گفتگوی هنرنیوز با مهدی کاموس؛
آموزش نقد ادبی تابع آموزش سواد رسانهای است
مهدی کاموس، نویسنده و پژوهشگر ادبی، یکی از افرادی است که با آثارش نشان داده توجه بیشتر به ادبیات کودک ونوجوان، یکی از دغدغههای اوست. او که دبیر مجموعۀ زیر چاپ «تاریخ شفاهی ادبیات کودک و نوجوان» بوده، در کارنامۀ آثار خود مجموعۀ سه جلدی «مبانی ادبیات کودک و نوجوان» را نیز به ثبت رسانده است.
تاريخ : شنبه ۳۱ تير ۱۳۹۱ ساعت ۱۱:۳۷
مهدی کاموس، نویسنده و پژوهشگر ادبی، یکی از افرادی است که با آثارش نشان داده توجه بیشتر به ادبیات کودک ونوجوان، یکی از دغدغههای اوست. او که دبیر مجموعۀ زیر چاپ «تاریخ شفاهی ادبیات کودک و نوجوان» بوده، در کارنامۀ آثار خود مجموعۀ سه جلدی «مبانی ادبیات کودک و نوجوان» را نیز به ثبت رسانده است.
«ماهیهای گل سرخ»، «جستجوگر ۴»، «کار امروز را به فردا مفکن» و «حکایتهای شنیدنی از زندگانی حضرت علی (ع)» از دیگر آثار کاموس برای کودکان و نوجوانان هستند.
کاموس در گفتگو با خبرنگار هنرنیوز دربارۀ ضرورت آموزش نقد ادبی به کودکان و نوجوانان گفت: من معتقدم آموزش نقد ادبی به کودکان و نوجوانان تابع آموزش سواد رسانهای است. در جهانی موسوم به جهان ارتباطات،
” وقتی سخن از سواد رسانهای میشود، برخورد با محتوای رسانه مد نظر است “
سواد رسانهای نیازی است که از کودکی برای انسان احساس میشود. به این معنا که فرد باید بیاموزد چطور با رسانه، صرفنظر از انواع مختلف آن (رادیو، تلویزیون، کتاب، مطبوعات و فضای مجازی و...) برخورد کند. باید دید آیا انسان در عصر ارتباطات میتواند هر چیزی را که میخواند، میشنود یا میبیند، درک کند یا خیر. این قدرت درک هم شامل جنبههای زیباشناختی و هم جنبههای مفهومی یک اثر میشود. وقتی سخن از سواد رسانهای میشود، برخورد با محتوای رسانه مد نظر است.
وی با بیان این مطلب افزود: پس نقد ادبی هم زیرمجموعۀ سواد رسانهای بوده و ضرورت آموزش آن به کودکان و نوجوانان آشکار است. اما باید توجه شود که هدف از این آموزشها تربیت منتقد نیست و باید تربیت مخاطب حرفهای و فهیم را بهعنوان هدف در نظر داشته باشیم. حال آنکه تقریباً هر اقدامی که در جهت آموزش نقد ادبی به کودکان و نوجوانان انجام میشود، به آموزش نقد فرمالیستی محدود شده است و صرفاً به آشنا کردن مخاطب با یکی دو اصطلاح در نقد ادبی میپردازد. از اینها گذشته
” گام اول آشنا کردن مخاطب با آثار استاندارد است “
جای خالی اینگونه آموزشها در نهاد آموزش و پرورش ما خالی است. در واقع اگر حرکاتی از این دست هم انجام شود، از سوی نهادهای غیررسمی است. در مبحث کلانتر باید چنین مطرح کنم که شایسته است ارتقای سواد رسانهای کودکان و نوجوانان و بهطور کلی آشنا ساختن آنها با نقد، در برنامههای آموزش و پرورش و رسانهها گنجانده شود.
کاموس دربارۀ چگونگی آموزش نقد ادبی، به لزوم طی کردن دو مرحله در این مسیر اشاره کرد و اظهار داشت: گام اول آشنا کردن مخاطب با آثار استاندارد است؛ در ابتدا باید مخاطب کودک و نوجوان را به مطالعۀ آثار بسیار خوب و استاندارد سراسر دنیا تشویق کنیم. مطالعه اگر بهصورت مستمر و روشمند وجود داشته باشد، طبعاً در درازمدت یک نظام فکری درست را میسازد. گام دوم آموزش مستقیم نقد ادبی در مدارس، فرهنگسراها و سایر نهادهای مرتبط است. این آموزشها اگر با زبانی آشنا برای کودکان و نوجوانان صورت بگبرد، ما را به توانایی «نقد مخاطب»
” گام دوم آموزش مستقیم نقد ادبی در مدارس، فرهنگسراها و سایر نهادهای مرتبط است “
میرساند. به این ترتیب با مخاطبان فعالی روبهرو خواهیم بود که نگاه نقادانه دارند و هر محتوایی آنها را راضی نمیکند.
این پژوهشگر تاریخ شفاهی ادبیات کودک و نوجوان تصریح نمود: من ۵-۴ سال پیش در غرفۀ سرای اهل قلم کودکان و نوجوانان در نمایشگاه کتاب تجربهای داشتم که به نظرم تکرار اینگونه تجربیات بسیار مفید خواهد بود. ما در سرای اهل قلم که من ۲سال مسئولیتش را به عهده داشتم، طی برنامهای کتابهای برگزیده و مناسب را در مدارس توزیع کردیم و پس از آن در نمایشگاه کتاب، جلساتی برای نقد و بررسی این کتابها تشکیل دادیم؛ به این ترتیب که کودکان و نوجوانان کتابها را در حضور نویسنده و بهصورت رودررو، بررسی و نقد میکردند.
وی در خاتمه ضمن تاکید بر مشارکت نهادهای ذیربط در این امر، خاطر نشان ساخت: بهطور قطع ادامۀ اینگونه فعالیتها و گسترش دامنۀ آنها از طریق پیگیری برخی نهادها امکانپذیر است. به نظر من انجمن نویسندگان کودکان و نوجوانان میتواند با همکاری نهادهایی همچون وزارت ارشاد، آموزش و پرورش ، صدا و سیما یا سازمان فرهنگی هنری شهرداری مسئولیت این گونه حرکات را به عهده بگیرد.