مدیرعامل رودکی: ارکسترها به فجر نمیرسندچهارشنبه ۲۱ آبان مدیرعامل بنیاد رودکی اعلام کرد: خیلی بعید میدانم ارکسترها در جشنواره موسیقی فجر اجرا داشته باشند، زیرا بسیار دشوار است.
دکتر بهرام جمالی به ایسنا گفت: بحث ارکسترها، بسیار جدی است، بخصوص اینکه بحرانی دو ساله را پشت سر گذاشتهاند، بحرانی که به تعطیلی ارکسترها منجر شد. او ادامه داد: بازگشایی ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر موسیقی ملی ایران نیازمند آسیبشناسی و برنامهریزی جدید است.
وی اظهار کرد: با توجه به اینکه ارکسترها جزو بدنه اصلی دولت هستند، اما ردیف بودجهای نداشتند و همیشه در معرض تهدید بودند. بنابراین واگذاری این ارکسترها به بنیاد رودکی از چندماه پیش آغاز شد و در این راستا توافقهایی داشتیم.
جمالی با تأکید بر اصل خصوصیسازی، توضیح داد: تمام تلاش ما این است که شرایطی پایدار برای ارکسترها فراهم کنیم و اینکه ارکسترها بتوانند بهزودی فعال شوند. به هر حال، این امر تجربهای جدید در بخش ارکسترها است.
او در پاسخ به پرسشی مبنی بر اینکه آیا بدهی ۴۵۰ میلیون تومانی معاون پیشین هنری وزارت ارشاد با نوازندگان ارکستر سمفونیک تسویه شده است؟ گفت: بخشی از این موضوع به انجمن موسیقی ایران برمیگردد که تا جایی که من اطلاع دارم، قسمتی از آن پرداخت شده و بقیه این بدهیها همچنان باقی مانده است. البته من به این مباحث وارد نشدهام و انجمن موسیقی پیگیر این موضوع بوده است.
او در پایان سخنانش اجرای ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی ایران را در جشنواره موسیقی فجر، امری بعید و دشوار دانست.
مدیر دفتر موسیقی: قطعا ارکسترها به فجر میرسند!چهارشنبه ۲۱ آبان پیروز ارجمند در نمایشگاه مطبوعات گفت: قطعا ارکسترهای دولتی ایران در سیامین جشنواره موسیقی فجر اجرا خواهند داشت و ما در این راستا تلاش خواهیم کرد. او در مورد واگذاری ارکسترها به بنیاد رودکی گفت: ارکسترها در واقع متعلق به دفتر موسیقی هستند و مالکیت ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی از دفتر موسیقی سلب نخواهد شد. او ادامه داد: مدیریت اجرایی ارکسترها به بنیاد رودکی واگذار شده است، اما تصمیمها را مدیرکل دفتر موسیقی میگیرد، بهگونهای که مدیر دفتر موسیقی عضو شورای ارکستر خواهد بود.
او درباره طلب نوازندگان سابق ارکستر سمفونیک نیز گفت: بدهیها به نوازندگان پرداخت شده است و اگر کسی در زمینه بدهیها اعتراضی داشته باشد میتواند به دفتر موسیقی مراجعه کند. ما این ادعاها را میشنویم و به حق و حقوق نوازندگان رسیدگی خواهیم کرد.» (مراجعه کنید به سخنان مدیرعامل بنیاد رودکی در مورد پرداخت حقوق نوازندگان)نکتهای را هم ارجمند در خبرگزاری مهر مطرح کرده بود مبنی بر اینکه «برای اولین بار برنامه ریزی سالیانه ارکسترها را به زودی چاپ و منتشر میکنیم و طبق قاعده و سیستم ارکسترهای دنیا تمامی برنامههای این دو مجموعه موسیقایی به اطلاع مخاطبان خواهد رسید.» امیدواریم به سرعت محقق شود. طرح جدید مرادخانی! تصمیمی که باید دید چه پیامی دارد/ واگذاری ارکسترها به رودکیسهشنبه ۲۷ آبان اهداف و ماموریتهای بنیاد رودکی در راه اندازی ارکستر سمفونیک و ملی به منظور بستر سازی شرایط شروع فعالیت ارکستر تشریح شد.
