تأثیرات نهضت عاشورا در استقلال پاکستان
اختلافات میان هندوها و مسلمانان، کشنده بود و در صورت تداوم به نابودی مسلمانان منجر میشد. از جمله اولین افرادی که نغمهی تشکیل پاکستان و برقراری دولتی مسلمان و پشتیبان مصالح مسلمین و فرهنگ اسلامی را مطرح ساخت، شاعر و فیلسوف بزرگ مسلمان، دکتر محمد اقبال لاهوری بود.
اقبال در میان مسلمانان و غیرمسلمانان به عنوان یک رجل سیاسی، معروف نبوده، مسلمین او را از دریچهی اشعار پرشور و پراحساسش که روح امید به بازگشت دوران مجد اسلامی را در مردم میدمید و عزت و بزرگداشت فرهنگ و آموزشهای این آیین را، به آنان تلقین میکرد، شناخته بودند. و بدو عشق و ارادت میورزیدند و از افکار و اندیشههایش پیروی میکردند. در حقیقت افکار این مرد بزرگ، نقش رهبری تودههای مسلمان را ایفا میکرد و امید به پیدایش یک رنسانس اسلامی را در آنان زنده میساخت.۱۸
او در خصوص استقلال هند و پاکستان چنین میگوید: راهحلهایی که از کارگاههای سیاست بریتانیا به ملت هند پیشنهاد میشود، فقط به منظور آن است که نفوذ دولت انگلیس را در این سرزمین باقی نگاه داشته و همگی را چشم انتظار لطف و عنایت آن دولت قرار دهد. بیشک انگلیسیها به مصلحت خود نمیبینند که مسائل مورد اختلاف را حل کنند، زیرا در این صورت تمام بهانهها و دست آوردهای آنان برای اقامت در هندوستان، باطل و بیاثر خواهد شد. من به مسلمانان هشدار میدهم و اعلام میکنم که باید هر گونه وضعی را که هندوها یا انگلیسیها پیشنهاد میکنند، مردود بدانند، راه مستقیم و میانهی خود را که سرانجام به حفظ موجودیت اسلامی آنان منتهی میشود، طی کنند و با تشکیل دولتی مستقل، آزادی خود را که در سایهی آن میتوان خواستههای ملی و مذهبی را برآورده ساخت، به دست آورند.۱۹
اقبال، مردم جامعهی خود را برای رهایی از چنگال استعمار انگلستان، به آموزههای عاشورایی توجه میدهد و در اشعاری این روحیه را به ملتش ارزانی میدارد.
در نوای زندگی سوز از حسین اصل حریت بیاموز از حسین۲۰
در نظر اقبال، امام حسین، قیام کرده تا در همیشهی تاریخ، درس حریت را به انسانها بیاموزد. پس از آنکه یزید آزادیکش و فضیلت بر باد ده آن را به نابودی کشانده بود.
چون خلافت رشته از قرآن گسیخت حریت را زهر اندر کام ریخت
خاست آن سرجلوهی خیرالامم چون سحاب قبله، یاران در قدم۲۱
در اندیشهی اقبال، امام حسین علیهالسلام نه تنها آزادیبخش است بلکه حیاتبخش هم میباشد، یعنی در روزگاری که آدمیان، از حق زندگی و نفس کشیدن به اختیار خویش محرومند، به آنان حق حیات و زیستن میدهد.
بر زمین کربلا بارید و رفت لاله در ویرانهها کارید و رفت۲۲
در شعر دیگری آن سرور آزادگان را به مردمش معرفی میکند، تا راه و روش و سیرهی نیکوی او را سرمشق خود قرار دهند.
تا قیامت قطع استبداد کرد موج خون او چمن ایجاد کرد
بهر حق در خاک و خون غلطیده است پس بنای لا اله گردیده است۲۳
تیغ بهر عزت دین است و بس قصد او حفظ آیین است و بس۲۴
از دیدگاه اقبال، امام حسین، عزت و آزادیخواهی را وجههی همت قرار داده و همین راه را هم برای همهی انسانها مطرح نموده است.
