یکی از این اشعار متعلق به ژولیده نیشابوری (محمدحسین فرحبخشیان) شاعر معاصر است که در آن به ماه ضیافت الهی به عنوان ماه وصل انسان با پروردگار رحیم اشاره شده است.
ژولیده نیشابوری در ابیاتی از این شعر به چرخش ماه و سال اشاره دارد که گویی حلقه ایست که انسان به غفلت و خطا در آن میدود لیک از عدالت خداوند ماهی برای توبه و آمرزش او در نظر گرفته شده است؛ او در بیت نخست این شعر با اشاره به همین مضمون از بندهای میگوید که از خود و غیر شکوهمند است و استغاثه دارد تا دردهایش را بر یار ببرد و از گنه کاری خویش در آن بارگه بگوید و طلب مغفرت جوید.
سپس ماه رمضان را فراخوانی میداند که در آن از بام فلک خطاب میرسد به گنهکاران که اکنون زمان دیدار است و توبه و از آن روی که خداوند باری تعالی بندگانش را بسیار دوست میدارد سفره رنگین رحمت او بر روی آنان گشوده میشود و انتظار حضور بنده دارد و به واقع از غایت مهربانیش او بیش از بندهای که عاشق ذات ربانی خداوند است، عاشق بنده و طالب دیدار اوست.
شاهد این مدعا بیت بعد است که ژولیده در آن به صراحت میگوید: «بار عام است خدا را به ضیافت بشتاب/تا نگویی که در رحمت دادار کجاست» و از بیداردلانی سخن به میان میآورد که نیمه شب به نغمه الهی و خواست او شوقمند و دلداده بر میخیزند و دل به نجوای روشن و گوش جان به وعده حق میسپارند که در ماهی چنین مبارک بر بنده فراهم شده است.
سپس در بیت بسیار زیبای «ماه رحمت بودای ابر خطاپوش ببار/تا نگویند که آن وعده ایثار کجاست» ماه رمضان را حاجب خطاهایی میداند که از رحمت ایزدی چون باران عشق خطاشوینده است و هم از این رو وعده ایثار یست که به بندگان داده شده بود.
گو اینکه در این ماه مبارک پروردگار متعال بر بندگان طرفههایی از خیر و سرور و رحمت ارزانی بدارد و چنان است این ماه روحانی که از در و دیوار ندا میرسد کهای بندگان طرفه حق را بنگرید که به سهولت بر شما ارزانی شده حال خریداران این طرفه و متاع بشتابند.
ژولیده نیشابوری در بیت آخر، رمضان را ماه توبه میداند و انسان را به فضل توبه دارای جوشن و سپری سترگ میداند از نار روز واپسین.
شاعر در فضل ماه مبارک رمضان آنچه در چنته ارادت داشته به شیوایی و زیبایی در این شعر به جامه کلمات آورده و ماه رمضان را چون گوهری در بین دیگر ماهها دانسته که انسان بیواسطه در محضر پروردگارش و در آستان او میهمان است و حق میزبان.
شاعران ادب فارسی همواره به ماه رمضان در سرودههای کوتاه و بلند پرداختهاند و هریک کوشیدهاند تا کرامت این ماه ربانی را به تصویر قلم در وزن و موسیقی شعر در آورند.
رمضانیه ژولیده نیشابوری را که شرح آن ذکر شد در زیر میخوانید:
آنکه از فرط گنه ناله کند زار کجاست؟
آنکه ز اغیار برد شکوه بر یار کجاست
باز ماه رمضان آمد و بر بام فلک
میزند بانگ منادی که گنه کار کجاست
سفره رنگین و خدا چشم به راه من و توست
تاکه معلوم شود طالب دیدار کجاست
بار عام است خدا را به ضیافت بشتاب
تا نگوئی که در رحمت دادار کجاست
مرغ شب نیمه شب دیده به ره میگوید
سوز دل ساز بود دیده بیدار کجاست
ماه رحمت بودای ابر خطاپوش ببار
تا نگویند که آن وعده ایثار کجاست
حق به کان کرمش طرفه متاعی دارد
در و دیوار زند داد خریدار کجاست
آن خدائی که رحیم است و کریم است و غفور
گویدای سوته دلان عاشق دلدار کجاست
من ژولیده به آوای جلی میگویم
آنکه با توبه ستاند سپر نار کجاست
م. خ