کتابخوان‌بودن مقدمه منتقدشدن است
مهدی طهوری در گفتگو با هنرنیوز؛
کتابخوان‌بودن مقدمه منتقدشدن است
مهدی طهوری نویسنده کودک و نوجوان گفت: اگر تاریخ ایران را نگاه کنیم در هیچ دوره ای مردم اینقدر نسبت به ماده مکتوب بی اشتیاق نبوده اند یعنی اگر تاریخ را تا پیش از دو دهه قبل در نظر بگیرید در تمام دوره ها حتی اگر مردم بی سواد بوده اند لااقل شعر می خواندند، الان ولی دروه ای است که فقط شعرهای فراگیر ر ا مردم می شناسند زیرا شعر خوب نمی خوانند و به طور کل کتاب نمی خوانند و این فی نفسه وضعیت اسفباری است.
 
تاريخ : دوشنبه ۲ مرداد ۱۳۹۱ ساعت ۱۲:۴۷

طهوری در پاسخ به پرسش هنرنیوز مبنی بر اینکه «ضرورت های آموزش نقد ادبی به کودکان و نوجوانان تا چه حد است و کدام نهاد باید متولی آن باشد؟» گفت: اینکه چه کسی یا چه نهادی متولی آموزش نقد ادبی باشد قدری دور از ذهن است چون آموزش و پرورش،کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و بسیاری نهاد های دیگر حداقل کاری که می تواند بکنند این است که بچه ها را کتابخوان کنند تا اینکه بیایند و به آن ها نقد آموزش بدهند، زیرا در حال حاضر فقیرترین کتابخانه ها کتابخانه های مدارس است، در کلاس های ابتدایی به بچه ها کتاب غیر درسی داده نمی شود و بچه ها تشویق نمی شوند کتاب های غیر درسی بخوانند و بیشترین تمرکز روی کنکور و کتاب های درسی و کمک آموزشی است.

وی با بیان این مطلب افزود: بر اساس تجربیات من _چون مدتها با نوجوانان، شعرها و داستانهایشان سر و کار داشته ام_ یاد گیری تئوری نقد و فضاهای نقد ادبی در گشایش ذهن نوجوانان و اینکه از حد هنر نازل و سبک بالاتر بیایند، توقعات شان از آثار ادبی بالا برود، فرهیخته شوند و انسان هایی که وقتی از آب و گل درآمدند دیگر ترانه های سطح پایین گوش ندهند و داستان های پاورقی آبکی نپسندند و ذهن شان طوری شکل بگیرد که به سمت ادبیات فاخر بروند می تواند بسیار

نقد ادبی از آنجا شروع می شود که زیبایی شناسی چیست ودر حیطه زیبایی شناسی چرا ما به یک اثر بیشتر احترام می گذاریم و به یک اثر کمتر لذا نباید جلوی این آگاهی را باید گرفت
مفید باشد؛ زیراکه این خود آنها را به این جایگاه رهنمون می کند که وقتی می خواهند فیلم ببینند، داستان بخوانند و اثر ارائه بدهند بدانند که اثر باید چه ویژگی هایی برای فاخر بودن داشته باشد.

طهوری با اشاره به آسیب های این قضیه اظهار داشت: این قضیه آفت هایی هم دارد و جالب این است که این آفت برای دخترها بیشتر بوده تا پسرها، این آفت ها این است که خیلی وقت ها که به نوجوانان می گوییم که عبارت های اثر شما دم دستی است و این فضا فضای خوبی نیست، نوجوان احساس می کند که نمی تواند به حد مطلوب برسد و دست از کار خلاق بردارد _این امر در دخترها بیشتر است، دخترها جسارت کمتری دارند_ بعد باید تمهیدی بشود که در هنگام جوشش این تئوری ها را در درون نوجوان نهادینه شده باشد و بگذارند جوشش هنری اتفاق بیفتد و کارها پخته تر شود.

