوم و البته ساده و صادقانه از سوی پدربزرگ پاسخ می گیرد. پیرمردی که با همین سادگی تنها راه ممکن را برای کمک به مبارزان پیدا کرده و جان خود را به خطر می اندازد.
فیلم "ویولن" هر چند فیلمی تلخ مانند بقیه فیلم های این مقطع از تاریخ مکزیک است، اما این مزیت را دارد که در بخش میانی شخصیت پردازی دقیق و روشنی از معدود کاراکترهای محوری خود ارائه می دهد و در عین حال ظرافت خاصی در تلفیق دو فضای متضاد دارد.
منبع: مهر