از زمان توافق در واسپاری ارکسترها به بنیاد رودکی اقداماتی در جهت سرپرستی از ارکسترهای سمفونیک و ملی به منظور بستر سازی شرایط شروع فعالیت ارکستر انجام شده است که شامل اهداف ذیل است:
«۱- تدوین استراتژی سرپرستی خاص برای ارکسترها به منظور ماندگاری و طراحی برنامههای بلند مدت؛ ۲- استفاده حداکثری از ظرفیتهای تولیدی و اجرایی ارکستر؛ ۳- تدوین برنامه مدیریت اقتصادی ارکسترها؛ ۴- تحقق شاخصهای رشد و استاندارد سازی بین المللی در ارکسترها؛ ۵- تدوین برنامههای فصلی و سالانه در دو سطح ملی و بین المللی؛۶- تهیه آثار فاخر و ارزشمند؛ ۷- ارتباط و دعوت از رهبران برجسته بین المللی؛ ۸- دعوت از نوازندگان برجسته بین المللی؛ ۹- طراحی و تدوین پروژههای بین المللی (تولید و اجرا)؛ ۱۰- الگوسازی برای راه اندازی ارکسترهای مشابه در استانها؛ ۱۱- تجهیز و راه اندازی استودیو اختصاصی ضبط موسیقی در تالار رودکی؛ ۱۲- طراحی و سازماندهی امور اداری در ارکسترها به منظور امنیت شغلی اعضا. طبق توافق فی مابین معاونت هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و بنیاد فرهنگی هنری رودکی سرپرستی ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی به بنیاد رودکی سپرده شد.»
مرادخانی البته این توجیح را برای سپردن ارکسترها به رودکی اعلام کرده است که «آقای ارجمند (مدیرکل دفتر موسیقی) یک شخص دولتی است و کارش هم ارکسترداری نیست. ارکسترداری یک کار بزرگ است و باید سیاستگذاریهای خاصی بر آن اعمال شود. آقای ارجمند نمیتواند کارش را ول کند و به اداره ارکسترها بپردازد. اداره ارکستر وقت میگیرد. در حالی که او خودش کار اجرایی دارد. البته او در حوزه سیاستگذاری برای ارکسترها، فعالیتهایی دارد، اما ما اجازه نمیدهیم که برای او گرفتاری ایجاد شود. مدیران ارشاد مواظب شرایط هستند و من، هم با انجمن و هم با دفتر موسیقی صحبتهایی داشتهام».
در واقع در اینجا باید از جناب آقای مرادخانی این پرسش را مطرح کرد که این ۱۲ بند ذکر شده به چه معناست؟ آیا محدود کردن بیشتر مدیر دفتر موسیقیش نیست؟ و با دقت در بندهای این واگذاری؛ اساساً مدیر دفتر موسیقی چه مدیریتی را در مورد ارکسترها باید انجام دهد؟ حالا باید پرسید آقای مرادخانی؛ «سرپرستی» به چه معناست؟ تدوین استراتژی سرپرستی خاص، تدوین برنامه مدیریت اقتصادی، تحقق شاخصهای رشد و استاندارد سازی بین المللی، تدوین برنامههای فصلی و سالانه، تهیه آثار فاخر و ارزشمند، ارتباط و دعوت از رهبران برجسته بین المللی، طراحی و تدوین پروژههای بین المللی، طراحی و سازماندهی امور اداری در ارکسترها و...؛ هر کدام از این گزارهها؛ پیامها و وظایف و مسئولیتهایی را تداعی میکنند که جای بحث دارد! از این جهت جای بحث دارد که معلوم نیست وظیفه دفتر موسیقی چیست و او تا چه مرحلهای میتواند وارد شود و از طرفی نامعلوم که بنیاد هم نمیداند که واقعا تا چه میزان در مورد ارکسترها صاحب تصمیم گیری است. نمیشود به رودکی گفت شما پولش را بدهید ما تصمیمش را میگیریم! شما زحمتش را بکشید ما پُزش را میدهیم.
