برگزاري مراسم عاشورا در جهان اسلام(2)
نقش ايرانيان در حفظ و احياى مراسم حسينى ۲ـ نقش ايرانيان در حفظ و احياى مراسم حسينى
در شهرهاى شيعهنشين ايران، به ويژه از زمان مهاجرت امام رضا عليهالسلام و حضرت معصومه نوحهسرايى به دفاع از علويون صورت مىگرفت و بعدها اين سنت با حمايت پادشاهان آل بويه توسعه يافت و از زمان حاكميت صفويه فراگير شده، به يكى از سنتهاى عامه مردم تبديل گرديد. اين سنت در قالبهاى سخنرانى، مداحى، نوحهخوانى، سينهزنى، زنجيرزنى، علمدارى، كتبيهنگارى، كاشيكارى، نقاشى، خوشنويسى، تعزيهگردانى، پردهدارى، نقالى، گلدوزى، و نقارهنوازى تجسم يافته است؛ هر چند گستره نمود عاشورا در هنر قدسى ايران بسيار وسيعتر از آن است كه انسان با يك نگاه سطحى بتواند جلوهها و تأثيرهاى فرهنگى آن را شناسايى و ارزيابى كند.
ايرانيان با توجه به وفادارى و گرايشهاى عميق خود به امام حسين و مكتب سرخ شهادت، در انتقال سنتهاى عاشورايى به تمام كشورهاى آسيايى دخالت مستقيم داشتهاند.
در بسيارى از شهرهاى افغانستان به ويژه در قندهار، هرات، كابل، مزار شريف و جلال آباد نوحهسرايى از ديرباز برگزار مىشده است. در صحن مزار شريف و تكيه نزديك آن، دهه اول محرم هر سال نوحهسرايى و مجالس عزا برگزار مىشود. در اين مجالس اهل سنت نيز شركت مىكنند. پشتونهاى افغانستان و پاكستان ماه محرم را ماه حسن و حسين مىنامند.
۳ـ اجراى مراسم عاشورا در كشورهاى حوزه ديگر ماوراءالنهر
در قفقاز و آذربايجان كه تا دو قرن پيش، بخشى از پيكره ايران زمين بودند، به ويژه نخجوان، ايروان، باكو و تفليس، نوحهسرايى و حركت دستهها در محرم و صفر برگزار مىشود.
در تركمنستان به ويژه خيوه، مرو، عشق آباد، سمرقند، تاشكند و بخارا عزادارى صورت مىگيرد و حاكميت ماركسيسم هم نتوانست اين مراسم را از يادها ببرد. اين مراسم در تبت و برخى از كانونهاى شيعهنشين چين نيز رواج دارد.
در منطقهاى در مركز قرقيزستان در ۱۲۰ كيلومترى شهر بيشكك كه بيش از يك هزار خانواده مهاجر آذرى ايرانى زندگى مىكنند، آنان ضمن حفظ سنتهاى دينى خود، بيش از ۵۰ سال در زمان حاكميت كمونيستها به طور پنهانى عزادارى مىكردند(۸).
در حال حاضر اين شهرك ايرانيان داراى سه مسجد است كه در طول ماههاى محرم و صفر شب و روز فعال هستند و مردم در آنها اجتماع مىكنند. مردم مركه در اين ماهها لباس سياه مىپوشند و تا پاسى از شب نوحهسرايى و گريه و زارى مىكنند.
۴ـ عاشورا در شبه قاره هند
مراسم روضهخوانى و نوحهسرايى با مهاجرت فرهيختگان ايرانى به هند در دوره ايلخانان از ايران به اين كشور راه يافت و فرهنگ اين سرزمين را تحت تأثير قرار داد(۹). در ابتدا همه اشعار و كلمات نوحهخوانان به زبان فارسى بيان مىشد(۱۰).
مراسم تعزيهدارى، براى اولين بار به وسيله تيمور لنگ به هندوستان برده شد و امپراتوران مغولى با جديت اين مراسم را رواج مىدادند. با اعلام تشيع به عنوان مذهب رسمى توسط سلطان قلى قطب شاه كه حكومت وى تا سال ۹۵۰ ق در دكن (جنوب هند) دوام آورد در بخشى از اين كشور عزادارى حضرت امام حسين عليهالسلام با شكوه تمام برگزار مىشد. وى براى اجراى مراسم عزادارى محرم، عاشورخانهاى ساخت(۱۱).
