چه کسانی فقط نوک دماغشان را می‌بینند؟!
رییس ایکوموس ایران در گفت و گو با هنرنیوز؛
چه کسانی فقط نوک دماغشان را می‌بینند؟!
به اعتقاد رییس ایکوموس ایران بعدا کسانی هستند که ناراخت می‌شوند که چرا بنای قدیمی و ارزشمند خود را خراب کرده‌اند و یک بنای معمولی جای آن ساخته‌اند، این طبیعتا در ده تا ۲۰ سال آینده رخ می‌دهد، و تمام کسانی که بناهای تاریخی خود را تخریب می‌کنند، به روزگار تاسف خوردن دچار می‌شوند.
 
تاريخ : چهارشنبه ۱۴ مرداد ۱۳۹۴ ساعت ۰۴:۵۴

مریم اطیابی- به گزارش هنرنیوز؛ اخبار تخریب و تجاوز به حریم بافت تاریخی و سایر آثار معماری برجسته تهران تمامی ندارد. از خانه‌ عامری‌ها، خانه مدرس، شیخ فضل‌الله، نخستین کلانتری تهران، خانه بوشهری‌ها ، وضعیت عمارت کلاه فرنگی، عین الدوله و ظهیر الاسلام گرفته تا احتمال تخریب ثابت پاسال و این آخری هم  خبر تلخ احتمال تخریب کافه نادری. نکته در خور تأمل آن که اکنون شهرداری تهران در طرحی با عنوان انظباط شهری بدون حضور میراث فرهنگی اقدام به تصمیم‌گیری در مورد تخریب برخی از خانه‌های بافت تاریخی منطقه ۱۲ کرده است و از سویی دیگر در طرح نگین پایتخت در بخش زیباسازی می‌خواهد اقدام به کارهایی بکند که برخی از آنها تحت نظارت سازمان میراث فرهنگی نیست مثلاً جداره‌های بیرونی مجلس در میدان بهارستان در حال تعویض است یا قرار است در خانه ثبت ملی شده ظهیرالاسلام ( سردار تنکابنی ) بوستان احداث شود و یا نورپردازی و مبلمان شهری میدان مشق و... اما مشخص نیست چرا؟ کی و چه زمانی شهرداری تصمیم گرفته تا بدون حضور کارشناسان میراث فرهنگی دست به چنین اقداماتی بزند؟!

بافت‌ها اندام‌های پیکر شهری

مهدی حجت در این باره در گفت و گو با خبرنگار هنرنیوز می‌گوید:«برای مواجه شدن با بافت قدیم شهر تهران باید یک کار اصولی انجام داد،‌ اول توجه داشته باشیم که وقتی درباره‌ی بافت قدیم شهری صحبت می‌کنیم درباره‌ی یکی از اندام‌های یک پیکره صحبت می‌کنیم. پیکره، شهر است و اندام‌‌های متعددی دارد که به یکدیگر پیوسته‌اند و شهر را ایجاد کرده‌اند. به عنوان یک موجود زنده، بخش‌های مختلفی در شهر هست که هر کدام از آنها وظایفی دارند، مثلاً توقعی که ما از میدان تجریش داریم، از میدان راه‌آهن نداریم. یا ذهنیت کنونی از میدان راه‌آهن را از میدان ولی‌عصر نداریم. هر کدام اندام‌هایی هستند که در کنار یکدیگر قرار می‌گیرند و یک شهر را تشکیل می‌دهند و همه اعضای شهر هم نسبت به آن‌ها زیاد و کم این تصورات را دارند. مثلاً وقتی من نوعی بگویم دیشب به دربند رفته بودم یا خیلی فرق دارد با آن که بگویم دیشب به میدان امام خمینی رفتم ، درست است که هر دو مکان در یک شهرند اما دو  تصور مختلف نسبت به گذران دیشب من پیدا می‌کنید یک منطقه یادآور استراحت(دربند) و دیگری خرید( میدان توپخانه) است. پس در ذهن شما یک برداشت و سابقه ای نسبت به بخش‌های مختلف شهر هست.»

