حکمتالله ملاصالحی در گفت و گو با هنرنیوز درباره جعل نام خلیج فارس توسط دنیل پاتس و عذرخواهی او گفت: اگر این کتابی که با نام جعلی و تحریف شده توسط دانیل پاتس نوشته شده بوسیله یک فرد عادی به نگارش درمیآمد که چیزی از تاریخ و باستانشناسی نمیدانست، انسان اینقدر متأثر و متأسف نمیشد اما این نام را کسی جعل کرده و تاریخ را کسی تحریف کرده که باستانشناس است و دست کم دهها جلد کتاب از او در طول این سالها درباره ایران و منطقه خاورمیانه چاپ شده است. هرگز چنین تحریفی به صورت شفاهی قابل بخشش نیست مگر اینکه او یک کتاب دیگر با چنین حجمی بنویسند و در آن ابراز پشیمانی بکند.
وی تأکید کرد: اگر هرکسی بخواهد این گونه شواهد باستانشناسی را تحریف و تاریخ را جعل کند، چه خواهد شد؟! پاتس یک انسان عادی نیست. رفتاری که او کرده برای جامعه باستانشناسی در سطح جهان خطرناک هست چرا که اگر هر باستانشناسی بخواهد با نامهای تاریخی و جغرافیای تاریخی ملتها، تمدن، میراث و فرهنگ ملتها این گونه برخورد کند چه خواهد شد؟ چه بر سر علم و چه بر سر معرفت خواهد آمد؟از فیلسوف همتبار ایشان «برتراند راسل» جمله ای را نقل کرده اند که گفته است:« برای آنکه بدانی یک عملی که انجام داده ای چه اندازه نیک است و بد تعمیمش بده.»،آقای دانیل پاتس یک انسان عامی و درس ناخوانده و نامتخصص نیست. اینطور نیست که تصور کنیم ایشان با حجم عظیم و منابع تاریخی و مستنداتی مورخان و سیاحان و سفرنامه نگاران عهد باستان یونانی و رومی و در سده های سپستر مهاجمان و مهاجران غربی و شرقی درباره نام خلیج فارس بجای نهاده اند نا آشناست و چیزی نمی داند و هردود و استرابون و مورخان و سیاحان و نویسندگان اروپایی و آسیایی را که هم بر نام خلیج فارس انگشت تاکید و مهر تایید می نهند، نمی شناسد.اینطور نیست که آقای پاتس از شواهد و قرائن باستان شناسی موجود نیزبی خبرمانده است.پاتس کاری کرده نابخشودنی هم در جامعه علم، هم در حوزه تفکر و هم به لحاظ اخلاقی. رفتار او غیر علمی، غیر منطقی و غیر اخلاقی و ناپسند بوده است.
ملاصالحی خاطرنشان کرد:پاتس باستان شناس متخصص همین منطقه است. می داند چه می کند و چه می نویسد و چه می نگارد و چگونه درسلاخ خانه سود وسودا دانش و دانایی را سلاخی می کند.می داند که سده ها سپستر کشور خوانده های پرورده دستهای استعمار که اینک در برج های خلیفه و شلیفه، شلیته بسر آشیان کرده اند از همین نام مجعول و تحریف شده چه سودها نخواهند برد و چه سوء استفاده ها که نخواهند کرد. تحریف کردن نام تاریخی خلیج فارس تنها چهره نازیبای رویکرد غیرعلمی و ضد اخلاقی ایشان به دانش و دانایی باستان شناسی نیست. چهره مخوف و شیطانی دیگر آن این است که دیگران نیز از باستان شناسی جعلی و رویکرد پاتیستی پاتسیسمی ایشان تقلید و تبعیت کنند. آن هنگام چه برسر دانش باستان شناسی خواهد آمد؟!
این استاد دانشگاه تهران یادآور شد:در برابر این حرکت و عمل نامبارک و ضد باستان شناختی و ضد اخلاقی می باید ایستاد. راه پیش روی آقای پاتس بسته نیست.برای زدون چهره کریه باستان شناسی جعلی و پاتیستی اش کتابی که با نام تحریف شده و مجعول خلیج ع... نگاشته مردود و منسوخ اعلام کند و کتابی دیگر با همان حجم با نام و عنوان تاریخی خلیج فارس بنگارد. فراموش نکنیم که جامعه باستانشناسی ایران و جهان باید بداند این کتابهای جعلی بعدها در تاریخ ماندگار میشود و بعدها به همین آثار جعلی استناد خواهد شد.