در زمان ابراهيم قلى قطب شاه، ساختمانى به دستور وى به نام لنگر دوازده امام در گلكنده (Golcunda) ساخته شد و در آن يك عَلَم و نعلى كه گفته مىشد متعلق به اسب امام حسين عليهالسلام است نگهدارى مىشد و دهه اول محرم هر سال آن عَلم را در مراسم عزادارى و روضهخوانى در شهر حيدرآباد به معرض نمايش مىگذاشتند.
در زمان حكومت محمّد قلى قطب شاه مراسم ياد شده رواج يافت و بودجه خاصى نيز بدان اختصاص داده شد. خوردن گوشت و كشيدن توتون و تنباكو در اين ايام ممنوع بود و در آغاز دهه اول محرم چند هزار دست لباس سياه ميان مردم و مداحان و ذاكران اهل بيت تقسيم مىشد. عاشورخانهها به تدريج افزايش يافت و در اين محلها از اول محرم هر شب يك هزار شمع برافروخته مىشد و مراسم تعزيهگردانى برگزار مىگرديد.
امروزه نمايش شهادت امام حسين عليهالسلام با شور و حرارت خاصى در شهرهاى بزرگ هند مانند دهلى، لكهنو، حيدرآباد، بمبئى و كلكته برگزار مىشود؛ هر چند نحوه اجراى آن در هر يك از اين شهرها متفاوت است. از آن ميان لكهنو مركز اصلى مراسم عزادارى است. در اين شهر مراسم محرم در عصر شاهان اَوده ريشه گرفت. پادشاهان اَوده علاوه بر تعدادى امامباره يا عزاخانه كوچك، سه امامباره بزرگ ساختند. عزاخانههاى آصف الدوله، حسين آباد و شاه نجف، همچنين كربلاى تالكتوره، درگاه حضرت عبّاس و درگاه كاظمين، در شمار امامبارههاى تاريخى هند به شمار مىآيند و ويژه عزادارى و اجراى مراسم عاشورايى ساخته شدهاند(۱۲).
در هندوستان در ايام محرم، تعزيه و ضريح، دو بخش مهم از وسايل مراسم و عزادارى را تشكيل مىدهند. از روز اول ماه محرم همه عزاخانهها به وسيله عَلَم و ضريح تزيين مىشوند و مجالس سوگوارى هر روز در اين عزاخانهها برپا مىشود و مجالس عمومىتر در امام بارههاى بزرگ منعقد مىگردد. در بعضى از شهرها برهمنها نيز در ايام محرم و روز اربعين در مجالس عزا شركت مىكنند(۱۳). در گذشته و تا امروز بسيارى از مهاراجههاى هند نيز در مراسم تعزيه شركت مىنمايند.
در شهرهاى حيدرآباد و بمبئى عده زيادى از ايرانيان مقيم هند به مراسم عزادارى غناى بيشترى مىبخشند و اسباب رونق آن را در اين كشو فراهم مىسازند.
در لكهنو، دهلى، چنّايى، كلكته و ساير نقاط هند مراسم ماتم همراه با افروختن آتش انجام مىشود. در اين نقاط حنفى مذهبها و صوفيان به يادبود شهداى كربلا عزادارى مىكنند.
در دكن از زمان شهاب الدين احمد شاه و تحت تأثير سيد محمّد حسينى معروف به خواجه بندهنواز گيسو دراز، عزادارى امام حسين عليهالسلام رواج يافته و تا اين زمان دوام آورده است(۱۴).
در كشور هند نيز هندوها و غيرمسلمانان با ديدن سوگواریها و نوحهسرايی و محافل حزن متأثرشده و با مسلمين همراهیمیكنند و حتی در بعضی شهرها و مناطق، هندوها ساختمانهايی ساخته و وقف امام حسين(ع) كرده و به تقليد از مسلمين نام آنها را حسينيه گذاشتهاند و در آنجا به سوگواری میپردازند؛ يكی از نقاط مشترك عزاداری پاكستان و هند شركت مسلمانان اهل سنت در عزاداریهاست.
همچنين در حيدرآباد دكن مسلمانان و هندوهای غير مسلمان در ايام محرم عزاداری میكنند و بزرگان و عزيزان قوم دست و پای خود را با زنجيرهای آهنی بسته و چند نفر از خدمتگزاران خود را میگمارند كه سر اين زنجيرها را بگيرند و آنان را مانند اسيران «به ياد اهلبيت امام حسين(ع)» به مجلس عزای امام حسين بكشانند.
در سه كشور لكنهو، بنگال و بنارس كه از كشورهای غيراسلامی هستند مسلمانان و دوستداران اهلبيت(ع) در ايام سوگواری محرم، خوردن و آشاميدن را به حداقل میرسانند و در مجالس سوگواری به هيچ وجه نمیخندند و شوخینمیكنند.
