دکتر ذوالفقاری: نقد ادبی نخست باید به یک گرایش سپس به رشته تبدیل شود
ضرورت تأسیس رشته نقد ادبی در دانشگاه ها؛/۲/
دکتر ذوالفقاری: نقد ادبی نخست باید به یک گرایش سپس به رشته تبدیل شود
نقد ادبی نخست باید به یک گرایش و بعد به یک رشته تبدیل شود و تأسیس رشته کمک می­کند که تحقیقات و مطالعات ادبی از رهگذر نقد ادبی ارتقا یابد و رساله­هایی که در این راستا نوشته و کتاب­های آموزشی که از رهگذر تالیف می­شود بسیار متفاوت بشود.
 
تاريخ : چهارشنبه ۲۸ تير ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۴۰


*آقای دکتر ذوالفقاری چه ضرورت هایی برای تأسیس رشته نقد ادبی در دانشگاه ها وجود دارد و تأسیس این رشته چگونه می تواند موجب ارتقای ظرفیت های شناخت نقد ادبی در جامعه علمی و عمومی شود؟
_یکی از ضرورت هایی که باعث می شود این رشته تأسیس شود این است که علوم به سمت تخصصی شدن پیش می­روند؛ این یک مسئله عام است، البته مورد خاص در نقد ادبی این است که ما نیاز داریم برای اینکه ظرفیت­های مطالعات ادبی­ را توسعه بدهیم، آن را از منظر نقد ادبی بررسی کنیم؛ زیرا به ما یک دید، خط، نگاه و نگرشی تازه می­دهد. نقد ادبی می­تواند زمینه­ساز توسعه علمی و نگاهی نو در ادبیات بشود، این رشته هنوز تأسیس نشده و جا دارد با توجه به کارایی­هایی که می­تواند داشته باشد به یک رشته بدل شود.
*مقدماتی که برای تأسیس این رشته وجود دارد چیست؟
_نقد ادبی نخست باید به یک گرایش و بعد به یک رشته تبدیل شود و تأسیس رشته کمک می­کند که تحقیقات و مطالعات ادبی از رهگذر نقد ادبی ارتقا یابد و رساله­هایی که در این راستا نوشته و کتاب­های آموزشی که از رهگذر تالیف می­شود بسیار متفاوت بشود. با یک سخنرانی یا نشست ادبی و ترجمه و تالیف نمی­توان به مقصود رسید . باید نقد محیط دانشگاه بال و پر گیرد. باید استادان و دانشجویانی برای این کار تربیت شوند و فضای دانشگاهی را تقویت کنیم و این نیروها کارشان را توسعه دهند تا در نهایت کرسی­های نظریه و نقد قوت گیرد. تاسیس کرسی علمی تنها با نوشتن یک کتاب و مقاله مقدور نخواهد شد.
*چنانچه این رشته ایجاد شود باید زیر مجموعه کدامیک از زیر گروه­های دانشگاهی قرار گیرد و مشتمل بر چه طرح درس هایی باید باشد؟
_درست است که نقد ادبی به تناسب کارکردهایی که دارد، میان رشته­ای محسوب می­شود و حوزه بررسی آن، متون ادبی است و نزدیکترین رشته به آن رشته زبان و ادبیات فارسی است اما پس از تأسیس، می­تواند به تدریج به یک گروه آموزشی تبدیل شود ولی معمولا به این منوال است که حرکت­ها باید آرام و جزئی و از جز به کل باشند و ما باید در ابتدای امر با یک گرایش از گروه زبان و ادبیات فارسی شروع کنیم و بعد این گرایش را به یک رشته جدید تبدیل کنیم و از آن پل بزنیم به سایر رشته­ها. ممکن است اگر یکباره تولد پیدا کند مرگش نیز زود فرارسد. عاقلانه این است که نخست وابسته به از یکی از رشته‌­های زبان و ادبیات فارسی باشد گرچه ناخودآگاه منتقد به حوزه­های مختلف علمی نیز چون زبان شناسی ، ادبیات انگلیسی، روان شناسی و دیگر رشته­‌ها کشیده می­شود.
*به نظر شما با توجه به ظرفیت­های موجود نقد ادبی در کشور ما این رشته با استقبال دانشجویان و جامعه دانشگاهی مواجه خواهد شد؟
