باید فیس‌بوک را مثل همه ابزارهای ارتباط‌جمعی بپذیریم
دکتر حسن ذوالفقاری در گفتگو با هنرنیوز؛
باید فیس‌بوک را مثل همه ابزارهای ارتباط‌جمعی بپذیریم
شعر و ادبیات و فرهنگ ما در شبکه اجتماعی فیس بوک بیش از هر مجله و فضای مجازی دیگری در حال حرکت و پویایی است.
 
تاريخ : يکشنبه ۲۲ تير ۱۳۹۳ ساعت ۱۳:۱۰

با دکتر حسن ذوالفقاری عضو هیئت علمی دانشگاه تربیت مدرس درباره محاسن و آسیبهای فیس‌بوک در حوزه ادبیات و به خصوص شعر به گفتگو نشسته‌ایم؛ 

*آقای دکتر ذوالفقاری نظر شما درباره شبکه های اجتماعی مجازی مثل فیس بوک چیست؟
فیس‌بوک مثل هر ابزار یا عامل فرهنگی دیگری می تواند جوانب منفی یا مثبتی داشته باشد که البته به نظر می رسد تاثیرات مثبت آن بر معایبش غلبه دارد؛ به عبارت دیگر فیس بوک فی نفسه یک وسیله ارتباط جمعی است که در دنیای امروز به دلایل زیادی از جمله اینکه ارتباطات فیزیکی دشوار است و افراد نمی توانند بدون استفاده از اینترنت از تمام مسائل روز با خبر بشوند؛ یک وسیله در دسترس _و شاید نه‌چندان مطمئن_ است که می تواند این ارتباطات فرهنگی را برقرار کند. طبیعتا این نوع ارتباطات مثل همه ارتباطاتی که در فضای مجازی وجود دارد جوانب مختلفی دارد ولی محاسن آن اغلب از معایبش بیشتر است. 

*به نظر شما چه عواملی سبب استقبال شاعران و نویسندگان از فضای فیس بوک شده است؟
_در حال حاضر با توجه به اینکه چاپ کتاب مشکلات و هزینه زیادی به همراه دارد و بعد از انتشار وارد چرخه ضعیف توزیع می شود لذا شاعران نمی توانند به سهولت کتابهایشان را منتشر کنند و ناشران هم به شاعری که می‌خواهد مجموعه شعرش را چاپ کند اطمینان ندارند؛ همه مسائل به انضمام تیراژ پایین کتاب سبب شده است تا شاعران و نویسندگان به حضور در فضاهای مجازی که سهولت دسترسی به مخاطب را فراهم می کند توجه بیشتری داشته باشند. من اغلب به دوستان شاعر توصیه می کنم شعرهایشان را در فضای مجازی منتشر کنند تا بتوانند برای آثارشان مخاطب پیدا کنند؛ از این جهت فیس بوک وسیله خوب و به روزی‌ست؛ این امکان را فراهم می کند تا دوستان شاعر، شعرهایشان را به روز و به مقتضای شرایط روی صفحه بگذارند؛ ممکن است شاعری به خاطر یک مسئله اجتماعی که مسئله روز است شعری بنویسد و ما می توانیم همان روز شعر او را روی صفحه فیس بوک بخوانیم و درک خوبی از آن داشته باشیم اما اگر این قرار باشد همین شعر بعد از چندماه در یک مجموعه شعر چاپ شود حال و هوایش را از دست می دهد؛ بنابراین فیس بوک این مزیت را دارد که می شود مثل یک تنور گرم به مقولات فرهنگی در آن دسترسی پیدا کرد.
از دیگر سو، بسیاری از شعرها، داستانک ها و دلنوشته ها این امکان برایشان وجود ندارد که به شکل یک مجموعه یا حتی در روزنامه های کشور چاپ شوند؛ زیرا صرفا تکه نوشته یا کوتاه‌نوشت هایی است از آنچه به ذهن شخص رسیده است؛ و بعد از قرار گرفتن در فیس بوک، سایر افراد درباره آن نظر میدهند که رویه بسیار خوبی است، خیلی ها با نوشتن یادداشت های کوتاه و قید نکات، اثر را تایید یا رد می کنند؛ نقدهایی هم می شود گرچه بیشتر جانبدارانه و دوستدارانه است که البتهفضای نقد ما چندان شفاف نیست و عادت داریم در نقدهایمان همه چز را خوب یا رفاقتی ببینیم و اینکه کسی از ما به خاطر نقدمان دلخور نشود، فضای نقد هنوز در کشورمان به خوبی جا نیفتاده و نقد دو حال بیشتر ندارد؛ یا خیلی بیرحمانه و کوبیدن محض است یا تعریف مطلق که بیشتر در نقدهای ما نوع دوم صادق است.این عیب فضاهای فیس بوکی می تواند محسوب شود اما به طورکل من فکر می کنم فیس بوک می تواند عاملی در جهت ارتقا سطح کیفی خوانندگان باشد؛ چراکه مثلا کاربر فیس بوک پس از چندسال عضویت در این شبکه قطعا از طریق توجه به سایر صفحات ارتقایی در دیدگاه های خودش به وجود می آید.
 
