نگاهی به فعالیتهای فرامرزی مدیریت سینما در دولت دهم؛
«دیپلماسی سینمایی» رویکرد فرامنطقهای مدیریت سینما
«دیپلماسی سینمایی» چیست و چه کارکردهایی دارد؛ دستاوردهای «دیپلماسی سینمایی» چه میتواند باشید؛ اساساً چرا ما باید روی عنوانی مثل «دیپلماسی سینمایی» کار کنیم و بر گسترش آن تاکید داشته باشیم.
تاريخ : دوشنبه ۲۳ ارديبهشت ۱۳۹۲ ساعت ۱۱:۱۱
پیداست که ایران در سالهای اخیر به واسطه فراز و نشیبهای سیاسی دستخوش اتفاقاتی شد که باید این محدودیتهای تحمیلیِ سیاسی و اقتصادی به نوعی دور شده شده و منافذی برای تغییر شرایط ایجاد کرد.
جهان معاصر؛ جهانی است که تبلیغات در آن بسیار تاثیر گذار است. این تبلیغات البته سویهها و ابزارهای متفاوتی هم دارد اما به صورت شفاف میتوان هنر و به ویژه سینما را از ابزارهای مهم تبلیغاتی به حساب آورد. در چنین شرایطی باید سخن ما؛ فرهنگ ما؛ سیاست ما در بخش قابل توجهی به نام سینما بازتاب و تبلور یابد. این حرکتها میتواند فضای انسداد سیاسی تحمیل شده به ایران از سوی برخی کشورها را به حاشیه ببرد.
سازمان سینمایی تلاش کرد در حد بضاعت خود فعالیتهایی در این حوزه انجام دهد. این فعالیتها اگرچه توسط برخی نادیده گرفته شد و حتی تلاش شد دیده نشود اما خوشبختانه هم به نحو شایستهای مورد توجه قرار گرفت و هم تاثیر مطلوبی در عرصه بینالمللی سینمای ایران داشت.
در همین رابطه سه گروه از سینماگران و مدیران سینمایی کشورهای تونس؛ مصر و یمن به ایران سفر کردند که باب آغازینی برای حرکت سینمای ایران به بخشهایی بود که تا به حال حضور قاطع در آنها نداشت. حضوری که نه به واسطه اکران محدود جشنوارهای بلکه به واسطه تاثیرگذاری تعریف شده و برنامه ریزی شده باشد.
در این جلسات و حضور گروههای سینمایی در ایران مباحثی رد و بدل میشد که البته حائز اهمیت است. برای مثال
جواد شمقدری معاون امور سینمایی و سمعی و بصری وقت در مرداد ماه ۱۳۹۰و در دیدار با هیئت مصری تاکید فراوانی بر این موضوع داشت که سینمای منطقه باید به توان و خلاقیتی برسد که دیگر هالیوود نتواند با این وسعت در سطح سینمایی جهان تاثیرگذار باشد. شمقدری در همین طمینه گفته بود: «هالیوود سالهاست در این عرصه سینما میتازد، ما سینماگران مصری و ایرانی باید هر چه سریعتر مجهز شویم. هالیوود با سینمای خود فرهنگ و ملت ما را تحقیر میکند و این جنگی در حوزه سینمایی است، این جنگ بسیار فراتر از جنگ افغانستان و عراق است. هالیوودیها میخواهند الگوی ذهنی ما مسلمانان را الگویی آمریکایی کنند. دیگر وظیفه سینماییها، مقابله با رژیم اشغالگر قدس است. هنوز خیلی از مردم از عمق جنایت رژیم صهیونیستی اطلاع ندارند و باید این جنایتها در پرده سینما ظاهر شود. رویکرد آمریکا رویکردی استراتژیک برای استیلا بر همه مناطق مسلمان است؛ آمریکا در همه حوزهها از جمله سینما، برنامههای خود را برای تسلط بر منطقه به جهت استفاده از سرمایهها افزایش میدهد. سینماگران باید حرکتهای خود را برای مقابله با این رویکرد افزایش دهند. در این روزها تصاویر متفاوتی از سینمای ایران نسبت به آنچه در سینماهای غربی نشان داده میشود، میبینید و این وظیفه شما را سخت خواهد کرد».
البته که این رویکرد سازمان (معاونت) سینمایی به همین جا ختم نمیشود. در تمام دوره مدیریت جواد شمقدری تلاش شد سینمای ایران هویت دیگرگونه در جامعه بینالملل داشته باشد. هویتی که دیگر به دور از هرگونه سیاهنماییهای پیش از این باشد؛ نگاهی که جشنوارههای خارجی موافق آن بودند؛ نگاهی که با تحقیر یک ملت، یک کارگردان بر پیشانی جشنوارهای مینشست و کرکری میخواند.
در دیدار دیگر معاون امور سینمایی و سمعی و بصری وقت در آبان ماه ۱۳۹۰ با هیئت تونسی بار دیگر به مواردی تاکید شد به شکل استراتژی در سینمای ایران مطرح شده است.