البته نکته دیگری که در گفتگوی مرادخانی مستتر است میتواند این باشد که از این به بعد مدیر دفتر موسیقی وارد موضوعات اجرایی نشود! مانند وارد شدن در موضوع اجرای کیتارو در ایران! و
موضوع آوردن «یانی» که آن هم اگرچه دارد توسط بخش خصوصی هماهنگ میشود اما اظهار نظرهایش بیشتر توسط مدیر مرکز صورت میگیرد؛ تا تهیه کننده؛ گویی او دارد «یانی» را به ایران میآورد. اما در گفتگویی که در بالا آوردهایم مدیر دفتر که قافیه ارکسترها را باخته میبیند در اظهار نظری میگوید: «مالکیت ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی از دفتر موسیقی سلب نخواهد شد» حالا دفتر موسیقی در این دوره میخواهد با این مالکیت چه کند خدا میداند؛ و اینکه اصلا مالکیت یعنی چه؟ مگر مردم و مخاطبان میخواهند با مالکیت ارکستر ارتباط برقرار کنند و آیا مالکیت ارکستر است که میخواهد سرود شکوهمند انقلاب عظیم اسلامی را بنوازد؟
آیا بهتر نبود از همان اول این فکر را میکردید تا هنرمندان و بزرگانی چون شهبازیان، صهبایی و فخرالدینی را در این شرایط قرار نمیدادید؟ مدیر دفتر موسیقی با این مالکیت میخواهد چه کند؟ آیا با همین مالکیت است که میخواهد منوچهر صهبایی را برکنار کند!؟
البته نکته دیگری هم وجود دارد و آن هم این است که احتمالا مرادخانی برای اینکه التفات یافته به این موضوع؛ که امسال نمیشود چندان روی اجرای ارکسترها و ساماندهی آنها کار خاصی انجام داد؛ توپ را در زمین یک بخش تقریباً خصوصی انداخته؛ اگر بودجه رسید و شد که خودشان وارد عمل شده و کار را هماهنگ میکنند و میگوید تدبیر کردیم؛ (البته اگر مدیر کلش از او پیشی نگیرد و مصاحبه نکند و مصادره نکند!) اگر نرسید هم میگوید بنیاد متصدی است و چون باید خودش تامین بودجه کند (و به نوعی بخش خصوصی محسوب میشود) پس نتوانسته و امسال – سال ۹۳ - به همین دلیل نبودن بودجه ارکسترها اجرا ندارند.
سخنگوی وزیر: یکی دو ماه دیگر این ارکستر سمفونیکها کار خودشان را شروع میکنند سهشنبه ۱۱ آذر سخنگوی وزارت ارشاد همچنین در پاسخ به پرسشی درباره آخرین وضعیت ارکستر سمفونیکهای ملی و تهران، از حل مشکل مالی آنها خبر داد و گفت: خوشبختانه دغدغه مالی این مسئله هم برطرف شده و یکی دو ماه دیگر این ارکستر سمفونیکها کار خودشان را شروع میکنند. ما در گام اول حدود ۴ میلیارد تومان را برای احیا هر دوی آنها تامین کردهایم و از آنجا که شخص آقای رئیس جمهور هم پیگیر حل مشکلات آنها هستند و قول دادهاند که ردیف خاصی را برای حمایت از ارکستر سمفونیک ملی اختصاص دهند، امیدواریم مشکلات این حوزه کم شود. به هر حال در هر کدام از این ارکسترها حدود ۲۰۰ نفر به کار گرفته میشوند و ماهیانه چیزی در حدود ۴۰۰ تا ۵۰۰ میلیون تومان برای آنها باید هزینه شود
پول نداریم چه برنامهای بنویسیم// دوماه دیگر فعالیت ارکسترها بهطور رسمی آغاز میشودسهشنبه ۱۱ آذر ا
ین بار هم باز از سر آگاهی و تجربه، مرادخانی بعد از اظهار نظر رسمی یک نهاد بالادستی و با آگاهی کامل و البته با احتیاط، در گفتوگو با ایسنا، درباره اقدامات خود و مدیرانش در راستای بازگشایی ارکستر سمفونیک و ارکستر ملی، اظهار کرد: من پیش از آنکه در دولت سر کار بیایم، در جریان مسائل ارکسترها بودهام. ارکسترهای دولتی ایران مشکلات زیادی دارند و رسیدگی به آنها کار و زمان زیادی میبرد.
او ادامه داد: در درجه اول باید بدانیم، چه برنامههایی در راستای فعالیت یک ارکستر ملی خوب و یک ارکستر سمفونیک با کیفیت داریم. در این راستا، داشتن امکانات و بودجه از همه مهمتر است. مثلا یکی از مشکلاتی که ارکسترها در زمان فعالیتشان و در دوره قبل با آن مواجه بودند، مشکل ادوات و سازها بود که قصد داریم، این مشکل را حل کنیم. از طرفی باید برای ارکسترهای کشور امکانات و بودجهای پایدار فراهم کرد.
