مدیر دفتر موسیقی برکنار شد یا استعفا کرد؟!
آیا «استعفا» اسم «مودبانه» برکناری است!؟
قرار نیست دوباره برگردیم به عقب؛ قرار نیست موضوعاتی که در حوزه هنری در زمان تصدی پیروز ارجمند اتفاق افتاد و آلبومهایی که منتشر نشد و وعدههایی که عملیاتی نشد سخنی بگوییم.
تاريخ : يکشنبه ۱۴ تير ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۲۸
دولت «تدبیر و امید» شاید اگر میخواست در حوزه فرهنگ و هنر کار جدی انجام دهد باید جنس آدمهایش را طور دیگری انتخاب میکرد. در معاونت هنری هر چقدر مرادخانی آشنا با فن و فنون مدیریتی بود؛ مدیرکل هنرهای نمایشی او و مدیر کل دفتر موسیقیاش کار مدیریت را بلد نبودند. اولی استعفایش را در همان ماههای نخست نوشت اما دومی به دلیل تجربه کم؛ ماند تا بخت خودش را آزمایش کند. او در کنار کارهای معمول دفتر موسیقی، فعالیتهایی کرد که برای مدیرش هزینه داشت؛ از نام بردن چهرههای مطرح موسیقی و ادعای اینکه آنها به ایران میآید و با آن ها رای زنی شده تا برگزاری کنسرت یانی (که معلوم نشد متولی بخش خصوصی بود یا دفتر موسیقی) و حاشیههای مالی کنسرت.
موضوع اما به اینجا ختم نمیشد؛ او پیاپی در مورد ارکسترهای «سمفونیک» و «ملی» اظهار نظر میکرد و بدون هماهنگی کارهایی انجام میداد که فقط روی خط خبری رسانهها باشد؛ این رفتارهای او البته نشان از ذکاوت نبود بلکه تلاشی بود برای اینکه دفتر موسیقی را بیش از آنی نشان دهد که وظایف قانونی این نهاد حکومتی اجازه میدهد!
موضعگیری رئیس قوه قضائیه
مدیر حوزه فرهنگ و هنر باید متناسب با جایگاهش حرف بزند؛ اگر بخواهی وارد موضوعاتی شوی که نه ربطی به جایگاهت دارد و نه قانون این اجازه را به تو می دهد حتما در مقابل موضع گیری هایی را شاهد خواهی بود.
حرف های پر از هیجان مدیر دفتر موسیقی، چندین بار وزیر ارشاد و سخنگوی وزارتخانه را مجبور به پاسخگویی کرد؛ پاسخگوییای که در نهایت به نفع موسیقی نبود؛ گاهی اتفاق این است که موسیقی در کشور میخواهد بالنده شود و نیاز است همه پاسخگو باشند و وزیر و معاونش فرقی نمیکند؛ اما یک زمانی شما موضوع را در چالهای میاندازید که برخی دیگر باید بیایند و آن را در بیاورند؛ قضیه موسیقی اینگونه شده بود. او در مقابل رئیس سازمان فرهنگی هنری شهرداری هم دیگر موضع گیری کرد؛ در صورتی که نه در حوزه وظایف سازمانی اش بود و نه به عنوان نهاد بالادستی می توانست به شهرداری دستور بدهد؛ به علاوه طرح موضوع با لحنی هم نبود که بوی دلسوزی از آن بیاید. به هر حال مساله اینقدر بیخ پیدا کرد که رئیس قوه قضاییه هم صدایش در آمد و در مورد لغو کنسرت ها گفت: «در مورد کنسرتها کاری رسانهای برای تشدید وضعیت شکل گرفت چرا که بر حسب گزارشی که در شورای عالی امنیت ملی ارائه شد از میان بیش از ۳۰۰ کنسرت تنها ۹ عدد از آن لغو شده است که برای آن این حجم سر و صدای رسانهای ایجاد شد.