خون او تفسیر این اسرار کرد ملت خوابیده را بیدار کرد
تیغ را چون از میان او برکشید از رگ ارباب باطل خون کشید
نقش الا اللّه بر صحرا نوشت سطر عنوان نجات ما نوشت
تار ما از زخمهاش لرزان هنوز تازه از تکبیر او ایمان هنوز۲۵
اقبال، بیدارگر شرق، با دمیدن این روحیه در ملتش و در ملتهای دیگر اسلامی و با الهامی که از عاشورای حسینی گرفته، قبسی از نور رهایی را فراروی ملتهای اسلامی روشن ساخته و همواره این قبس، هشیارگر و بیدارگر است. رحمت خدا بر روح جاوید اقبال باد که در عصر فسردگی و خموشی، فریاد رهایی را از درسهای عاشورایی مطرح ساخت. خدایش با حسین محشور گرداند.
با آموزههای عاشورایی اقبال، محمد علی جناح قائد پاکستان هم دربارهی حسین بن علی چنین میگوید:
هیچ نمونهای از شجاعت، بهتر از امام حسین، به لحاظ فداکاری وتهورش در عالم نمیتوان سراغ گرفت. به عقیدهی من، تمام مسلمین باید از این شهیدی که خود را در سرزمین کربلا قربان کرد، سرمشق بگیرند و از او پیروی نمایند.۲۶
بالاخره مردم پاکستان تحت لوای اسلام و عاشورا متحد شدند و به استقلال پاکستان کمک کردند، روز عاشورا در این کشور تعطیل رسمی است.
۵ـ موجآفرینی عاشورا در لبنان
لبنان، کشوری جداشده از امپراطوری عثمانی است و از زمان پیدایش استعمار و به ویژه صهیونیسم، مولود آن، زخمهای سنگین را بر تن خویش احساس میکند. افراد زیادی در استقلال لبنان دارای نقش و اثر بودهاند، همچون سنیان و مسیحیان، ولی بیشترین سهم را در این مبارزات استقلالخواهانه، شیعیان بر عهده داشتهاند. شیعیان بیشتر در مناطق جنوبی سکونت دارند و منطقهی جنوب هم در تاریخ لبنان، بسیار درخشیده است. علمای بزرگ جنوب، یعنی جبل عامل لبنان، همواره از حریم تشیع دفاع نموده و برای رهایی لبنان، از روحیهی حماسیگری عاشورا بهرهی فراوان جستهاند، شخصیتهای ممتازی همچون سید عبدالحسین شرفالدین و در این اواخر، سید موسی صدر از جمله شخصیتهایی هستند که با تکیه بر آموزههای عاشورایی، حرکت عظیمی را در لبنان پایهگذاری نمودهاند.
در ایام «تاسوعا» و «عاشورا» مردم، منقلب و برافروختهاند و اجتماعات شیعیان در این ایام میتواند تظاهراتی بسیار عظیم، پرشور و پرهیجان برپاکند.۲۷
با الهامگیری از نهضت تاریخی و مهم عاشورا، تشکلهای انقلابی و سیاسی فراوانی به وجود آمد و انجمنهایی شکل گرفت، همچون انجمن نیکوکاران که به تلاشهای محرومیتزدایی از چهرهی لبنان مظلوم میپرداخت، مراکزی همچون مرکز تحقیقات اسلامی و از همه مهمتر، مجلس عالی شیعیان لبنان که با تقلید از فلسفهی عاشورا به تعقیب هدفهای اسلامی و شیعی میپردازد. این حرکتهای بزرگ، سبب شده و میشوند همه ساله در ایام تاسوعا و عاشورا روحیهی ظلمستیزی تبدیل به فرهنگی جاوید و ثابت و پایدار در ملت و جامعهی لبنان گردد و این مسأله برای هر کس که آشنایی مختصری با حماسهآفرینیها در لبنان داشته باشد، کاملاً مشهود و روشن است.