*عواملی چون سانسور و ممیزی در مجموعه های شعر و در انتشار کتاب وجود دارد که در فضاهای فیس بوکی به دلیل عدم محدودیت دست کاربران را باز می گذارد.نظر شما در این باره چیست؟
_ واقعیتی که در جامعه ما وجود دارد و باید آن را قبول کنیم این است که افراد به دلایل خاصی نمی توانند در سایت های رسمی حرفهایشان را بزنند و این موضوع سبب می شود تا افراد ناخودآگاه به فضاهای غیر رسمی پناه ببرند، اگر این فضا حتی الامکان به گونه ای باشد که هنجارهای جامعه شکسته نشود و به فرهنگ دینی و ملی و محلی و بومی آسیب نرساند چه اشکال دارد که این فضا باز شود و افراد حرفهایشان را در جاهایی که رسمی تر است بزنند و به مجامع غیر رسمی پناه نبرند. هروقت ما جلوی این فضا ها رابگیریم آنها رشد بادکنکی و قارچی پیدا می کنند که این می تواند آسیبهایی داشته باشد. 

*گفته می شود در فیس بوک جهت گیری هایی هم وجود دارد؛ من جمله در لایک کردن صفحات کتاب هایی که همه آنها را مستشرقان بررسی کرده اند و کاربران با پسندیدن آنها، این دسته از کتاب ها را زیر مجموعه علاقه مندیهای خود قرار میدهند. در این مورد نظر شما چیست؟
_اگر ما خودمان این شامه قوی را داشته باشیم که به شناسایی این دست موارد بپردازیم و نیز این گرایش را تقویت کنیم که آثار ملی و بومی‌مان را در این صفحات بگذاریم تا افراد با آن آشنا شوند منعی برای این قضیه وجود ندارد؛ عملا مدیران شبکه نمی توانند نقش زیادی در این موضوع داشته باشند؛ اتفاقا در حال حاضر گرایش‌های مختلف در فیس بوک حضور دارند یعنی ما افرادی را می بینیم از طیف های مختلف که در فیس بوک صفحه دارند و کار خودشان را می کنند، این بستگی دارد به اینکه ما تا چه اندازه از این صفحه بتوانیم به نفع خودمان و به عنوان یک ابزار استفاده کنیم.
من فکر می کنم فیس بوک را باید مثل همه ابزارهای ارتباط جمعی بپذیریم و با آگاهی و هوشیاری بدون تعصب به آن نگاه کنیم؛ اغلب افرادی که با چیزی مخالفت می کنند آن را نمی شناسند و معمولا انسان دشمن آن چیزی است که نمیداند و وقتی که بداند و فوایدش را درک بکند باید از امکانات آن استفاده کند؛ لذا به نظر من با فیلتر کردن فیس بوک مشکل حل نمی شود، ما باید ذهنیت خودمان را باز کنیم و یک نگاه خوب داشته باشیم چراکه نمی توانیم منکر این بشویم که همانطور که اینترنت و ایمیل ابزار هستند، فیس بوک هم یک ابزار است و حال این مهم است که ما چگونه از این ابزار استفاده کنیم و الا ما که نمی توانیم با ابزارها مخالفت کنیم. 

*آقای دکتر ذوالفقاری توصیه ای برای کاربران فیس بوک دارید؟
_ما در فیس بوک شاهد حضور دو دسته از افراد هستیم؛ یک دسته افرادی که فرهیخته هستند و صفحه‌های آنها طراوت و تازگی فکر ایجاد می کند، دسته دوم صفحات عامیانه است که معمولا هرچیزی در آنها پیدا می شود. اما بهتر است نویسندگان، استادان دانشگاه به فیس‌بوک بیایند تا نوعی کسب فیض از آنان برای سایر کاربران ایجاد شود و یک فضای فیض‌بوکی به وجود بیاید؛ به نظر من فیس بوک در کنار همه رسانه ها می تواند رسانه خوب و مفیدی باشد و من توصیه می کنم شاعران و اهالی قلم حضور فعال در آن داشته باشند.

کد خبر: 73349
Share/Save/Bookmark