در باره توجه به موسیقی اصیل ایرانی و میزان توجه نهادهای دولتی به این هنر فاخر با دکتر جهانشاه برومند، نوازنده و آهنگساز به گفتگو نشستیم.
آیا می شود همانگونه که در مورد موسیقی پاپ اتفاق افتاده حمایت بازار را در مورد موسیقی سنتی هم کافی بدانیم؟
آثار موسیقی پاپ کمپانیهای حامی دارند و ازین رو آهنگسازان و خوانندگان پاپ با کمپانیهای خود همکاری میکنند و حتی به فرض آنکه آثارشان حمایت نشود، آنقدر بازار فروش مطلوبی دارند که بتوانند با تکیه بر حمایت مردم حتی خود آثارشان را منتشر کنند. اما در واقع همانگونه که از نامش مشهود است چون مردم به این گونه موسیقایی گرایش دارند؛ در مورد آن چندان نگرانی ویژهای وجود ندارد؛ اما موسیقی سنتی در شرایط امروز حامی می خواهد.
از راست به چپ: اساتيد بيژن ترقّي، اديب برومند، جهانشاه برومند، همايون خرّم ، پرويز ياحقّي، علي تجويدي، علي ترشيزي، جهانگير ملك و فريدون احتشامي
با توجه به شرایط کنونی فکر میکنید مسئول اصلی حمایت از هنرمندان موسیقی سنتی ارشاد است یا آنکه باید هنرمندان موسیقی سنتی همچون فعالان در عرصه موسیقی پاپ خود فکری به حال بازار موسیقی اصیل ایرانی کنند؟
به هر حال متولیان اصلی موسیقی کلاسیک در هر کشوری وزارت فرهنگ و مسئولین دولتی در حوزه موسیقی هستند. به باور من رسالت حمایت و همدلی با اهالی موسیقی سنتی ایرانی بر عهده وزارت ارشاد و همچنین صدا و سیماست.
همان گونه که عنوان کردم موسیقی پاپ مخاطب خود را به راحتی می یابد. اما به یقین ارگان هایی چون ارشاد؛ خانه موسیقی و ... باید به اهالی موسیقی سنتی کمک کنند. به آن ها بودجه اختصاص دهند و این هنر را گسترش دهند و از سوی دیگر بر گردن صدا و سیماست که این هنر را بیشتر معرفی کند.
مسئولین ارشاد معتقدند که به سبب محدودیت مالی نمی توانند بیش از این به هنرمندان کمک کنند. آنها تنها به در اختیار گذاشتن گیشه سالن رودکی برای اهالی موسیقی سنتی اکتفا کردهاند آیا این کافی ست؟
به باور من مسئولین وزارت ارشاد نه تنها حمایت مالی بلکه باید حمایت معنوی خود را از اهالی موسیقی سنتی نیز دریغ نکنند. وقتی یک کمپانی یک اثر موسیقی ایرانی را منتشر میکند؛ به یقین به دنبال منفعت مالی است و ازین رو نمیتوان برای انتشار آثار به کمپانیها دل بست. آنها به یقین تنها اثر هنرمندان نامآوری را منتشر میکنند که یا شهره اند و یا از دنیا رفته و نامشان پس از مرگ پر آوازه شدهاست. چنان که آثار همایون خرم، حسن کسایی و جلیل شهناز پس از مرگشان پر فروش شد. اما به باور من حفظ فرهنگ ایرانی بزرگترین سودی ات که ارشاد میتواند داشته باشد.
هم نوازي با استاد جليل شهناز و همراهي ضرب وحيد باقري
به راستی بزرگترین علت تفاوت بازار موسیقی سنتی در گذشته و امروز چیست؟
پیش از این متولی موسیقی رادیو بود. در واقع نخست رادیو آثار را تایید و پخش میکرد و سپس کمپانیها آثار را میخریدند و منتشر میکردند. اما اکنون حوزه فعالیت رادیو به نسبت گذشته محدود است و ناشران هم طبعاً به تعداد مخاطبان فکر میکنند. اینجاست که لزوم حمایت ازگان دیگری در این تعامل حس میشود. ارگانی که تولید آثار فاخر سنتی را در صدر فعالیتهای خود قرار دهد. این موضوع تنها با تشویق عملی نیست. سود انتشار این آثار در حفظ سنتهای فرهنگیست که پایههای ارزشمند حیات یک ملتاند.
مایلم از آفتهای عدم توجه به این هنر اصیل و ارزشمند سخن بگویید.
امروز بسیاری از اهالی موسیقی سنتی گوشه نشین شدند؛ یا پیر و افسرده! به باور من باید از این گروه دلجویی شود. هنرمندانی که پای در این عرصه میگذارند تشویق شوند و در پس خود نیرویی یاری رسان ببینند. من خود نزدیک به ۱۵ آهنگ منتشر نشده در دست دارم اما اگر بخواهم آنها را با کمک کمپانیهای بازار موسیقی منتشر کنم؛ باید خوانندگان پر آوازه را به همکاری دعوت کنم و این امر هزینههای سنگینی دارد. اگر مخارج استودیو ضبط، نوازندگان و ... را نیز به آن اضافه کنیم؛ متوجه میشویم که این کار عملاً نشدنی ست. چرا که این محاسبه ساده یک سوال را پیش میآورد و آن این است که درآمد چنین هزینههایی چقدر خواهد بود؟
از راست: اساتيد علي تجويدي، همايون خرّم ، پرويز ياحقي، دكتر برومند و ارسلان حميدي
با این وجود باید گفت انتشار یک اثر سنتی در ایران بسیار دشوار است. این دشواری تا چه حد به انگیزه هنرمندان آسیب زده است؟
این کار نه تنها دین بزرگی بر گردن هنرمند است؛ بلکه به سبب هزینهها دو راه برای هنرمند میماند؛ یا آن که به هنر اصیل وفادار بماند حتی به این قیمت که اثرش منتشر نشود؛ و یا آنکه آن را قدری از نظر اصالت تنزل دهد، به سلیقه مخاطبان نزدیک کند و به بازار فروش فکر کند. به باور من وزارت ارشاد باید هم از ناشر و هم از هنرمند حمایت کند تا این فرهنگ رفته رفته کمرنگ نشود.
رواج گونههای مختلف موسیقی پاپ با کیفیتی بعضاً متوسط تا چه حد بازار موسیقی سنتی را از رواج انداخته است؟ در واقع میتوان گفت آثار پاپ در میزان اقبال از آثار سنتی موثرند؟
من مخالف وجود آثار موسیقایی در حوزه موسیقی پاپ نیستم. آثار پاپ در جای خود قابل احترام هستند. ما معتقدیم تنوع موسیقایی لازم است؛ اما به حدی که آثار از نظر کیفی هم مطلوب باشند. هر گونه موسیقایی اگر در سطح مطلوب کیفی باشد به یقین خوب است. اما مشکل امروز ما در موسیقی پاپ و حتی سنتی تنزل کیفی آثار است.