۶ـ تأثیرات سازندهی عاشورا در چین
واقعیت این است که نحوهی زندگی مسلمانان در چین، امری مبهم و ناشناخته است و البته تلاش گستردهای هم صورت گرفته که مسلمانان در چین، حالتی از انزوا را برگزینند. از لحظهی ورود اسلام به چین، مناسک دینی در آنجا به اجرا در میآمده و تأثیرات گستردهای را هم با خود داشته است. چنان که مشهور است ورود اسلام به چین بیشتر مرهون تلاش مسلمانان هندیتبار بوده، که با چنین تأثیرگذاری؛ اندیشهها، عقاید و آیین و رسوم خود را به چین منتقل ساختهاند. یکی از آیینهای مهم و تحولسازی که بدانجا منتقل شده، برگزاری سوگ و ماتم برای سالار شهیدان، اباعبداللّه الحسین علیهالسلام است. در چین با توجه به آموزههای شیعی و الهامگیری از نهضت عاشورا، حرکتها و تحولاتی روی داده است که به عنوان نقطههای عطف به نهضت عاشورا است.
یکی از دلایلی که این مذهب (تشیع) توانسته است به عنوان عاملی وحدتبخش، چنین نقش ثمربخشی را به عهده بگیرد، این است که توانسته به نوعی سمتگیری معنوی
به عنوان نماد آرمان اجتماعی و سیاسی عینیت بخشد و از آن طریق توجه گروه را از درگیر شدن در مسائل گوناگون انتفاعی منحرف کند و آن را به سوی هدفی والاتر معطوف دارد.۲۸
در چین به برخی از شخصیتهای مبارزی که در راه آرمانهای استقلالطلبانه و معنوی، کشته شدهاند، همچون حسین بن علی علیهالسلام لقب شهید میهند.
یکی دانستن شخصیت ماهوالونگ با یک هدایتگر و در نهایت با یک شهید عاشورایی نکتهی بسیار مهمی است که در چین رواج دارد.
احترام و تکریم مردم نسبت به او (ماهوالونگ) پس از مرگش چگونه توجیه میشود؟ یک توجیه ممکن است این باشد که چون او را به اتفاق پسر و اطرافیانش اعدام کردند، به شهیدی بدل میشود. مرگ غمانگیز ماهوالونگ همچون مرگ حسین در کربلا که در نهایت موجب گردید شیعیان او را شهیدی و واسطهی میان خداوند و بشر بدانند، در نزد پیروانش به نمادی از شهادت بدل شد و قبرش نه تنها زیارتگاه گردید بلکه به صورت کانون عبادت درآمد.۲۹
عاشورا در میان ملتهای دیگر
در کشورهای فراوان دیگری، عاشورا به نمادی از حقیقت و حقانیت و مظلومیت حق بدل شده و به عنوان راهی برای مبارزهی مقدس تلقی و قلمداد شده و میشود. امام خمینی در کلامی بلند، این مسأله را به تصویر کشیده و میفرمایند:
شما در کجا سراغ دارید که ملتی اینطور همآهنگ بشود، اینها را در تمام کشورهای اسلامی و ملتهای اسلامی سیدالشهدا در روز تاسوعا و عاشورا همآهنگ کرده است. بروید هندوستان همین بساط است، بروید پاکستان همین بساط است، بروید اندونزی همین بساط است، بروید افغانستان، هر جا بروید همین بساط است.۳۰
علت و فلسفهی کلی این مسأله، این است که شهادت امام حسین در روز عاشورا زخمی عمیق بر قلب انسانهای پاک، حقخواه و فضیلتطلب است که مسلمانان جهان هرگز آن را فراموش نکرده و یاد و ذکر آن حماسهی بزرگ را همواره به خاطر دارند. در مصر، تایلند، الجزایر، بحرین و سایر کشورهای دیگر، نام عاشورا پرآوازه است. در بحرین، عاشورا از مهمترین روزهای تاریخی شمرده میشود، آن روز تعطیل است و مردم در حسینیهها به عزادای میپردازند و روح خود را با الهام از درسهای مکرر و جاوید و همیشگی عاشورا لبریز از حماسه و عشق مینمایند.