وی افزود: من به آنها گفتم، این مبلغ باید زودتر آماده شود که بدانیم، میخواهیم چه برنامهای بنویسیم. اگر ارکسترها تشکیل شوند، حدود ۲۰۰ نفر باید ماهانه حقوق بگیرند که در واقع هزینه آن حدود ۴۰۰ میلیون تومان در ماه میشود. اگر ما این پول را نداشته باشیم، نمیتوانیم برنامه تنظیم کنیم و دچار نگرانی خواهیم شد.
مرادخانی درباره بودجه برای ارکسترها نیز توضیح داد: هر وقت من خیالم راحت شود که همه ابعاد کار خوب است، کار را آغاز خواهیم کرد.
او اظهار کرد: ما با رهبران ارکسترها نیز صحبت کرده و شرایط را برای آنها توضیح دادهایم. آنها در حوزه خودشان فعالیت میکنند و ما هم امور دیگری را پیگیری میکنیم. در سال ۹۳ بودجهای برای ارکسترها پیشبینی نشده بود، اما با این حال، ما پس از اقداماتی برای گرفتن بودجه بلافاصله در این راستا اقداماتی انجام دادیم. در واقع باید بگویم، امسال تازه داریم برای سال آینده برنامهریزی میکنیم، تا زمانی که ارکستر کار خود را شروع میکند، دچار کمبود بودجه و امکانات نباشد. باید به این نکته توجه داشته باشیم، ارکسترهایی که در کشور ما تشکیل میشوند، نمیتوانند بدون تأثیر گرفتن از هویت و باورهای ما کار کنند.
مراخانی در پایان اضافه کرد: به کمال رسیدن ارکسترها زمان زیادی میخواهد. شاید دوماه دیگر فعالیت ارکسترها بهطور رسمی آغاز شود، اما دغدغه ما، داشتن یک ارکستر کامل است که این موضوع زمان زیادی میبرد».
د
ر این گفتگو میبینیم که مدیر پخته با مدیری که با هیجان اظهار نظر میکند؛ چه تفاوتهایی دارند. در هیچکدام از گزارههای مرادخانی موضوعی قطعی مورد تاکید قرار نمیگیرد. همه موضوعات در حال انجام است و قطعیتی در کار نیست. به نوعی که هم میشود همه موارد را تایید کرد هم تکذیب. امروز و فردا کردنها مدیران از نظر پورترابچهارشنبه ۱۲ آذر؛ مصطفی کمال پورتراب -رئیس کانون مدرسان خانه موسیقی- گفت: همین ارکسترهای سمفونیک و ملی که تا سالها به فعالیت خود مشغول بود امروزه از بین رفته و ما متاسفانه هر روز شاهد این هستیم که در خبرها اطلاع میدهند ارکستر ملی و ارکستر سمفونیک راهاندازی میشود در حالی که به نظر من این امروز و فردا کردنها موضوع درستی نیست.
مصطفی کمال پورتراب تصریح کرد:
وقتی وزارت ارشاد به فکر راهاندازی ارکسترهای تعطیل شده ما نیست و کار امروز را به فردا میسپارد دیگر نمیتوانیم توقع داشته باشیم که موسیقی در شرایط بهتری قرار گیرد چراکه همان نوازندهای که در ارکستر ملی و یا سمفونیک حضور دارد نمیتواند منتظر اتفاقات وعده داده شده از سوی دولت بماند. او به عنوان یک نوازنده باید زندگی خود را تامین کند در نتیجه ناگزیر از حضور در آثاری میشود که در شأن شخصیت هنری او نیست. به معنای دقیقتر دوستان دولتی باید بدانند که هنرمندان نمیتوانند بروند و در یک سوپرمارکت کار کنند چراکه آنها حرفهای دارند که باید در یک شرایط مناسب و آرام انجام گیرد.
استمرار بلاتکلیفی پروفسور منوچهر صهبایی
شنبه ۲۲ آذر؛ رهبر ارکستر سمفونیک تهران از استمرار بلاتکلیفی وضعیت این مجموعه موسیقایی با نزدیک شدن به ایام برگزاری جشنواره موسیقی فجر و سه ماهه پایانی سال جاری خبر داد.