_بله، این مسئله در بین دانشجویان ادبیات فارسی عملا در انجمن­ها، در مجله ها، در بحث­ها و سخنرانی­ها مشهود است؛ نخست اینکه بحث تازه­ای است، گرچه در جوامع غربی بحثی چندان نو نیست، و برای ما در مطالعات ادبی­مان با توجه به اینکه چیزی به این عنوان در درس­های دانشگاهی نداریم تازه است و چون تازه است هم دانشجویان رشته ادبیات هم دانشجویان سایر رشته­ها .به آن اقبال نشان می­دهند. دانشجویان رشته ادبیات به دلیل نیازی که دارند بیشتر از این موضوع استقبال می­کنند؛ به هر صورت نقد ادبی ابزاری برای نقد، تحلیل، بهتر خواندن وبهتر دیدن متون در اختیار دانشجو و منتقد قرار می­دهد؛ از این منظرهمه رشته­ها می توانند از این ابزار استفاده کنند و حتی دیدگاه­های دیگری را هم در آن دخیل کنند؛ برای مثال کسی که جامعه شناسی خوانده یا روانشناسی یا زبان شناسی، می­تواند بینش خود را در نقد ادبی دخیل کند یا از نقد در آن­ها بهره گیرد. البته برای دانشجو باید پایه­ای وجود داشته باشد و متون ادبی زیاد خوانده باشد .کسی­که متن ادبی نخوانده نمی­تواند منتقد ادبی باشد؛ ازین رو بهتر است از مقطع کارشناسی ارشد شروع شود و باید همه نوع متون حتی متون کهن را مطالعه کرده باشد تا بتواند منتقد ادبی خوبی باشد. اساسا ایرادی از منتقدان ادبی می­توان گرفت این نکته است که این افراد مطالعه کافی در منابع و متون ندارند و به همین دلیل با نگاهی بدبینانه به آثار گذشته نگاه می کنند.
*آیا تاکنون در خصوص تأسیس رشته ادبی رایزنی هایی از جانب انجمن علمی نقد ادبی ایران با وزارت علوم، تحقیقات و فناوری اطلاعات صورت گرفته است؟
_سازو کارهایی برای ایجاد یک رشته وجود دارد که نمی­تواند کار انجمن باشد؛ وقتی رشته­ای می­خواهد تأسیس شود ، باید از جانب یکی ازگروههای درسی باشد. گاه گروه پیشنهادش را مکتوب به وزارت علوم می دهند و وزارت علوم آن پیشنهاد و طرح را در شورای گسترش بررسی می­کند و بعد این شورا تصمیم می­گیرد که این رشته تأسیس شود یا نه سپس گروه­های علمی با توجه به توانایی­های خود آن را اجرا می­کنند؛ یعنی گروه­ها باید با توجه به توان علمی خود رشته را بعد از اینکه تأسیس شد، اجرا کنند که اغلب به دو صورت است: یا پیشنهاد خود وزارت علوم است و یا گروهی پیشنهاد دهنده آن هستند و آن را ابلاغ می­کنند و هردانشگاهی که توان علمی دارد رشته را برای اجرایی شدن، انتخاب می­کند. در حال حاضر نقد ادبی در حد یک گرایش در وزارت علوم تعریف شده و در حال بررسی است ولی در حد گرایش است نه رشته. اما بعدها می­تواند به یک رشته مجزا تبدیل شود و انجمن نقد ادبی که یک نهاد علمی غیر دولتی است می تواند کمک کند و پیشنهاد بدهد و یک جریان علمی راه بیندازد و از سوی دیگر می­تواند بازوی گروه­های درسی باشد . کمک کند تا این رشته­‌ها پا بگیرد اما خودش راسا نمی­تواند برای تأسیس آن وارد عمل شود.
*آیا اگر رشته نقد ادبی در دانشگاه­های کشور تأسیس شود مواد درسی و منابع کافی برای آن موجود است؟
_بحث اینکه اول رشته تأسیس شود یا اول منابع تالیف و تجمیع شوند همیشه بوده است اما صحیح این است که این هر دو باید به موازات هم پیش بروند، درست است که ما محدودیت منابع نقد ادبی داریم ولی این تعداد آنقدر کم نیست که این رشته تأسیس نشود و نباید منتظر تالیف کتاب بنشینیم؛ زیرا تعداد کتاب یک دهه گذشته برای این امر جوابگو است .عموما رشته­‌های نوپا این مشکل را تا مدتی دارند ولی کم کم که پا بگیرد، به تدریج منابع آنها کامل می­شود. نباید منتظر تولید کتاب نشست، کتاب­های درسی هم وقتی می­توانند کارآمد باشند که در قالب یک برنامه تدوین شوند.

تهیه و تنظیم: مریم خاکیان

کد خبر: 43677
Share/Save/Bookmark