در بنگلادش، هر ساله مراسم عزاداری عاشورا با شور و احساس بسیاری برگزار میشود. یکی از ثمرات این مسأله، این بود که سید دادار علی، علمای شیعه را از پذیرفتن هر گونه القاب و عناوین و نشانهای افتخار از انگلیسیها منع کرد.۳۱
در اندونزی نیز همین مسأله به شدت ملحوظ و محسوس است.
ایام محرم و عاشورا و حتی ماه صفر مورد تعظیم و احترام اغلب مسلمانان اندونزی اعم از شیعه و سنی است. آنان، نام محرم را «سورا» مینامند و ماه محرم و صفر به ماه حسن و حسین علیهالسلام مشهور است.۳۲
گزارشهای فراوانی نیز از فیلیپین وجود دارد که محرم در آنجا، نمادی از عشق و حماسه است و لذا در فیلیپین، ایام محرم، ایام عشق در میان جمعیتهای وسیعی از مسلمین محسوب شده و مورد احترام است.
از سالها قبل، سادات و شیعیانی که به فیلیپین، خصوصا «صولو» رفتهاند، نقش مهمی در گسترش و اقتدار شیعه داشته و مراسم عاشورا را در دههی اول محرم برگزار میکنند.۳۳
در فیلیپین، روزهای بزرگی را محترم میشمارند.
همچنین روزهای بزرگ دیگری هستند که هر یک به مناسبتی از لحاظ مذهبی برای موروها عزیزند و به بزرگداشت آنها همت میگمارند، از جمله، روز عاشورای حسینی را با مراسمی مخصوص، در مساجد، به یاد شهدای کربلا برپا میدارند و آن روز را روزه میگیرند.۳۴
در تایلند، بسیاری از مردم تحت تأثیر گروهی از تجار ایرانی، به رهبری شیخ احمد قمی، به اسلام و تشیع روی آورده، در ایام محرم به تعزیه و عزاداری میپردازند.۳۵
در آلبانی نیز، عاشورا تأثیری سازنده داشته است.
بیشتر مسلمانان آلبانی شیعه هستند، و دیوان شعری نامی این دیار، دربارهی وقایع عاشورا جزء شاهکارهای ادبی آلبانی است، شعرای آلبانی با الهام از عاشورا، سرزمین
آلبانی را به کربلایی در اروپا تبدیل کرده و جنبشهای آزادیخواهی نیرومندی را پدید آوردهاند.۳۶
در مصر نیز گرایش عمیقی وجود دارد. در این کشور، مسجدی به نام مسجد رأسالحسین معروف و مشهور است که مهمترین زیارتگاه مصریان است. مصریان در روز عاشورا یاد شهدای کربلا را گرامی داشته و با توجه به درسهای مکرر عاشورا آن روز را گرامی میدارند و به تعزیه و عزاداری میپردازند.
در سومالی، عاشورا تأثیر شگرفی نهاده است و مردم آنجا را به سوی خود جذب نموده است.
در قرن چهارم، مذهب شیعه تا آفریقای شرقی هم رفت، در سومالی مساجدی به دست شیعیان ایران بنا گردید و در بورندی تجار پاکستانی به نشر شیعه پرداختند و زیباترین مسجد را بنا کردند، ایشان مراسم عاشورا را در ماه محرم، با شکوه فراوان برگزار میکنند.۳۷
در الجزایر نیز عاشورا از عظمت و شکوه خاصی برخوردار است و به فرهنگآفرینیهایی هم پرداخته که در مبارزات رهاییبخش الجزایر، سهمی وافر و عمده داشته است.
در الجزایر عاشورا جزء تعطیلات رسمی است و دست سفید فاطمهی زهرا (س) بر بالای آرم و نشان ملی الجزایر به نشانهی ارکان پنجگانهی اسلام، یادگاری از نفوذ شیعیان در این سرزمین است.۳۸
در آذربایجان نیز مراسم عظیمی برای امام حسین علیهالسلام تشکیل میشود.