عاشورا در بنگلادش
مراسم عاشورا در بنگلادش ديدني است. منطقه شورابوي از توابع هوي گنجسيلهت در شمال شرقي بنگلادش از صدها سال پيش به عنوان منطقه عاشقان اهل بيت (عليهمالسلام) به ويژه اصحاب كساء و پنج تن آل عبا معروف است.
در اينمنطقه در روزهاي دهه محرم و به ويژه تاسوعا و عاشورا از حدود۳۰ روستاي پيرامون آن، زنان و مردان ضمن راهپيمايي به سوگواري ميپردازند. عزاداران زن و مرد و كودك كه همگي از پيروان اهل سنت هستند در ايام عاشورا به ياد شهداى كربلا روزه گرفته و پابرهنه ميشوند.
پيش از مراسم سخنراني، زنان و مردانگروهگروه گردهم ميآيند و به روش سنتي منطقه مرثيههاي گروهي و دستهجمعي خوانده و به سينهزني ميپردازند. به گفته مردم بومي اين منطقه، اين مرثيه صدها سال پيش نوشته شده و به صورت نسخههاي خطي در اختيار هر گروه يا روستايي قرار دارد و به عنوان نمونه ادبيات فولكور و سنتي نگهداري ميشود.
روز عاشورا در بنگلادش تعطيل رسمي است. رئيسجمهور و نخست وزير پيام تسليت و بزرگداشت صادر ميكنند. راديو و تلويزيون در طول روز عاشورا برنامه ويژه عزاداري و بحث و سخنراني پخش ميكنند و مردم عموما در روز عاشورا روزه ميگيرند و از انجام هر كاري كه حاكي از خوشحالي و سرور باشد خودداري ميكنند. بعضي از مردم نيز دهه نخست محرم را روزه ميگيرند و به سوگواري شهادت امام همام، حضرت اباعبدالله(ع)، ميپردازند.
نفوذ عاشورا در ادبيات بنگالى به وسيله اهل تصوف و عرفان مثل شيخ شرف الدين احمد بن يحيى منيرى و مولانا شيخ مشرف الدين ابو توامع و جلال الدين تبريزى امكانپذير شد. محمّد خان اولين شاعر بنگالى است كه كتابى به نام مقتل حسين عليهالسلام در سال ۱۶۳۵ م نوشت. در موضوع كربلا كتابهاى زيادى با عنوان جنگ نامه نوشته شده است. اولين جنگ نامه را شاعر فريب اللّه در اواخر قرن هفدهم تأليف كرد.
توجه شاعران بنگالى به ادبيات عاشورا موجب پيدايش ادبيات پوتى شد؛ ادبياتى كه دو زبانه است و بسيارى از لغات و تركيبهاى فارسى در زبان بنگالى در اين ادبيات به چشم مىخورد. مشرف حسين با نوشتن كتاب بشاد سند هو (درياى غم) با پژوهش در مقتل حسين عليهالسلام و جنگ نامه و ديگر منظومههاى پوتيان كه در باره شهداى كربلا نوشته بودند، تأثير بزرگى بر ادبيات بنگالى گذاشت.
ليقبا شاعر نو زبان بنگالى در سال ۱۹۳۳ م كتابى به نام محرم شريف نوشت. وى تمام وقايع كربلا را در اين كتاب منعكس كرده است. او دو منظومه طولانى به نام قاسم بوده كابو (نظم قتل قاسم) و زينل ادهال كابو (نظم رهايى حضرت زين العابدين عليهالسلام ) منتشر كرد.
در پايان قرن نوزدهم ميلادى سعد على و وهاب على، شاعران بنگالى كتابهايى درباره شهداى كربلا نوشتند و منتشر كردند(۱۵).
در قرن بيستم ميلادى رويكرد به عاشورا در ادبيات بنگالى و نيز اجراى مراسم عاشورايى به اوج خود رسيد و بار ديگر به ويژه پس از انقلاب اسلامى اين ادبيات به شدت تحت تأثير مراثى ادب پارسى قرار گرفت.
پاكستان و افغانستان
مردم پاكستان از دوازده قرن پيش مراسم سوگواری سردار شهيدان را برپا میكنند؛ با وجود اينكه در سال ۱۲۸۸ هجری شمسی مراسم عاشورا و اربعين از سوی استعمارگران انگليس ممنوع اعلامشد و در سال۱۳۶۱ پليس پاكستان استفاده از بلندگو را در حسينيهها و تكايای شيعيان را غيرمجاز اعلامكرد ولی هرگز موفقنشد روند اين عزاداریها را متوقفكند؛ در اين راستا وهابيون اين كشور نيز هرساله با به خاك و خون كشيدن عزاداران سعیدارند جلو اين مراسم را بهگيرند ولی با گذشت زمان اين عزاداریها باعث غنای فرهنگ تشيع شده و خطبا، نويسندگان و شاعران فراوانی به بركت اين عزاداریها پا به عرصه گذاشتهاند.