چه توقعی از بافت تاریخی داریم

او ادامه می‌دهد:« وقتی این موضوع را درست متوجه شدیم باید نخست مشخص کنیم که شهر توقع‌اش از این اندام و بافت قدیمی آن چیست؟ بدن شما از ریه‌ی  درخواست تنفس دارد، از کلیه درخواست تصفیه، از پا در خواست راه رفتن و...، باید اول از شهر تهران بپرسیم که توقع شما نسبت به بافت قدیم چیست؟ در دومین راهکار؛ این که ببینیم در بافت قدیم چه استعدادهایی وجود دارد، مثلا می‌تواند پاسخگوی خاطرات گذشته‌ی ما باشد؟ می‌تواند محل مبادلات اقتصادی ما باشد؟ محل آموزش کودکان و نوجوانان ما باشد؟ باید دید آن چه ظرفیتی دارد و ما چه توقعی داریم؟ بعد این توقع و ظرفیت را اگر مقابل هم قرار دهیم براساس توقع شهردار، برخی از جهات توسط این بافت قدیم قابل پاسخگویی است و برخی را باید در آن دخالت کنیم تا آماده شود.»

وی با بیان این که اگر می‌خواهیم سابقه‌ی ۲۰۰ ساله شهر تهران را به رخ بازدیدکنندگان داخلی یا خارجی  آن بکشیم ، طبیعتا باید این بافت را به همان صورتی که بوده حفظ و تمیز و برای حضور بازدید کنندگان تبدیل و قابل استفاده کنیم، تصریح می‌کند:« در واقع برحسب نوع درخواست‌مان، باید رفتارمان را با آن تغییر دهیم و متفاوت باشیم.از گذشته‌های دور تا امروز مرسوم بوده که اگر قرار است بلایی سر کسی بیاوریم اول آن را متهم کنیم بعد بلا سرش بیاوریم. این که ساختمان‌ها را متهم کنیم که مراکز فساد هستند و تخریب‌شان کنیم، این راه‌حل مساله نیست. ساختمان که گناه نکرده که محل رفت‌ و آمد معتادان شده است. این معتادان بودند که رفتند و این ساختمان را اشغال کردند. همه دنیا حضور معتادان را تجربه کرده‌اند.»

رییس ایکوموس ایران اظهار می‌کند:«می‌توان فضایی را درست کرد که معتادان دیگر به آن مکان‌ها نروند، آن‌ها را بیرون آورد، خانه را مرمت کرد، و از آن هزار نوع بهره‌برداری کرد. ما چون نمی دانیم که چه بهره‌بردای از بافت قدیم می‌توانیم کنیم یا این‌که ظرفیت این نوع مکان‌ها را نمی‌شناسیم، یا اگر می‌شناسیم این ظرفیت‌ها برای‌مان مهم نیستند، به آن نوع از ظرفیت‌ها توجهی نداریم و به ظرفیت‌هایی دیگر توجه داریم.»

کسانی‌که نوک دماغشان را می‌بینند

وی تأکید می‌کند:« به عنوان مثال، یک ساختمان قدیمی ظرفیت‌های فوق‌العاده‌ای از نظر استثنائی بودن و مورد توجه قرار گرفتن دارد، چون نادر است یک ارزش به شمار می‌رود. ممکن است این ارزش نادر بودن خیلی مورد توجه جامعه نباشد در این حالت به جای بها دادن به آن قدر و منزلت، ساختمانی چند طبقه بسازیم، غافل از این که ارزش اقتصادی این بنا، نسبت به  ارزش نادر بودن آن است. درواقع چون فهم ارزش اقتصادی نادر بودن آن درک نمی‌شود، چون فهم تبدیل به یک عملکرد مورد بهره‌برداری در مورد آن وجود ندارد، خیلی مورد توجه قرار نمی‌گیرد.»