مرثیهسرایی و تعزیهخوانی در تاریخ آذربایجان و زبان ترکی، قدمتی طولانی دارد و به شکلهای مختلف در طی قرون گذشته در میان ترکان وجود داشته است، ماتم را در زبان ترکی قدیم «یوغ» و شعر رثایی را «آغی» میگفتهاند. در آذربایجان این گونه اشعار فراوان وجود دارد.۳۹
این مسأله «عاشورا» در آذربایجان عامل مقاومت شده و باعث ماندگاری تفکر شیعی در این دیار است.
دیدگاه شخصیتهای علمی وسیاسی جهان دربارهی امام حسین علیهالسلام
در بخش پایانی نوشتار، به دیدگاه شخصیتهای سیاسی و علمی جهان دربارهی امام حسین علیهالسلام و نفوذ راه و شیوه
و منش امام حسین در ملتها و در میان شخصتیهای علمی جهان، اشاره مینماییم. چارلز دیکنز (نویسندهی معروف انگلیسی) دربارهی امام حسین علیهالسلام ، چنین میگوید:
من نمیفهمم اگر دفاع امام حسین جنگ در راه خواستههای دنیایی بود چرا خواص و زنان و اطفالش به همراه او بودند. پس عقل، چنین حکم میکند که ایشان به خاطر اسلام فداکاری کرد.۴۰
یکی دیگر از شخصیتهای برجستهی جهانی، توماس کارلایل انگلیسی است، او مینویسد:
بهترین درسی که از تراژدی کربلا میگیریم این است که حسین و یارانش، ایمان استوار به خدا داشتند، آنها با عمل خود ثابت کردندکه تفوق عددی در حالی که حق با باطل رو به رو میشود، اهمیت ندارد و پیروزی حسین با وجود اقلیتی که داشت، باعث شگفتی من است.۴۱
شخصیت شرقشناس دیگر، ادوارد براون انگلیسی است که دربارهی امام حسین، چنین مینویسد:
آیا قلبی پیدا میشود که سخن کربلا را بشنود و آغشته با حزن و اندوه نگردد، حتی غیرمسلمانان نیز نمیتوانند پاکی و صداقت روحی را در این جنگ اسلامی انکار کنند.۴۲
شخصیت دیگر، فردریک جمس است، او مینگارد:
درس امام حسین و هر قهرمان شهید دیگری، این است که در دنیا اصول ابدی عدالت وترحم و محبت وجود دارد هرگاه کسی برای این صفات مقاومت کند، آن اصول در دنیا همیشه پایدار خواهد ماند.۴۳
واشنگتن ایرونیگ (مورخ مشهور آمریکایی) مینگارد:
برای امام حسین، ممکن بود که زندگی خود را با تسلیم شدن ارادهی یزید نجات بخشد. لکن مسؤولیت پیشوای انقلابی اسلام اجازه نمیداد که او یزید را به عنوان خلیفه بشناسد، او خود را برای پذیرش هرناراحتی و فشاری به منظور رهایی اسلام از چنگال بنیامیه آماده ساخت.
شخصیتهای دیگری همچون توماس ماساریک، موریس دوکنزی، مارتین آلمانی و... به سخنانی برجسته، اشاره نموده و قیام امام حسین علیهالسلام را
بزگترین حادثه و پیشآمد تاریخی توصیف نمودهاند.
آنطون بارای مسیحی دربارهی امام حسین، فرازهای برجستهای دارد که به بخشی از آن اشاره مینماییم.