رئیس دستگاه قضا در ادامه گفته است: در ذهن برخی مقامات اجرایی فکر نادرستی شکل گرفته است که چنانچه ما مجوزی صادر کردیم این مجوز نباید لغو شود. در حالی که هر کس برای خود وظیفهای دارد و دستگاه قضا در بحث امنیتی و تظاهر به حرام باید به وظایف خود عمل کند.
آملی لاریجانی افزوده است: چنانچه یک مقام اجرایی برای مثال وزارت ارشاد مجوز برگزاری کنسرتی را بدهد و نیروی انتظامی احتمال انفجار بمبی در آنجا را اعلام کند آیا قوه قضائیه نمیتواند آن کنسرت را لغو کند یا اگر زمینه رقص مشترک جوانها بر کنسرتی وجود داشته باشد آیا این موضوع حرام نیست.
آملی لاریجانی تاکید کرده است: در برخی شهرها فضا طوری است که احتمال برخی اتفاقات وجود دارد که باید از آن پیشگیری شود و گاهی لغو این کنسرتها با توصیه شورای تأمین استان بوده است.»
اینها همه برای مدیریت فرهنگی هنری کشور هزینه دارد؛ حالا اگر موضوع بر اساس اسناد و واقعیتها بود مسالهای نبود و نشان از جسارت و توانمندی مدیر داشت که تلاش می کرد حرف حق را بزند حتی اگر علیهاش باشد. اما در اینجا مساله فقط شلوغکاری رسانهای بود و این برای وزارت فرهنگ هزینه داشت.
زمان گذشت؛ موضوع اختلافات ریشه پیدا کرده بود؛ اگر چه ارجمند چندین بار تاکید کرد که با مرادخانی مشکلی ندارد اما خبرها و گزارشها و موضعگیریها و دیدارها خبر از چیز دیگری میداد! تا اینکه به هر حال این سر و صداها اسباب این را فراهم آورد که پیروز ارجمند از سمتاش ...
«استعفا» اسم «مودبانه» برکناری است!
در نظام اداری کشور وقتی فردی کابرد لازم را ندارد اگر بخواهد احترامش حفظ شود باید خودش استعفا کند و کنار برود وگرنه اعلام برکناریاش باعث این خواهد شد که او در پستهای بعدی به مشکلاتی برخورد کند. یادم میآید موضوعی که پیروز ارجمند در مورد حوزه هنری و خروجش از آن نهاد فرهنگی اعلام کرد. او با فضاسازی رسانهای اعلام کرد که از حوزه هنری استعفا کرده است اما واقعیت این بود که قرار داد او تمام شده بود و حتی تقاضای کتبی برای تمدید قرار داد هم به حوزه هنری داده بود اما به هر حال سیاست حوزه بر نگهداشتن ارجمند در سمت مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری نبود. در همین فقره اخیر هم موضوع این چنین است! او از طرفی در گفتگو با فارس اعلام کرده «من تا زمانی که تکلیف از من ساقط نشود در دفتر موسیقی خواهم ماند و وظیفه قانونی خودم را با تمام فشارهایی که هست،انجام خواهم داد» و از طرف دیگر میگوید استعفا کردهام میتوان اینگونه نتیجه گرفت که «استعفا» اسم «مودبانه» برکناری است! مگر آدم میتواند همزمان هم استعفا کند هم با در دفتر موسیقی بماند. بهتر است مراجعه کنید به اخبار هنرنیوز در مورد عملکرد ارجمند در حوزه هنری و مساله استعفایش!
در پایان لازم به ذکر است که پیروز ارجمند مدیر کل دفتر موسیقی وزارت ارشاد صبح امروز پس از نزدیک به ۲۰ ماه فعالیت در دفتر موسیقی استعفا داد.
از روزهای گذشته اخباری مبنی بر برکناری پیروز ارجمند مدیر کل دفتر موسیقی به گوش میرسید که صبح امروز این مدیر پس از ۲۰ ماه فعالیت در دفتر موسیقی با استعفا از این سمت، با دفتر موسیقی رسما خداحافظی کرد.
.