منوچهر صهبایی در گفتگو با مهر که پیگیر آخرین وضعیت ارکستر سمفونیک تهران بود اینگونه گفت:
با گذشت چندین ماه از معرفی رهبران ارکستر سمفونیک تهران و ارکستر ملی توسط مدیریت دفتر موسیقی وزارت ارشاد اما هنوز هیچ اتفاق جدیدی در عرصه فعالیتهای اجرایی ارکسترها انجام نگرفته است، حتی خود من هم که به طور شخصی از مدیران جویای تعیین تکلیف وضعیت ارکسترها میشوم پاسخ دقیقی دریافت نکردهام. این در حالی است که طی هفتههای گذشته از محافل رسمی و غیر رسمی شنیده و خواندهام که مدیران از اجرای برنامه زنده ارکسترهای ملی و سمفونیک در جشنواره موسیقی فجر امسال خبر دادهاند و این برای من با توجه به کمبود وقتی که داریم جالب توجه است.
وی ادامه داد:
برای اجرای زنده مجموعههای بزرگی چون ارکستر سمفونیک تهران در یک رویداد بین المللی و ویژهای چون جشنواره موسیقی فجر لازم است که حداقل دو ماه تمرین وجود داشته باشد. اجرای یک تمرین پنج یا شش جلسهای با یک ارکستر ۷۰ تا ۸۰ نفره درشان یک گروه حرفهای موسیقایی نیست و به نوعی میتوان گفت که کار ارائه شده اثر کاملا با کیفیتی نخواهد بود.» البته همین اظهار نظرهای استاد صهبایی است که مدیر دفتر موسیقی را به این تصمیم نزدیک میکند که گزینه دیگری را برای رهبری ارکستر تهران برگزیند! اما او نه زمان کافی برای این کار دارد؛ نه اعتبار مالی خوب؛ نه اعتبار لازم جهت اعتمادسازی بزرگان موسیقی و نه برنامهای برای این کار؛ پس مجبور است فعلا صبر کند! از طرفی همانگونه که تاکید شد صهبایی از اولین کسانی است که برای کمک به ارکسترها به کمک معاون هنری وزیر ارشاد آمده؛ و
اساساً اعتبار مرادخانی است که فخرالدینی و صهبایی را پای کار آورده و تا الان نگه داشته است. چشمم آب نمیخورد از ارکستر سمفونیک تهران دوشنبه ۲۴ آذر احمد پژمان در گفتگو با ایسنا گفت: چشمم آب نمیخورد که ارکستر سمفونیک تهران بهدردی بخورد، اما بودنش خوب است.
احمد پژمان درباره چالشهای ارکستر سمفونیک تهران در چند سال اخیر، گفت: در ایران، ارکستر در دست رهبر آن است، مثلا یک رهبر جوان را میآورند که تازه میخواهد تجربه کسب کند. رهبر درجه یک هم ارکستر سمفونیک تهران را رهبری نمیکند. خیلی از آدمهای بیتجربه آمدند و با ارکستر سمفونیک رهبری یاد گرفتند، چون ارکستر ضعیف بود.
آهنگساز فیلم «شازده احتجاب» ادامه داد: این موضوع دو دلیل دارد که مورد اول، خودخواهی رهبران است، آنها میخواهند خودشان را مطرح کنند و بعد در کشور دیگری روی صحنه بروند. اگر هم ارکستر سمفونیک داشته باشیم، همه میخواهند کارهای کشورهایی را اجرا کنند که میخواهند چند سال بعد، ارکستر آن کشور را رهبری کنند.