«و استشهاد الحسین بهذا الشکل الدراماتیکی المؤلم رفعه مرتبة فوق الشهداء فصار سیدهم و معلمهم سیما اذا نظرنا الی الوسایل و الکمیة التی تمت بها شهادته مختتما بها ثورته المنتصرة رغم خذلانها فی الهدف ثبت ان ثورة الامام کان دفاعا عن کل الرسالات السماویه التی سبقتها، مادام هدف الرسالات تقدیم المثال الحی علی خلودها استشهاد المعمّد باالدم و (ع) تمّم بها مابداه جمیع الانبیاء الذین ذاقوا الاستشهاد حرقا و قتلاً و ذبحا و فی الکیفیة و الوسیلة: نوی ان لیس ثمّة ثورة تشبه ثورة الحسین بکیفیتها و وسائلها فقد کان سبط النبی(ع) مصلحا کبیرا انبثق من جموع الامّة....»۴۴
به شهادت رسیدن امام حسین با این گونهی دراماتیکی و رمزگونه و تأسف بار، سبب برتری رتبهی او بر همه شهیدان فضیلت شده، و او را به عنوان پیشوا و آموزگار شهادت درآورده، خصوصا هنگامی که به وسیلههای مبارزه و کمیت آن مینگریم، در حالی که انقلاب خود را با کمی یاران به پایان و مرحله نهایت رسانده. در هدف، امام حسین شخصی است که انقلابش، دفاع از تمام رسالتهای سماوی است که در گذشته روی دادهاند. زیرا همه رسالتهای آسمانی میخواستند الگوی زندهای را برای دفاع از فضیلتها ارائه نمایند که با خون رنگین شده باشد و حسین علیهالسلام ، همان شخصیتی است که شهادت را با همهی یارانش چشیده، سوزانده شده و کشته شده و ذبح شدهاند.
اما در کیفیت مبارزه و وسائل مبارزه، میبینیم که هیچ انقلابی، همچون انقلاب حسینی نیست که در کیفیت مبارزه و وسایل به کار رفته در مبارزه مانند او باشد. سبط و نوهی پیامبر، مصلح بزرگی است که از دورن همهی امت اسلامی جوشیده و وجودش متبلور گشته است.
دربارهی شخصیت امام حسین شخصیتهای فراوانی، درسهایی فراموش ناشدنی وعملی را مطرح ساختهاند که به دلیل طولانی شدن نوشتار از آن صرفنظر مینماییم.
* پینوشتها:
۱۸. سید علی خامنهای (رهبر معظم انقلاب اسلامی)، مسلمانان در نهضت آزادی هندوستان، نشر آسیا، سال ۱۳۴۷، ص ۲۳۶.
۱۹. همان، ص ۴-۲۴۳.
۲۰. محمد اقبال لاهوری، کلیات اشعار فارسی، به کوشش احمد سروش، سال ۱۳۴۳، ص ۷۵.
۲۱. همان.
۲۲. همان.
۲۳. همان.
۲۴. همان، ص ۲۵.
۲۵. بخشعلی قنبری، فلسفهی عاشورا از دیدگاه اندیشمندان اسلامی، دفتر بررسیهای اسلامی، ص ۱۸۱.
۲۶. میرابوالفتح دعوتی، مسلمین شیعه در لبنان، چاپ دوم، مؤسسهی انتشارات بعثت، بی تا، ص ۱۲.
۲۷. رافائل ایزرائیلی، مسلمانان چین، ترجمهی حسن تقیزاده طوسی، بنیاد پژوهشها، چاپ اول ۶۸، ص ۲۱۰.
۲۸. همان، ص ۲۷۵.
۲۹. امام خمینی، صحیفهی نور، ج ۱۰، ص ۲۱۷.
۳۰. چکیدهی مقالات دومین کنگره بینالمللی امام خمینی و فرهنگ عاشورا، مؤسسهی تنظیم ونشر آثار امام خمینی، سال ۷۵ ص ۲۴.
۳۱. همان.
۳۲. همان.
۳۳. محمد کاظم توکلی، مسلمانان مورد، مؤسسهی انتشارات امیرکبیر تهران، تهران ۶۱، ص ۲۳۰.
۳۴. همان، ص ۳۵.
۳۵. همان، ص ۲۵.
۳۶. همان.
۳۷. همان.
۳۸. همان، ۱۲۶.
۳۹. حسین بن علی در حدیث دیگران، انتشارات مؤسسهی فجر، ۱۹۲.
۴۰. همان.
۴۱. همان.
۴۲. همان.
۴۳. همان.
۴۴. آنطون بارا، الحسین فی الفکر المسیحی، مطبعة الصفات، کویت ۱۹۸۰ م ۱۴۰۰ ه، ص ۸۱.