اساتید مجسمه سازی دوسالانه را تنها گذاشتند
منصور آذری در گفتگو با هنرنیوز؛
اساتید مجسمه سازی دوسالانه را تنها گذاشتند
منصور آذری دبیر دوسالانه مجسمه در حاشیه جشنواره هنرهای تجسمی فجر گفت: اساتید مجسمه سازی دوسالانه را تنها گذاشتند. از همین رو دوسالانه مجسمه سازی حاشیه دار شد.
 
تاريخ : سه شنبه ۲۵ بهمن ۱۳۹۰ ساعت ۱۲:۳۳

 در حاشیه جشنواره تجسمی فجر با منصور آذری دبیر دوسالانه مجسمه سازی به گفتگو نشسته‌ایم 

جشنواره فجر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟ 

ویژگی جشنواره هنرهای تجسمی فجر تابعیت از زمان است. این جشنواره به سبب ثبوت و نظم در زمان برگزاری؛ از جشنواره های مطلوب در سراسر جهان به شمار می‌رود. از این جهت که زمان بندی خاصی دارد؛ حایز اهمیت است. بدین معنا که هنرمندان؛ از لحاظ ارسال اثر به جشنواره فجر درگیر بی نظمی و مشکل نیستند. زمان بندی برای هنرمندان از اهمیت خاصی برخوردار است ؛ و ازین رو جشنواره فجر از اقبال برخوردار است.
یکی دیگر از ویژگی های جشنواره این است که در کنار موضوع ویژه جشنواره ؛ وجود بخش آزاد سبب استقبال مخاطبان با تمام سلیقه‌هاست. بسیاری از هنرمندان با موضوع آزاد به خلق اثر پرداختند. برخی نیز با موضوع جشنواره به خلق اثر پرداختند. اما مجموعاً می توان گفت این جشنواره تمام سلایق را پوشش می دهد و از کیفیت مطلوبی برخوردار است.
ویژگی دیگر جشنواره هنرهای تجسمی فجر این است که؛ جشنواره یک گردهمایی از رشته های مختلف هنری است. تمام رشته های هنرهای تجسمی در این جشنواره شرکت دارند. خوشنویسی، مجسمه سازی، نقاشی، نگارگری، تصویرگری، انیمیشن و کلیه رشته ها در این جشنواره گردهم می آیند و این یکی از ویژگی های جشنواره هنرهای تجسمی فجر است. 

از آن جایی که شما دبیر

در این جشنواره کلیه رشته ها در این جشنواره گردهم می آیند و این یکی از ویژگی های جشنواره هنرهای تجسمی فجر است.
دوسالانه مجسمه‌سازی بودید؛ از حاشیه هایی که دوسالانه اخیر مجسمه‌سازی داشت خبر دارید. علت این جناح گیری چه بود. 

دوسالانه‌ها به این علت که به صورت تخصصی برگزار می شود؛ دارای ویژگی‌های مخصوص به خود است. با توجه به رویکرد تخصصی ؛می توان برای آن ارزش زیادی قائل شد. هیچ نگرش خاصی در استفاده از مواد مختلف و سبک های متفاوت؛ در این جشنواره وجود نداشت. اما چینش داوران سبب شد، تا انتخاب آثار رویکرد خاصی را دنبال کند.
اما به طور کلی نزدیکی رشته‌های مختلف هنرهای تجسمی به یکدیگر موضوعی قابل توجه است. مرز میان هنرها هر روز کمرنگ تر می شود و هنرمند محدود به چهارچوب خاصی نیست. طبیعتاً نگرش های هنری خالی از ضعف نیست. کما اینکه هر نگرش یک سویه طبیعتاً خالی از نقص نیست.

به نظر می رسد؛ جشنواره فجر از کیفیت بهتری نسبت به دوسالانه مجسمه سازی برخوردار است. جشنواره فجر به نسبت دوسالانه مجسمه سازی چه تغییری داشته است؛ تا چه حد تجربه دوسالانه آخر به بهبود رشته مجسمه سازی در جشنواره فجر کمک کرده است. به عبارتی؛ نقاط ضعف دوسالانه را چه می‌دانید؟ 

به اعتقاد من نقاط ضعف یک جشنواره به هنرمندانی باز می گردد که در آن مشارکت دارند. جشنواره فجر کاملاً موضوعی است؛ اما دوسالانه ها از جشنواره فجر متفاوت اند. بینال یک رویداد حرفه ای است و تابع موضوع است. گرچه بخش آزاد نیز در جشنواره فجر وجود دارد اما تا حد بینال؛ از آزادی در بیان مضمون برخوردار نیست. فجر ویژگ یو التزام خاص خود را دارد. بینال آخرین دست آوردهای تکنیکی زمان خود را به نمایش می گذارد؛ اما الزام در موضوع و تم مشخص تا حدی در جشنواره فجر وجود دارد در صورتی که این الزام در دوسالانه به وجود نمی آید. در دوسالانه ها ویژگی‌های بارز اثر و تازگی نگاه هنرمند مدنظر است. در بینال آخرین دستاوردهای ذهنی و تکنیکی هنرمند مدنظر است. 

