به گزارش هنرنیوز، ترانه متناسب با نیازهای فردی و اجتماعی انسانها باید دارای ویژگیهای خاصی برای تعالی بخشیدن به هنر، احساسات، تفکر و فرهنگ جامعه باشد.
هر چند که با گذشت سالیان بسیار از تولد ترانه هنوز تعریف جامع و مستقلی برای آن وجود ندارد، اما با توجه به ویژگیهای ترانه میتوان آنرا این گونه تعریف کرد:
ترانه کلامی است احساسی و عموماً عاشقانه که قابلیت موسیقیایی و ملودی پذیری داشته باشد، برای مخاطب عام خلق شده و باید توانمندی ایجاد احساس خاصی را با توجه به مفهوم ترانه در مخاطب داشته باشد.
زبان ترانه متناسب با زمان خلق آن شکل میگیرد و ارتباط مستقیم با زبان روز مردم عامه و موسیقی رایج جامعه دارد.
در گذشته و پیش از ورود موسیقی پاپ در دههٔ ۵۰ به ایران، زبان ترانه بیشتر همان زبان شعر کلاسیک فارسی بود که به سبک عراقی گرایش بسیاری داشت، اما با ورود موسیقی پاپ به ایران و شکسته شدن نوع موسیقی، زبان ترانه نیز دچار شکستگی و تحول گردید و به زبان محاوره نزدیک شد که این سیر تا امروز ادامه داشته و هنوز تغییر اساسی دیگری در آن رخ نداده است.
با این حال هنوز ترانه زیر مجموعهای از ادبیات فارسی محسوب میشود و رعایت بعضی قوانین شعر کلاسیک در آن به چشم میخورد.
مثلاً استفاده از قافیه و ردیف، هر چند که استفاده از قافیه در ترانه الزامی برای موسیقی و ریتم بخشیدن به آن و نیز رعایت رسم رایج در شعر فارسی است؛ اما استفاده از این رسم به منظور پیروی از قالبی مشخص مخاطب را به سمت درک
” به کمک آهنگ تیتراژ، یک سریال برای مدتها در ذهن مردم ماندگار می شود “
بهتر ترانه و ترانه سرا را به حفظ ویژگیهای مثبت شعر فارسی سوق میدهد.
ترانه و موسیقی به عنوان آثاری که قابلیت ارتباط با عامهٔ مردم را دارند، میبایست مرتبط و منطبق با ذهن مخاطب باشند.
البته این به معنای ساده نویسی مطلق و دوری ترانه از تکنیک و محتوا نیست بلکه به معنای قابل فهم بودن ترانه به همراه بیان هنری و فنی میباشد.
در ترانه نباید آنقدر از ساده نویسی استفاده کرد که کلامی سطحی و خالی از معنا و هنر پدید آید و نیز نباید آنقدر دچار پیچیدگی و تکلف در کلام بود که مخاطب عام از درک درست مفهوم ترانه عاجز شود و از شنیدن آن سرخورده گردد.
ترانههای موفق عموماً با هدف برانگیختن اخلاقیات و احساسات و رساندن پیامهای اجتماعی، مذهبی، عاشقانه و غیره سروده میشوند.
با نزدیک شدن ترانه به روحیات و نیازهای افراد جامعه و با تکیه بر قابلیت تأثیرگذاری ترانه و موسیقی بر احساسات و تفکر مردم عامه، پای موسیقی و ترانه به صدا و سیما و سریالهای شبانه و سریالهای مناسبتی مثل سریالهای ماه مبارک رمضان باز شد.
تهیه کنندگان و فیلم سازان با توجه به اینکه در تلویزیون فرصت و مجال اندکی برای موسیقی و ترانه در نظر گرفته شده است، استفاده از آهنگ تیتراژ در سریالها را بهانهٔ خوبی برای پخش ترانه و جذب مخاطب و نیز پاسخ به نیاز جامعه یافتند.
با ورود آهنگ تیتراژ به سریالها و خصوصاً سریالهای مناسبتی مثل ماه مبارک رمضان و با تلفیق دو هنر فیلم و موسیقی، فیلم سازان موفق به جذب مخاطب و بیننده بیشتر و مشتاقتر برای سریالها شدند و توانستند به کمک آهنگ تیتراژ، یک سریال را برای مدتها در ذهن مردم ماندگار کنند. هر چند نباید از تربیت ذهن مخاطب و ساختن سلیقههای متفاوت که در برخی موارد جزو آسیبهای این اتفاق به شمار میرود چشم پوشی کرد.
ادامه دارد...
حدیثه سوختانلو