شمقدری در این دیدار تاکید کرده بود که «جریان رسانهای صهیونیستی استکباری است که اجازه نمیدهد بخشهای مختلف سینمای ایران به جهان عرضه شود و ما باید با همکاری یکدیگر انحصار اطلاعرسانی صهیونیستها را بشکنیم. هنرمندان و سینماگران هرچند در هر دوره مسئولیت دارند اما با آزادی ایجاد شده در شمال آفریقا و جهان عرب این مسئولیت امروز سنگینتر شده است. (...) ما باید با همکاری یکدیگر انحصار اطلاع رسانی صهیونیستها را بشکنیم. فیلمهای معنوی و دینی، فیلمهای دفاع مقدس، فیلمهایی در حمایت از مقاومت و فیلمهای خانوادگی ایران از جمله فیلمهای ناشناخته در جهان است. جریان صهیونیستی سینما در جهان اجازه بینالمللی شدن اینگونه فیلمهای ایران را نمیدهند و آنچه بیشتر دنیا از سینمای ایران میشناسد بیشتر در جشنوارههای جهانی بوده است. برخی از فیلمهای ایرانی حاضر در جشنوارههای جهانی خوب است اما اکثر آنچه در این جشنوارهها حاضر شده با هدایت جریانهای صهیونیستی ساخته شده و با حمایت آنها جایزه گرفتهاند. ضرورت دارد که ما در برابر جشنوارههای خارجی هشیاری داشته باشیم. شما سینماگران تونسی باید مواظب باشید و در دام جشنوارهها قرار نگیرید چراکه کمترین ضرر آن این است که سینمای تونس از مردم عقب میماند. »
تلاش برای مقابله با استیلای صهیونیسم بر فرهنگ و سینما، تلاش برای تقویت روحیه مبارزه طلبی و آزادیخواهی حتی در سینما از دیگر مواردی است که میشود از دیپلماسی سینمایی مد نظر مدیریت فعلی سینما استنباط کرد. سینمای ایران دیگر نمیخواهد راهی را بپیماید که قرار نیست افتخاری بزرگ در آن باشد. سینمای ایران میخواهد در برابر فضاهایی که میخواهد روح او را خفیف نشان دهد بایستد و این همانا با محور قرار دادن فرایندهایی حاصل میشود که سینمای ایران را در گسترهای بزرگتر از مرزهای ایران ببیند.
جواد شمقدری دیدار دیگری نیز در تیر ماه ۱۳۹۱ با هنرجویان جوان یمنی داشت که در این دیدار هم مباجث قابل توجهی مطرح شد. شمقدری در این دیدار گفته بود: «یکی از دغدغههای مهم سینماگران مسلمان شناخت دنیای اسلام و ماهیت و نقش سینما است؛ در کنار آموزش برای فن سینما باید ماهیت و نقش سینما را هم بیشتر بشناسید و اگر این ماهیت را خوب بشناسید میتوانید مقاومتی که در جامعه یمن بر علیه سینما است را از بین ببرید. همچنین لازم است دنیای اسلام را بیشتر بشناسید تا بتوانید به کمک سینما به بهترین وجه و با سرعت بالا پیامهای دنیای اسلام را به همه بشریت نشان دهید.
در واقع سینما به مانند یک چاقوی برنده است که اگر دست یک انسان ناشی بیافتد، دست به قتل میزند و اگر دست یک انسان فرهیخته بیافتد دست به عمل جراحی میزند و جان یک انسان را نجات میدهد. در واقع اگر سینما در خدمت شما باشد میتواند فرهنگها، اعتقادها و باورهای اسلامی را برای شما حفظ کند و به دیگران هم ارائه دهد، که این مسیر دقت و ظرافتهای بسیاری را میطلبد.
مهمترین وظیفه و مجاهدت سینماگران به استخدام درآوردن زبان سینما در حوزه فرهنگ و اسلام است. اگر کمی سهل انگاری کنید و این بخش را ساده بگیرید، متوجه خواهید شد که ناخودآگاه فیلمهای شما مانند فیلمهای غربی میشود و همان فکر و ایدهای را ارائه میدهد که هالیوود ارائه میدهد. شناخت فرهنگ و حقیقت اسلام مهمتر از شناخت سینما است، قبل از اینکه بخواهید سینما را بشناسید باید ابتدا خودتان و فرهنگتان را بشناسید و دو برابر آنچه که درباره سینما میآموزید باید دربارهٔ اسلام و حقیقت اسلام تحقیق کنید و آن را فرا بگیرید.
یکی دیگر از راههای حفظ انقلابهای اخیر در کشورهای اسلامی شناخت تاریخ و مرور حوادث منطقه در سالهای گذشته است؛ شناخت دشمن یکی از مهمترین ابزارها برای خارج شدن از انحرافها است. امروز مهمترین ابزار دشمن برای مقابله با اسلام و بیداری اسلامی سینما است. بنابراین باید سینمای هالیوود و غرب و در کنار اینها سینمای اسرائیل را خوب بشناسیم. معتقد هستم اگر بخواهیم بدانیم متفکران غربی به چه میاندیشند باید فیلمهای آنها را مشاهده کنیم و آنچه که فکر میکنند همانی نیست که از زبان نخست وزیر، رئیس جمهور و وزیر امور خارجه آنها بیان میشود. »