این که در سال ۹۰ میزان مخاطبان با رشد و ترقی روبرو شده، می تواند نویدبخش وجود حرکات درست در تئاتر کشور باشد. این که بیش از دو میلیون نفر به تماشای تئاتر البته این آثار تولیدات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است نشسته اند، خبر خوشایندی است. اما بازهم رضایت بخش و مطلوب نیست چراکه جمعیت ایران بیش از ۷۵ میلیون نفر است، و این رقم در مقایسه با آن فاصله دار به نظر می رسد. اگر هر ایرانی در سال یکبار هم فرصت تئاتر دیدن داشته باشد این رقم باید ۷۵ میلیون نفر در طول سال باشد. برای رسیدن به این آمار و ارقام که کاملن آرمانی و ایده آل است، می توان برنامه ریزی بلند مدت کرد.
چنانچه در این نشست اشاره ای هم به شکل گرفتن نمایش خانگی تئاتر در سال ۹۱ هم شد که خود یکی از راه های جذب مخاطب تئاتر و نمونه ای بایسته در افزایش میزان مخاطبان تئاتر خواهد بود. از آن مهمتر توجه به تولید کیفی آثار و راه اندازی سالن های تازه در سراسر ایران و تجهیز و راه اندازی سالن های قدیمی است. باید اجرای عمومی در تمام شهرهای کوچک و بزرگ جزء لاینفک برنامه های فرهنگی تلقی شود. آن قدر تئاتر تولید شود که مردم هم راغب شوند مدام به دیدن آن ها بروند. از آن سوی برنامه سالانه تالارها هم مشخص باشد. یعنی مردم بدانند در سال جاری چه آثاری توسط چه کارگردان ها و گروه هایی تولید و در چه زمان و مکانی عرضه خواهد شد. این برنامه ریزی و تبلیغات به موقع است که مردم را جذب چنین حرکت مهم فرهنگی خواهد کرد. حالا بخشی از این کمبودها از طریق راه اندازی سالن های ارزان قیمت و پرتابل و هم چنین ارائه تئاترهای سیار مرتفع خواهد شد. البته در دراز مدت بهترین راه حل راه اندازی تالارهای درست و حسابی است که در هر شهر بیش از یک تالار باید برای چنین منظوری مد نظر قرار بگیرد. اکثر جمعیت ایران جوان هستند و این خود بیانمگر ضرورت انجام حرکت های مهم فرهنگی است. تئاتر به دلیل زنده بودن بیش ترین ارتباط و تاثیر را بر مخاطبان خود خواهد گذاشت و این خود ابزاری کارآمد برای مواجهه فرهنگی با مخاطبان آن خواهد بود.
مخاطب تئاتر تا تئاتر نبیند عاشق و شیفته آن نخواهد شد. اگر در هر شهر یک سالن در طول سال مدام فعالیت کند این روند مردم یا بخشی از مردم آن شهر را عادت به تئاتر دیدن خواهد کرد. در صورت گسترش برنامه مردم بیش تری جذب تئاتر خواهند شد. یعنی این امکان فراهم است که در هر شهر کوچک چندین تالار هر شب به رقابت برای جذب مخاطبان بیش تر بپردازند. اما وقتی تئاتری نباشد یا هرازگاهی تئاتری اجرا شود و کیفیت این تعداد اندک هم چندان تعریفی نداشته باشد، مطمئنن هیچ جاذبه ای برای تئاتر دیدن ایجاد نخواهد شد. این خود تئاتر هست که با کیفیت و زیبایی شناسی در خور تامل بر تدوام و پیگیری مخاطبان اش تاکید خواهد ورزید. به همین ترتیب در شهرهای متوسط و بزرگ هم تمایل و هم سویی در جذب مخاطبان بالاتر خواهد رفت. این ضرورت در ایجاد سالن ها، برنامه ریزی دقیق، حمایت و استقرار گروه های تئاتری در عمل به رشدی چشمگیر و فزآینده منجر می شود. ما هنرمند به اندازه کافی داریم و در صورت افزایش سالن ها خواه ناخواه شاهد افزایش متون نمایشی هم خواهیم بود چراکه نمایش نامه نویسان رغبت خواهند کرد متون مطلوبی را تولید و در اختیار تمامی گره های شهرستانی و تهرانی بگذارند. اصلن این نوع فعالیت گسترده باعث رقابت سالم و به نوعی افزایش کیفی متون نمایشی هم خواهد شد. چون در این حالت نمایش نامه نویسی یک حرفه آبرومند با درآمد مکفی خواهد شد. به همین ترتیب کارگردان، بازیگران، طراحان صحنه، نور، چهره پردازان و آهنگسازان جذب تئاتر خواهند شد و این درآمد مکفی همه را راغب خواهد کرد که در فضای تئاتر بمانند و این فرصت را در جایی دیگر جست وجو نکنند. ما هر سال نزدیک به ۱۰۰۰ هنرجوی تئاتری در سراسر کشور تربیت می کنیم که اکثرن جذب شغل هایی غیر از تئاتر خواهد شد برای آن که فرصت شغلی برای آنان در نظر گرفته نشده و در زمینه کارآفرینی آنان برنامه های مد نظر متولیان فرهنگی کشور نیست. اما با ایجاد سالن و داشتن برنامه برای تولیدات برتر و کیفی گروههای نیاز فعال خواهند شد و این خود خواه ناخواه فرصت های شغلی را ایجاد خواهد کرد.
مردم که عادت به تئاتر دیدن کنند به تدریج تئاتر در سبد اقتصادی مردم قرار خواهد گرفت. وقتی مردم برای دیدن تئاتر هزینه کنند اقتصاد تئاتر رشد خواهد کرد و ما شاهد استقلال تئاتر و به تدریج ایجاد فضاهای خاص تئاتر خصوصی خواهیم بود. این هم زمینه رشد و شکوفایی و بالارفتن میزان تماشاگران تئاتر را ممکن خواهد ساخت. این که ما در همین تهران، پایتخت ایران همانند پاریس پایتخت فرانسه، نزدیک به ۴۰۰ تالار فعال تئاتری داشته باشیم امری ناممکن نیست اما باید برای آن برنامه ریخت. برنامه ای که در آن جایی برای فعالیت افراد فرهنگ دوست لحاظ شده باشد. باید به این مهم فکر کرد و این نیاز و ضرورت فرهنگی جامعه است که برای تئاتر برنامه های دقیق مدونی در نظر گرفته شود.
بنابراین نباید به این میزان افزایش مخاطبان تئاتر امیدوار شد چراکه جامعه متمدن ایرانی نیاز به مخاطبان بیش تر دارد و ای کاش همه ایرانیان فرصت تئاتر دیدن داشته باشد و این مهم به انحای مختلف برای آنان فراهم شود. به امید آن که در سراسر ایران تئاتر داشته باشیم.
رضا آشفته