یکسال از فرمان رئیس جمهور گذشت؛ رهبران هنوز حکم ندارندیکشنبه ۷ دی «تسنیم» نوشت: پیروز ارجمند در نشست خبری نخستین جشنواره موسیقی «شهناز» حاضر شد و در بخشهایی از صحبتهایش درباره وضعیت کنونی ارکسترها اطلاعاتی را در اختیار خبرنگاران قرار داد. مهمترین نکتهای که میشد از سخنان ارجمند برداشت کرد، این بود که احتمال تغییر رهبر ارکستر سمفونیک تهران وجود دارد و ممکن است دفتر موسیقی عذر منوچهر صهبایی را بخواهد. حال علت چیست؟
نکته دیگری که در صحبتهای ارجمند در نشست خبری جشنواره موسیقی «شهناز» قابل تامل است اینکه؛ «ما تا کنون هیچ حکمی برای رهبران ارکسترها صادر نکردهایم، چرا که این کار الزامات حقوقی برای ما در پی داشته و معاونت هنری به دلیل نداشتن منابع مالی نمیتوانست حکمی صادر و حقوقی به رهبران ارکستر پرداخت کند».البته همین نکته را فرهاد فخرالدینی هم در ماههای گذشته و در چند مصاحبه با رسانهها اعلام کرده بود. فخرالدینی گفته بود که «هنوز هیچ حکمی برای رهبری ارکستر ملی به من ندادهاند»
اما نکته اینجاست که علی مرادخانی معاون هنری وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی گفته بود: «برای ارکسترها باید برنامه نوشت که البته پس از نوشتن همین برنامه و پیگیریهایی که انجام شد، اقدامات اولیه را همکارانمان در دفتر موسیقی انجام دادند؛ آزمونها برگزار شد و رهبران با صدور احکامی، سر کار آمدند؛ اما مورد دوم، بودجه است که با پیگیریهایمان از سازمان برنامه، چندی پیش جناب آقای نوبخت ابلاغیهای به ما داد تا امکان اولیه برای تشکیل ارکستر برای ما فراهم شود».
در حال حاضر مشکل بودجه نداریم یکشنبه ۷ دی دوباره تسنیم نوشت: پیروز ارجمند گفت: مشکل مالی ارکسترها حل شده و به طور حتم ارکسترها در سی امین جشنواره موسیقی فجر به روی صحنه میروند.
وی ادامه داد: در حال حاضر دفتر موسیقی وقت بسیاری را برای صدور مجوز کنسرتها صرف میکند در حالی که موسیقی کشور مشکلات بسیاری دارد که دفتر موسیقی باید به این مشکلات رسیدگی کند.
او با اشاره به وضعیت ارکسترها اظهار کرد: آخرین جلسهای که با علی مرادخانی داشتیم هیئت امنای ارکسترها شکل گرفت و مدیریت فنی ارکسترها بر عهده دفتر موسیقی و مدیریت اجرایی ارکسترها بر عهده بنیاد رودکی است.
وی تاکید کرد: در حال حاضر مشکل بودجه نداریم. ۲ میلیارد تومان برای تهیه ساز، بهبود آرشیو و کتابخانه، بازسازی سالنها و تامین لباس ارکستر اختصاص داده شده که این رقم در تاریخ کشور ما بیسابقه است. همچنین ۲ میلیارد تومان دیگر هم برای دستمزد و قرارداد نوازندهها اختصاص داده شده است. به زودی ارکستر سمفونیک تهران، گروه کُر و ارکستر ملی ایران کار خود را آغاز میکنند. قرارداد نوازندهها تهیه شده و به زودی از نوازندگان میخواهیم که برای امضای قرار داد بیایند. ارجمند تاکید کرد: به طور حتم ارکسترها به اجرا در سی امین جشنواره موسیقی فجر میرسند.
او درباره رهبران ارکسترها گفت: تا کنون حکمی برای هیچ کدام از رهبران ارکستری که در نظر داریم صادر نشده است. رهبری ارکستر ملی با فرهاد فخرالدینی و رهبری گروه کُر دفتر موسیقی با عسگری قطعی شده است. اما درباره رهبری ارکستر سمفونیک تهران باید بگویم که شرایط را برای منوچهر صهبایی شرح دادهایم و پذیرفتن یا نپذیرفتن شرایط با خود ایشان است.»