وی در پاسخ به دیگر پرسش هنرنیوز مبنی بر اینکه « بسیاری معتقدند آموزش نقد ادبی جلوی خلاقیت های ذهن کودک و نوجوان را می گیرد و فرصت آفرینش را در آنها کاهش می دهد.» بیان داشت: تمام مشکلاتی که داریم در جامعه به مسئله ناآگاهی بر می گردد همین که الان وقتی که فیلم های سبک ساخته می شود یا کمدی آبکی یا در ادبیات مردم به سمت آثار سبک و نازل می روند کسی این مسائل را نقد نمی کند و ابتذال جامعه را فرا گرفته دلیل ناآگاهی از نقد ادبی و به طور کل ادبیات است، حال اینکه سلیقه مردم چطور باید ارتقا یابد راهکار این است که مردم باید به آگاهی برسند و اگر نوجوان ما دارد کتاب عشقی و آبکی می خواند به او بگوییم تو از این کتاب چیزی ها فراتری داری. 

وی تصریح نمود: نقد ادبی تئوری های فرمالیست روسی، مباحث فلسفه هنر و مواردی از این دست نیست، تعریف زیبایی و معمای معنا در اثر هنری نیست؛ نقد ادبی از آنجا شروع می شود که زیبایی شناسی چیست ودر حیطه زیبایی شناسی چرا ما به یک اثر بیشتر احترام می گذاریم و به یک اثر کمتر لذا نباید جلوی این آگاهی را باید گرفت.

این نویسنده کودک و نوجوان در تشریح دیگر شرایط وضعیت موجود و نگاهی
جامعه ای که کتاب نمی خواند در حالیکه فرهنگ شفاهی در آن قوی است ضربه های سختی می بیند و مستعد شایعات می شود و به سمت بی عمق بودن و آبکی بودن می رود
که در جامعه ما نسبت به نقد وجود دارد عنوان داشت: من در تجربه ام با نوجوانان به این نتیجه رسیدم که نوجوان در هر فضایی که هست وقتی به ۱۵ تا ۱۶ سالگی میرسد به سمت هنر کشیده می شود به هر طریق یا دفتری دارد که چیزهایی در آن می نویسد، آنتولوژی منتخب می کند و طرح هایی را که دوست داشته باشد نگهداری می نماید که این ها حکایت از آن دارد که روح او به دنبال این قضیه است بنابراین ذوقی وجود دارد که باید آن را پرورش بدهیم حال اینکه در کشور ما یک نوجوان به جای خواندن کتاب ترجیح می دهد بازی کامپیوتری می کند یا فیلم می بیند این از مشکلاتی است که از ریشه وجود داشته است ولی دلیل ندارد ما همه چیز را رها کنیم باید همه این مقولات باهم دیده شود و باهم به آنها پرداخته شود.

وی جامعه کم توجه به کتاب را جامعه ای آسیب پذیر دانست و عنوان نمود: جامعه ای که کتاب نمی خواند در حالیکه فرهنگ شفاهی در آن قوی است ضربه های سختی می بیند و مستعد شایعات می شود و به سمت بی عمق بودن و آبکی بودن می رود؛ اگر تاریخ ایران را نگاه کنیم در هیچ دوره ای مردم اینقدر نسبت به ماده مکتوب بی اشتیاق نبوده اند یعنی اگر تاریخ را تا پیش از دو دهه قبل در نظر بگیرید در تمام دوره ها حتی اگر مردم بی سواد بوده اند لااقل شعر می خواندند، الان ولی دروه ای است که فقط شعرهای فراگیر ر ا مردم می شناسند زیرا شعر خوب نمی خوانند و به طور کل کتاب نمی خوانند و این فی نفسه وضعیت اسفباری است.

طهوری در خاتمه با اظهار امیدواری از اینکه این وضعیت وضعیتی نیست که قابل بهبود نباشد خاطرنشان ساخت: نباید نا امید باشیم اگر آموزش پرورش بیاید و فقط در کلاس های درس ابتدایی یک کتابخانه کوچک بزند این اشتیاق ایجاد می شود لذا ما نباید نقد ادبی را در جامعه غیر ضروری بدانیم این امر بسیار ضروری است و مهم این است که جامعه به سمت گفتمان برود و نقاط ضعف و قوت خود را در همه جوانب و ادبیات بشناسد تا تعدادآثار شاخص بالا برود و فضا آگاهانه تر شود.

کد خبر: 43911
Share/Save/Bookmark