اگر تا دیروز کمتر مخاطب تلویزیونی تصور درستی از شبکه اموزش سیما داشت اما در این یکی دو سال اخیر انقدر از این شبکه در مطبوعات و رسانههای گروهی صحبت شده که دیگر تقریبا همه مخاطبان تلویزیون با این شبکه آشنا هستند.
در این مطلب بنا ندریم تا در مورد دلایل این توجه رسانهای موضوعی را بیان کنیم که بدون شک دلایل بسیار متعددی دارد که مهمترین آنها تغییر نگاه مدیران این شبکه و اافزایش اطلاع رسانی صحیح است. اما در همین مدت که شبکه آموزش توانسته است توجهات بیشتری را معطوف خود کند اتفاقاتی افتاده است که میطلبد مدیران این شبکه نیز بیشتر در رسانهها حضور داشته باشند.
مثال بارز این موضوع نقل قول روبرو است:«شبکه آموزش امروز جزو شبکههای باکلاس تلویزیون است». اشتباه نکنید این اظهار نظر متعلق به محمدمهدی قاسمی مدیر شبکه آموزش یا یکی از برنامهسازان این شبکه نیست. حتی علی دارابی معاون سینما هم چنین اظهار نظری را انجام نداده است. این جملات از زبان رئیس رسانه ملی بیرون امده است و او اینچنین از شبکهای تعریف کرده است که با یکسال قبلش به هیچ عنوان قابل مقایسه نیست.
این اظهار نظر ضرغامی را میتوان از چندین وجه مورد توجه قرار داد. نخست اینکه چرا ضرغامی در بین اینهمه شبکههای ریز و درشت تلویزیونی، در یک مصاحبه نام شبکه آموزش را میآورد و اشاره میکند که:«کسی که کارهای فاخر و آموزشی میخواهد ببیند امروز شبکه آموزش واقعا یک شبکه دیدنی شده است».
شاید اگر با نگاهی بدبینانه به این اظهار نظر نگاه کنیم بتوان از آن به عنوان تلبیغ یک شبکه نوپای تلویزیونی توسط رئیس رسانه ملی یاد کرد و از سوی دیگر نیز هیچ اصطلاحا هیچ ماست بندی نمیگوید ماست من ترش است و شاید این جملات جنبه تلبیغاتی هم داشته باشند اما این همه ماجرا نیست. اینکه شبکه آموزش در چند سال گذشته و بخصوص یکسال اخیر تغییرات مثبت فراوانی داشته است بر هیچ کس پوشیده است و به دلیل همین تغییرات رویکردی نیز بارها برنامههای آن مورد تقدیر واقع شده است اما اصل قضیه تغییر نگرشی است که در بین مدیران این شبکه تلویزیونی شکل گرفته است.
شبکه آموزش سابقهای بیش از ده سال دارد اما تقریبا همه بینندگان تلویزیونی خود را توانسته در یکی دو سال اخیر جذب کند آن هم با تولید برنامههایی نظیر صبحی دیگر، رادیو هفت و مشاعره که امروز همه شبکه آموزش را به واسطه این برنامهها میشناسند اما روی آنتن بردن آنها تفکری متفاوت لازم داشت که مسولان این شبکه با فاصله گرفتن از نگاه سنتی تخته سیاهی نسبت به مقوله آموزش موفق به انجام آن شدهاند.
اینکه ضرغامی در یک گفتوگوی مطبوعاتی میگوید:« یکی از شبکههای زیبا،دیدنی و باکلاس شبکه آموزش است. خیلی وقتها ما در خانه خودمان بچهها کاملا روی شبکه آموزش متمرکز هستند. از موسیقیاش گرفته تا برنامههای آموزشی و گفتوگو محورش همگی دیدنی هستند.شبکه آموزش یکی از شبکههای بسیار خوب است». نشان میدهد شبکه آموزش در هدفگذاری نوین خود آنقدر موفق عمل کرده است که حتی خانواده رئیس رسانه ملی را نیز توانسته به عنوان ببیندههای ثابت برنامههای خود جذب کند. حتی اگر این اظهار نظر جنبههای تبلیغاتی هم داشته باشد نشان میدهد مسول ارشد رسانه ملی به خبوی با جنبههای تبلیغی آشنا است و در معدود زمانهایی که تن به گفتوگو با یک رسانه میدهد به خوبی میداند که باید از ظرفیتهای تبلیغات برای معرفی بهتر شبکههای نوپای خود استفاده کند اما در این میان مدیران شبکه اموزش کجا هستند.
عدم واکنش مدیران شبکه آموزش به این اتفاق که در شرایط عادی برای هر شبکهای امکان پذیر نیست گویای دو نکته اساسی است که یا شایعات اخیر مبنی بر کوچ غریبالوقوع محمدمهدی قاسمی مدیر شبکه آموزش به شبکه دو صحت دارد و. در این شرایط قاسمی ترجیح میدهد از جنجالهای رسانهای بدور باشد و یا اینکه اساسا وی مدیری کم حرف است و چندان ارتباط گستردهای با رسانهها ندارد.
اگر فرض را بر مورد اول بگذاریم که بازهم مدیران این شبکه راه غلطی را انتخاب کردهاند و در شرایطی که از یکسال گذشته برنامههای مشاعره،رادیو ۷، صبحی دیگر و مسابقه زوج برتر از سوی مسولین مختلف مورد تقدیر قرار گرفتهاند این سکوت خبری نشانه خوبی نیست و باعث میشود همه اتفاقات خوب این شبکه در یک سکوت خودخواسته باقی بماند و در این شرایط دیگر انگیزهای برای برنامهسازان این شبکه نیز باقی نخواهد ماند و مدیر شبکه آموزش و سایر مدیران آن باید از چنین فرصتهایی هایت استفاده را ببرند.
اما اگر فرض را بر مورد دوم بگذاریم که با توجه به حضورهای رسانهای معدود مدیر شبکه آموزش به نظر میرسد فرض درستی باشد اما بازهم یک مدیر هرچقدر هم که غیررسانهای باشد و از گفتوگو جنجال رسانهای دوری کند باید بداند که خاصیت کار رسانه در معرض دید قرار داشتن است و قتی کسی مسولیت شبکهای تلویزیونی را برعهده مییرد باید بتواند در زمانهای مناسب وجه تبلغیاتی شبکه خود را بر دوش بکشد. کاری که رئیس رسانه ملی انگار بسیار بیشتر و بهتر از همه مدیران تحت نظرش بلد است آنرا انجام دهد.