پرسش اول اینجاست که بگوییم این شرایط (شرایط را برای منوچهر صهبایی شرح دادهایم و پذیرفتن یا نپذیرفتن شرایط با خود ایشان است) چیست که آقای فخرالدینی پذیرفته اما صهبایی نه!؟ طبیعتا حمید عسگری با هر شرایطی به کار ادامه خواهد داد چراکه در پرونده کاریاش غیر از دانشگاه اتفاق اجرایی دیگری رقم نخورده! اما بد نیست نگاهی به پرونده صهبایی بیاندازیم. حالا البته استاد مردمی موسیقی ایران، استاد فخرالدینی هم چون بعد از ۴ سال وارد شدهاند حتما دارند مردمداری میکنند و تحمل؛ ایشان نمیخواهند دوباره پس از ۴ سال که سکوت که آمدهاند عجله کنند و تصمیمی زودهنگام بگیرند؛ حتما اگر بخواهند صبر کنند یکی از دلایلش حضور معاونت هنری است که سالهاست در فضای موسیقی کشور در حال کار کردن است؛ نه چیز دیگر؛ وگرنه حتما با لحن آمرانه؛ ایشان هم تا امروز رفته بود!این لحن سخن گفتن (مراجعه کنید به تایین تکلیف برای شهاب مرادی در سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران و اینکه توسط ارجمند گفته شد: «شهاب مرادی باید سریعتر اعلام موضع کند!» و البته گفته نشد که اگر اعلام موضع نکند چه عواقبی در انتظار اوست! و دیدیم که او کارش را انجام داد و مدیر دفتر موسیقی هم دیگر ادامه حرفش را نگرفت!) در مورد بزرگانی که از ابتدای این دولت در واقع پیگیر کار ارکستر بودند چه معنی مشخصی دارد؟ آیا به این معنا نیست که اگر ایشان بروند افراد دیگری هستند که میتوانند بیایند و رهبری کار را بر عهده بگیرند!؟ اگر هنرمند دیگری در اندازههای صهبایی بیاید فکر میکنید میتواند یک ماهه ارکستر را برساند؛ یا فردی حتما این کار را قبول میکند که بیتجربه بوده و کارهای بزرگ کم انجام داده؛ بنابراین رهبری ارکستر در کارنامه او نقطه عطف بزرگی است و سکوی پرتابی برای او به حساب میآید؛ از طرف دیگر پیام دیگری هم دارد؛ پیام دیگر این است که من به عنوان مدیر دفتر چون دستور دادهام و چون مصاحبه کردهام که ارکستر میرسد؛ باید برسد؛ حتی اگر رهبری چون صهبایی و فخرالدینی نباشند؛ در واقع یعنی مهم این است که حرف من روی زمین نماند نه اینکه ارکستر آبرومندانه و با رهبری بزرگ اجرا داشته باشد.
اظهارنظر خام ارجمند و پاسخ پخته رهبریدر یکی دیگر از اظهار نظرهای پیروز ارجمند در نمایشگاه مطبوعات و در غرفه مهر موضوع جالبی مطرح شد که از این قرار است: ارجمند در مورد رهبران میهمان ارکستر گفت: «از سوی دیگر با توجه به حضور رهبران مهمان ارکسترها نیز با دو هنرمند جهانی و بین المللی از جمله علی رهبری و شهداد روحانی مذاکره کردیم و به زودی میتوانیم شاهد اجرای زنده ارکستر سمفونیک به رهبری میهمان این دو هنرمند شایسته موسیقی باشیم».
واکنش علی رهبری: به من توهین و از نامم سوء استفاده شده است رهبری خطاب به معاونت هنری و دفتر موسیقی نوشت:
بدینوسیله بهاطلاع میرسانم که اخبار انتشار یافته از طرف وزارت فرهنگ و ارشاد در رسانههای ایران مبنی بر دعوت از اینجانب به عنوان رهبر میهمان برای رهبری ارکستر سمفونیک تهران فاقد صحت و درستی است و انتشار این خبر نادرست، در این برهه زمانی سوءاستفاده از نام اینجانب و حتی به دلایل زیر، توهین به اینجانب محسوب خواهد شد.
از جانب وزیر فرهنگ، حتی معاونان ایشان و نه هیچکدام از کارمندان مسئول در وزارت فرهنگ و ارشاد در هیچ موردی، هیچگونه تماسی با من گرفته نشده است. لذا بدون در نظرگرفتن سابقه حرفهای اینجانب برای نحوه همکاری با ارکستر سمفونیک تهران و بدون نظرخواهی از من، پیشاپیش در این خصوص تصمیمگیری شده و به بنده صرفا لقب میهمان اعطا شده. با در نظر گرفتن سابقه هنری و جهانی اینجانب یا قرار گرفتن نامم در کنار نام افراد غیرمتخصص در موسیقی کلاسیک که هیچ نسبتی از لحاظ سطح و سابقه کاری با من نداشته و نخواهند داشت، معتقدم که این عمل نهتنها یک عمل غیر حرفهای، بلکه رفتاری غیراخلاقی نیز هست که بدون جویا شدن نظرم، از من به عنوان یکی از رهبران مهمان ارکستر سمفونیک تهران نام برده شود.