وی با بیان این که کار پاتس هولانگیز و بسیار خطرناک است، اظهار داشت: به لحاظ بینالمللی نام خلیج فارس به ثبت رسیده است. بنابراین این یک جرم است که یک متخصص عالم، دانشمند و باستانشناس نام تاریخی را جعل کند. مگر ما بر اساس مستندات و شواهد باستانشناختی نمیگوییم که خلیج فارس از آن ایران است و برای اثباتش به مستندات تاریخی و باستانشناختی رجوع میکنیم. اقای پاتس آگاهانه این کار را انجام داده است. او میداند هزار سال بعد این بهترین بهانه برای کسانی است که به او پول دادهاند تا چنین تحریفی انجام دهد.
ملاصالحی تأکید کرد: پاتس نوعی از باستانشناسی جعلی را در جامعه باستانشناسی دامن میزند که نامش را اصطلاحاً باید « باستانشناسی جعلی و نو ظهور پاتیستی» گذاشت و رویکرد وی را نیز باید « پاتسیسمی
» نامید.
وی در پاسخ به این پرسش که چگونه میتوان به حرف کسی استناد کرد که زیر قولش زده است، گفت: مشکل جای دیگر است. او شهروند ایرانی نیست، یک شهروند بیگانه است در خدمت سیاست و سود و سودا . علم و دانش و معرفت را سلاخی میکند و به مسلخ میبرد اما مشکل اساسی که ما با آن روبه رو هستیم و سم مهلکی برای جامعه ماست، پرورش نسلی است که هیچ احساسی از ایرانی بودن در او نیست و این بسیار برای انسجام و اقتدار و وحدت ملی ما بسیار خطرناک است. در آموزش و پرورش خود ما تاریخ تدریس شده، تحریف شده است.
او گفت:این تصادفی نیست که سردار یک جامعه میراث فرهنگی خود را نشناسد و به دو میراث آن گونه آسیب برساند و در میدان امیر چخماق چنین اتفاقاتی را رقم بزند. شوخی نیست. میراث شهدا میراث زنده ماست و هرگز فراموش نمیشود اما جایگاه خاص خود را دارد اما این که یک میراثی را به بهانه حفظ میراث دیگر نابود کنیم نتیجهاش آن میشود که چند صباحی بعد در میدان سلماس مجسمه بزرگ فردوسی را برمیچینند. این کارها به کجا خواهد انجامید؟
ملاصالحی افزود:ما فرزندانمان را با کتابهای درسی جعلی پرورش دادیم تا نه احساسی به محیط زیست و نه میراث فرهنگی داشته باشند و نه احساسی از ایرانی بودن در وجودش بجوشد. خوب چنین فردی فردا نماینده مجلس، مدیر، رئیس و... میشود و میتواند به دام هر کسی بیفتد. دشمنان تاریخ و فرهنگ ملتها هر جا احساس کنند خلایی فکری و معنوی و فرهنگی در میان است وارد میدان میشوند و امروز این اتفاق در حال رخ دادن است.
وی با اشاره به این که ما از دو سو ضربه میخوریم یکی درون مرزها و دیگری از بیرون، اظهار کرد: دشمن از عدم حساسیت و وجود خلأ کاملاً آگاه است و جولان میدهد. اگر جلوی این کار گرفته نشود فردا ما با دهها پاتس دیگر روبه رو خواهیم بود. آنوقت دربرابر ما یک باستانشناسی تحریف شده پاتیستی هست که باید در دانشنامههای جهان ثبتش کرد.
او با تأکید بر نقش رسانه در روشنگری افکار عمومی درباره حساسیت رسانه نسبت به حضور پاتس گفت:کسانی از رسانه و رسانهای شدن مصالح ملی میترسند که کار خود را به درستی انجام ندهند. ما بر پستی که تکیه میزنیم اگر انسانهایی باشیم غنی، امانتدار و دارای احساس وظیفه و مسئولیت در قبال ملت، دولت و مهین نه تنها از رسانه و رسانهای شدن اعمال و رفتار خود نمیترسیم بلکه آنها را با جان و دل دوست میداریم.
این باستانشناس تصریح کرد: رسانه صدای مردم است اما مسئولان چون کار خود را به درستی انجام نمی دهند و به پستی تکیه میزنند که لایق و شایسته آن مقام نیستند، برای همین از صدای رسانه میترسند.
او اضافه کرد: یک انسان امین و مدیر وظیفهشناس و میهن دوست که مردم به او پستی را تفویض کردهاند نه تنها از رسانه نمیترسد بلکه از آن میخواهد نکات تاریک را آفتابی کند. عصر، عصر رسانه است و رسانه صدای مردم است. چه کسانی از رسانهها میترسند، آنهایی که امین مردمشان نیستند.