مراسم عزاداري امام حسين (ع) در پاكستان به شكل ديگري برگزار ميشود. دوستداران آن حضرت در پاكستان با ياد آن حضرت به زنجيرزني ميپردازند. زنجيرها وزن زيادي دارند و بر روي هر يک تيغهايي نصب شده است.
اين شكل عزاداري از ايران به اين كشورها رفته است. عزاداران بعد از سينهزني و زنجيرزني به سوي مكاني ميروند كه از قبل با سنگ و هيزم فرششده و با آتش گداخته شده است. داغي اين مكان به حدي است كه لهيب آتش و قرمزي ذغالها به وضوح ديده ميشود. آنها با راه رفتن بر روي آن مكان مصيبتهاي وارده به آن حضرت را گرامي ميدارند.
غذاي مخصوص ايام محرم در ميان مردم پاكستان حليم خاصي است كه به عزاداران ميدهند. اين حليم برخلاف حليم ما ايرانيان شور است و با نمك سرو ميشود. اين نوع غذا در حقيقت از مناطق جنوبي ايران به پاكستان رفته است.
نكته قابلتوجه اينكه در پاكستان اهل سنت نيز به عزاداری میپردازند؛ همچنين در شهرهای كراچی، حيدرآباد، كوتری، تخته و ميرپورخاص از ايالت سند، روز عاشورا و اربعين حسينی غذاهای مختلفی چون حليم درست میكنند و بين عموم تقسيم میكنند؛ اين در حالی است كه در شهر كوتری با ۹۵ درصد جمعيت اهل تسنن، در ايام عزاداری امام حسين مجالس باشكوهی برپا میشود و مردم در روز عاشورا به سوی امام بارگاه حركت میكنند.
در مجالس شيعيان هنگامی كه عزاداری شروع میشود تمام شيعيان از خوردن و نوشيدن و سخن گفتن تا پايان مراسم خودداری میكنند و كسی كه از اين قانون تخلفكند، توبيخ میشود.
عاشورا در افغانستان
در افغانستان نيز مراسم عزاداري حسيني شور و حال خاصي دارد. در اين كشور و به ويژه در شهرهاي هرات و كابل و مزارشريف، در ماه محرم همه چيز رنگ و بوي ديگري ميگيرد.
يكي از زيباترين و تأثيرگذارترين صحنههايي كه در ماه محرم در افغانستان وجود دارد، سينهزني و زنجيرزني خاص و بسيار پرشور عزاداراني است كه هر يك متناسب با منطقه و محله خود صورت خاصي دارد.
در اين مراسم پيروان مذاهب شيعي و سني مشاركت دارند. و با برگزاري مجالس ويژه عزاداري مردم را اطعام ميكنند. بسياري در اين روزها نذرهاي ويژهاي دارند. بسيار ديده ميشود كه در يك محله يا يك پاساژ، چند خانواده يا چند دكاندار، بيتوجه به مذهبشان، اعم از اينكه سني باشند يا شيعه، با يكديگر همخرج شده و هر كدام سهمي گذاشته و محفلي عظيم به پا ميكنند و به مردم غذا ميدهند.
پي نوشت:
۸ـ «شيعيان مركه، حسينيان آشنا»، مجله چشمانداز، سال اول، ش ۶، ۱۳۷۶، ص ۲۱-۲۰.
۹ـ محمّد قاسم هندو شاه، تاريخ فرشته، ج ۲، ص ۳۵.
۱۰ـ مجتبى كرمى، نگاهى به تاريخ حيدرآباد دكن، دفتر مطالعات سياسى و بينالمللى، تهران، ۱۳۷۳، ص ۸۵.
۱۱ـ همان.
۱۲ـ سيد حسين على جعفر، «تعزيهدارى در هند»، ترجمه افضل دلويى، كيهان فرهنگى، ش ۷، مهر ۱۳۶۳، ص ۳۱.
۱۳ـ همان، ص ۳۲.
۱۴ـ نگاهى به تاريخ حيدرآباد دكن، ص ۸۸.
۱۵ـ بنگريد به: كلثوم ابوالبشر، [استاد بخش فارسى دانشگاه داكا]، «تأثير فرهنگ و ادبيات عاشورا بر زبان بنگالى»، مجله چشمانداز، ش ۶، شهريور ۱۳۷۶، ص ۲۷-۲۴.