اینجانب چهلمین فصل هنری جهانی خود در موسیقی کلاسیک را پشت سر میگذارم و اگرچه پیش از این آمادگی خود برای کمک و در اختیار قرار دادن علم و تجربه خود برای بهبود وضعیت ارکستر سمفونیک تهران بدون در نظر گرفتن مسائل مالی، به صورت رسمی اعلام کردهام. اما حاضر نیستم، این تجربه و توانایی را که طی چندین دهه به دست آوردهام، به این ترتیب زیرپا بگذارم. به خصوص با عنوان میهمان و البته آوردن نامم در کنار نام شخص دیگری که صرفا در موسیقی سطحی و محلی تلاشهایی داشته و بهجز چند مورد انگشتشمار، صرفا در زمینه موسیقی کلاسیک تجربیاتی داشته است که به هیچوجه حتی قابل مقایسه با رهبر فعلی ارکستر سمفونیک تهران هم نیست. در این زمینه بسیار ناخرسندم و کمال اعتراض خود را اعلام مینمایم.
بی اطلاعی مسئولان موسیقی از سطح و وضعیت هنر جهانیمتاسفانه این موارد فقط و فقط نتیجه رفتارهای غیرحرفهای مسئولین و بیاطلاعی آنها از سطح و وضعیت هنر جهانی و البته ایرانیان خارج ازکشور است. این مسئولین، بدون داشتن آگاهی از وضعیت موسیقی جهانی و البته بهنیت گشودن گره از مشکلات موسیقی ایران و جهانی شدن و پیشرفت آن، متاسفانه یک روش آزمون و خطا را در پیش گرفتهاند که خسارات جبرانناپذیری را به موسیقی ایران وارد کرده و میکند. بهجز سودجویی عدهای خاص و سقوط چهره جهانی موسیقی ایران، پایین آمدن سطح موسیقی کلاسیک در ایران از جمله خساراتی است که چنین تصمیمگیریها و اظهارنظرهایی در آینده نزدیک به بار خواهد آورد.
«کلایدرمان» و «یانی»، سطحشان از آقای «انوشیروان روحانی» خودمان بالاتر نیست
هیچ وزارتخانهای در دنیا حاضر به دعوت از این هنرمندان نیست!بهطور مثال از ماهها پیش شاهد این هستیم که نام آقایان «کلایدرمان» و «یانی»، که واقعا سطحشان از آقای «انوشیروان روحانی» عزیز خودمان هم بالاتر نیست و هیچ وزارتخانهای در دنیا حاضر به دعوت از آنها و تهیه برنامه با بودجه دولتی نخواهد شد، در کنار آقای «ارکادی ولودوس» یکی از بزرگترین پیانیستهای جهان، آورده میشود. بدون توجه به اینکه اگر این هنرمند بزرگ جهانی خبر این عمل غیرحرفهای را بشنوند،
تنها باعث شرمندگی همان نهاد دولتی میشود که حتی در چنین سطوحی هم با دنیای هنر آشنائی ندارند. اینجانب که مخالف این نوع دیدگاه غیرحرفهای و برنامهریزی سطحی برای بازگشایی و حل مشکلات پایهای ارکستر سمفونیک تهران و چه بسا موسیقی ایران هستم، به همین دلایل و صرفا به قصد دلسوزی برای تلاش جوانان با استعداد ایران، در این شیوه آزمون و خطا با مسئولین موسیقی همراه نخواهم شد. به همین دلیل با تمام عشق و علاقهای که به ایران عزیز و موسیقیدانان جوان و با فرهنگ ایرانی دارم، ترجیح میدهم همانند ۴۰ سال گذشته از همکاری با ارکستر سمفونیک تهران در شرایط فعلی صرفنظر کنم و همچنان بدون هیچگونه حمایتی از وزارت فرهنگ، از راه دور به افتخار نام ایران و ایرانی در محافل مختلف هنری دنیا فعالیت کنم و تنها آرزومند و امیدوار باشم که شاید بتوانم در آینده و البته در شرایط حرفهای به مملکت و جوانان ایرانی خدمت کنم.
نتیجهگیری:این گزارش البته که نتیجهگیری ندارد. تنها نتیجهای که میشود گرفت شاید این باشد که مدیران برای رسیدن به وضعیت مطلوب سعی در بیان دقیق رخدادها داشته باشند و گمانشان این نباشد که میتوانند با موج سواری روی رسانهها موفق شوند.
انشالله در گزارشهای بعدی فعالیت یکساله دفتر موسیقی را مورد واکاوی قرار خواهیم داد؛ به شرط بقاء.
پایان ...