با
اختلال در تنوع آثار دوسالانه مجسمه سازی یکنواختیحیطه علایق داوران بود.
وجود تمام نقاط ضعف از دوسالانه مجسمه سازی راضی بودید؟
 

طبیعتاً دوسالانه ضعف هایی داشت. اینکه به شکل مطلق از یک اتفاق راضی باشیم یا خیر؛ چندان تعین کننده نیست. اما حتی این حسن که چراغ دوسالانه روشن ماند و تأخیری بیشتر در آن انجام نشد خود جای رضایت است. امیدوارم ضعف ها ارزیابی شود و در دوسالانه بعدی آثار شفاف تری به نمایش در آید؛ و برخورد با مجسمه روشن تر باشد؛ چه از لحاظ تکینیک و چه از لحاظ تئوریک. 

بسیاری به تمی که به یک‌باره برای دوسالانه مجسمه سازی انتخاب شد معترض بودند. رویکرد خاصی که برای این دوسالانه انتخاب شد؛ و توجه یک‌باره ای که در انتخاب آثار به هنر جدید یا هنر مدرن شد؛ جای شبهه و بحث زیادی داشت. به نظر شما این انتخاب و زاویه دید تا چه حد بر بدنه دوسالانه و انگیزه بسیاری از هنرمندان آسیب وارد کرد؟ 

علت این اتفاق خود تم نبود. هیأت انتخابی بود که انتخاب بود که ما انتخاب کردیم. تفکر غالب نگرش به هنر معاصر بود. در دوسالانه این دید مدنظر است؛ که هیچ محدودیتی برای استفاده از ابزار و کاربرد سبک خاص وجود ندارد. 

به ظاهر این رویکرد باید دست هنرمند را بازتر کند؛ آیا این گونه نیست؟ اما گفته می شد بسیاری از آثار به علت عدم رویکرد به هنر جدید کنار گذاشته شد و این امر در رند مثبت دوسالانه اختلال ایجاد کرد. 

طبیعتاً هیأت انتخاب تعین کننده روند پذیرش آثار هستند. من به عنوان دبیر دوسالانه اعلام می کنم؛ بخشی دبیری هیچ دخل و تصرفی در انتخاب آثار نداشت. به نوعی آثاری که نگاه مدرن و فرمالیستی بر آن ها غالب بود؛ انتخاب نشد. این کیفیت برای دوسالانه، ناشی از ضعف آثار نبود. تفاوت در نوع نگرش سبب شد تا برخی آثار از پذیرش بی بهره
دلیل اصلی غلبه این نگرش را باید از اساتیدی پرسید؛ که دوسالانه را از حضور خود بی نصیب گذاشند.
بمانند. هیأت داوران فرمالیسم را در آثار نپذیرفتند. علت این امر حیطه علایق داوران است و نه هیچ چیز دیگر. نگرش غالب در صورتی تغییر می کرد که چند هنرمند مدرنیست در میان آن حضور داشند و روند غالب برو دوسالانه را می شکستند. به هر روی؛ اهمیت افرادی که در میان هیأت داوران حضور دارند در روند اتفاق هنری اثرگذار است. 

چرا سلایق مختلف در ترکیب هیأت داروان گنجانده نشد؟ 

بر خلاف تصور بسیاری تلاش کردیم تا هیأت داوران از ترکیب هنرمندانی با سلایق مختلف تشکیل شود. این امر صورت گرفت. تعداد زیادی از اساتید را به همکاری دعوت کردیم. بسیاری از اساتید؛ داوری را نپذیرفتند؛ آن هم به دلایل خاص خود. عدم همکاری بسیاری از اساتید در روند این جریان مؤثر بود. ضمن آنکه اساتید از دانشکاه هنر، هنرهای زیبا و دانشگاه اصفهان در این داوری شرکت داشتند.
از سویی فکر غالب، به گرایش دانشگاه های مطرح هنر نیز، بستگی دارد. نگاه نوگرا در دانشگاه های ایران یکی از دلایل غلبه این نگرش به دوسالانه بود. اما دلیل اصلی غلبه این نگرش را باید از اساتیدی پرسید؛ که دوسالانه را از حضور خود بی نصیب گذاشند. 

مجسمه سازی را در جهان معاصر چگونه ارزیابی می کنید؟ 

مجسمه سازی مانند هنرهای دیگر شیوه ای از نگرش در طول دوران تغییر کرده و این مسیر هم چنان بسته به شرایط دوران تغییر خواهد کرد. بشر در هر زمان با ابزاری که طبیعت در اختیار او گذاشت به خلق اثر پرداخت. تا زمانی که فلز را نمی‌شناخت سنگ و خاک ابزار هنری او بودند. با شناخت فلز به این عنصر روی آورده و به ریخته گری پرداخت و سیر مجسمه سازی به این طریق پیش رفت.
آن چه گونه‌های مخختلف هنرهای تجسمی را، هر روز به هم نزدیک می کند؛ دهکده جهانی ذهن بشر است. این جا تفاوتی میان نژاد نیست. تمامی آدمیان دارای ذهنیت یکسانی هستند و زبان مشترک نیازهای انسان به هنر راه یافته است.

کد خبر: 37225
Share/Save/Bookmark