این دهــان بستی دهــانی باز شــد
رمضانیه‌های شعر فارسی؛ /۳/
این دهــان بستی دهــانی باز شــد
لــب فـروبــند از طـعـام و از شـــــــراب، ســـوی خوان آسـمــانی کن شـــتاب
 
تاريخ : دوشنبه ۲۴ تير ۱۳۹۲ ساعت ۱۳:۳۸

این دهــان بستی دهــانی باز شــد
کـو خـورنده‌ ی لــقمـه‌های راز شد
لــب فـروبــند از طـعـام و از شـــــــراب
ســـوی خوان آسـمــانی کن شـــتاب
گـر تــو این انبان ز نـان خــالی کـــنی
پـر ز گـــوهــــرهـــای اجــــلالی کـــنی
طــفل جـان از شـیر شــیطان بــاز کن
بــــعـــد از آنـــش بـا مـــلک انـــباز کــن
چند خوردی چرب و شیرین از طـعــام
امـــتحـــان کــن چـــند روزی با صــیام
چــند شــب‌ها خواب را گشتی اسیر
یــک شـــبی بــیدار شــو دولـــت بـگیر 

رمضانیه‌های شعر فارسی اگرچه در آثار بسیاری از شاعران متجلی شده است اما برخی از آن‌ها سرشار از شور و مستی بنده و گویای شوق او در لحظات وارستگی این ماه ربانی است. 

از این میان شعر معروف «این دهان بستی دهانی باز شد» سروده مولانا جلال الدین جای خوشی در اذهان یافته و دل از عاشقان این ماه ربوده است به گونه‌ای که در برخی از مهم‌ترین آوازهای رمضانی در دستگاه‌های مختلف همچون افشاری خوانده شده است. 

مولانا در آغازین بیت این مثنوی از بسته شدن دهانی می‌گوید که دهان جسم است و خوراک مادی می‌خورد_دهان جسم ورودی گنه‌هایی چون غیبت، کبر و نخوت و دورغ و تهمت و مال حرام است_ اما لاجرم بدان هنگام که این دهان بسته می‌شود دهان دیگری باز می‌شود که آن دهان خورنده معنویات است که مولانا از آن تعبیر به لقمه‌های راز می‌کند و به واقع با فرو بستن دهان مادی به روی آدمی گشوده می‌شود و خوراک او به واسطه پرهیزگاری و درستی فکر از چیزهایی غیر مادی است که معنویاتی چون

مولانا امر تفکر را در ساحت روزه و روزه داری ممتاز می‌داند و تاکید او بر پرهیز از خواب و خور و گناه به جهت تهذیب نفس جهت آمادگی ذهن برای تفکر و اندیشه است
وارستگی و بندگی است. 

در بیشتر آموزه‌های دینی ما نیز خوراک نفس و جسم از خوراک روح و روان جدا انگاشته شده و برای هرکدام شرایطی آمده است که اگر آدمی به آن توجه کند و خود را از خوراک نفس که چیزی جز خور و خواب و شهوت نیست وارسته سازد خوراک روحش نورانی و مطهر می‌گردد و درهای فضل الهی به رویش گشوده می‌شود. 

در بیت بعد اشاره می‌کند که اگر آدمی از طعام و شراب لب فروبندد و خوراک جسم را به نیت قرب الهی کنار گذارد سزاوار آن می‌شود که بر خوان آسمانی مه‌مان شود و حضرت حق میزبان او می‌گردد. 

مولانا شکم آدمی را به انبانی می‌داند که از نان مادی پر و خالی می‌شود و آدمی ناگزیر همیشه درگیر نان است و پر کردن شکم اما اگر این انبان را از مادیات خالی کند فراغتی می‌ابد تا به گوهر وجودیش بپردازد و آن را جلا دهد و سپس جلال الهی نیز بر این گوهر تابنده خواهد شد. 

او در مصرع «طفل جان از شیر شیطان باز کن» وجود آدمی را همچون لوح سفیدی می‌داند که از پاکی چون کودکی است که هیچ گناهی ندارد و جان را چون طفل بر می‌شمرد که مشتاق خوردن شیر است، پس این شیر نباید شیر شیطان یا گناه باشد زیرا که پاکی و معصومیت را از انسان می‌گیرد و او را نفسانی می‌کند. 

مولانا ایام انسان را که بخش عظیم آن به خواب و خور و غفلت می‌گذرد را نکوهش می‌کند و خطاب می‌کند به مخاطبش که اگر این همه مدت به خوراک و خور گذارندی چندی را به صیام و روزه باش و ثمرات عظیم الهی آن را ببین و امتحان کن. 

او سپس به وجه روحانی شب زنده داری اشاره می‌کند که با خواب کثیر منافات دارد اگر آدمی اسیر خواب شود دچار غفلت و کاهلی می‌گردد ولیک در ماه رمضان شب زنداری و سلوک معنوی و برخاستن به جهت صیام و روزه سبب می‌شود انسان دولتمند شود و به جایگاه عظیم معنوی برسد. 

به طور کل مولانا امر تفکر را در ساحت روزه و روزه داری ممتاز می‌داند و تاکید او بر پرهیز از خواب و خور و گناه به جهت تهذیب نفس جهت آمادگی ذهن برای تفکر و اندیشه است. 

در رمضانیه‌های شعر فارسی، اساسا کوشش شاعران برای پرداختن به این ماه به تصویر کشیدن معنویان آن از طریق تزکیه روحی و جسمی است که اعتلای آن را در قالب کلمات به مخاطب عرضه نموده‌اند و وجه غالب را امر تفکر روحانی دانسته‌اند. 

مریم خاکیان

کد خبر: 61048
Share/Save/Bookmark