قائم مقام پیشین سازمان میراث فرهنگی اظهار می‌کند:« کسانی فقط نوک دماغ‌شان را می‌بینند، فقط تخریب یک ساختمان و ساخت بنایی با چند طبقه بیشتر به چشم شان می‌آید و ارزشمند است نه این‌که آن بنا را بگیرند، مرمت کنند، یک کاربری جدید دهند و یک استفاده ی خیلی منطقی کنند.اما تجربه‌ی دنیا این را نمی‌گوید، دنیا می گوید آن‌چه که نادر، محدود و تکرار ناشدنی است و آن‌چه که ارزش‌ها و خاطرات انسانی دارد،‌عملا تکرار ناشدنی‌اند. آن‌چه که جدید ساخته می‌شود همیشه می تواند دوباره ساخته شود، ‌اما آن‌چه که در ۱۰۰ سال پیش ساخته شده، دیگر قابل تکرار نیست، بنابراین آن‌ها نادرند و از این رو ارزشمند هستند، بنابراین آن‌ها را غالبا حفظ می‌کنند و کاربری‌هایی به آن می‌دهند که موجب رضایت شود.»

پاک کردن صورت مسأله

وی می‌گوید:« هرکس به شهرهای بزرگ دنیا برود، متوجه می‌شود که چنین امکانی در آن نقاط برنامه‌ریزی و انجام شده است. بنابراین تخریب خانه‌های قدیمی به بهانه حضور معتادان پاک کردن صورت مساله است و تخریب راه‌حل مواجه با بافت قدیم شهر نیست.این بی‌فکری‌ها به این دلیل است که امروز دیگر هیچ‌کس حاضر نیست کتاب و سماور کهنه‌اش را بدهد و یک کتاب نو جایش را بگیرد، اما در مقابل بناهای قدیمی مردم ما هنوز متوجه نشده‌اند که نباید بناهای قدیمی را بدهند و جایش بناهای جدید بگیرند.چون در آن قدیمی بودن، نادر بودن است و ارزش‌های پنهانی دارد که مورد توجه مخاطبان است.»

صد حیف غیر قابل جبران!

حجت با اشاره به این که امروز در هر جای اروپا یک بنای قدیمی با حفظ و تغییر کاربری به رستوران و ... ارزش افزوده‌ی بیشتری از بناهای جدید دارد، تأکید می‌کند:« در ایران چون اطلاع دقیق ندارند و هنوز بهره‌برداری اقتصادی از بناهای تاریخی جا نیفتاده، به تخریب رو می‌آورند. اگر جا بیفتد که قطعا تا ده سال آینده چنین می‌شود، آنوقت کسانی که این بناهای جدید را در دل شهر کاشته‌اند، حکم کسانی را پیدا می کنند که ناراحت‌اند چرا کتاب قرآن قدیمی خود را با کتابی جدید و تمیز و چاپی عوض کرده‌اند! بعدا کسانی هستند که ناراخت می‌شوند که چرا بنای قدیمی و ارزشمند خود را خراب کرده‌اند و یک بنای معمولی جای آن ساخته‌اند، این طبیعتا در ده تا ۲۰ سال آینده رخ می‌دهد، و تمام کسانی که بناهای تاریخی خود را تخریب می کنند، به روزگار تاسف خوردن دچار می‌شوند.»

او ادامه می‌دهد:« ما که به عنوان کارشناس می دانیم که این اتفاقات رخ می دهد، توصیه می کنیم که این کار را نکنند، هر چند این بناها متعلق به خودشان است و اگر بخواهند چنین کاری را انجام دهند، در آینده‌ای نزدیک با قانون و شهرداری و ... مواجه می‌شوند و آن‌ها باید جلوی این‌کارها را بگیرند. نباید به راه‌حل‌های ساده‌ی زودرس اکتفا کرد...این‌ها حیف است، چیزی نیست که اگر اشتباه کردیم، فقط ضررهای مالی ببریم، بلکه ضررهای فرهنگی و اجتماعی زیادی متوجه ما می‌شود.»
کد خبر: 82168
Share/Save/Bookmark