تاریخ مازندران در سایه‌ جوجه كباب كردن در ساحل فراموش شده است
در همایش توسعه‌ی پایدار گردشگری در سواحل خزر اذعان شد:
تاریخ مازندران در سایه‌ جوجه كباب كردن در ساحل فراموش شده است
عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد مازندران گفت: اثر این همه درآمدزایی از بخش گردشگری در كجای استان مازندران قابل ملاحظه است؟
 
تاريخ : شنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۰ ساعت ۱۳:۰۲
به گزارش هنرنیوز، رهنمایی در همایش توسعه‌ی پایدار گردشگری در سواحل خزر عنوان کرد که جامعه‌ی میزبان در سواحل خزر دچار تغییر شده، بخصوص از طریق ایجاد خانه‌های دوم و جامعه غیر بومی که با جامعه بومی تمایز دارد. چنانچه در این مناطق گردشگری با حفظ الزامات زیست محیطی ،
در سی ـ چهل سال گذشته ما ارتقای رفتاری زیست‌محیطی از سوی مردم این منطقه ندیده‌ایم. گردشگران ما فقط یاد گرفتند چگونه سالی یکبار به اینجا سفرکنند و به تولید زباله بپردازند.
اقتصادی، امنیتی و اجتماعی شکل بگیرد، نوعی میزبان اصلی و میزبان خانه‌های دوم شکل می‌گیرد. حال در این شرایط چگونه قرار است گردشگران به‌عنوان مهمان اجتماعی سوم از سوی جامعه‌ی محلی و همچنین افراد غیربومی در خانه‌های دوم پذیرش شوند؟ 

در پاسخ به طرح این مساله، محمد فاضلی ـ عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد مازندران ـ گفت: ما جامعه‌ای هستیم كه رفتار زیست‌محیطی در آن گمشده است، هنوز ۵۰ درصد مردم تهران نمی‌دانند در این شهر، زباله‌ها از یكدیگر تفكیك می‌شود.
وی ادامه داد: در مازندران به‌عنوان یك سایت اكوتوریستی، چگونه می‌توان برای گردشگران رفتار فراهم كرد. در سی ـ چهل سال گذشته ما ارتقای رفتاری زیست‌محیطی از سوی مردم این منطقه ندیده‌ایم. گردشگران ما فقط یاد گرفتند چگونه سالی یکبار به اینجا سفرکنند و به تولید زباله بپردازند. 

این استاد دانشگاه همچنین به از بین رفتن برخی فرهنگ‌های بومی این منطقه اشاره كرد و افزود: ‌ما در مازندران عناصر فرهنگی داشتیم كه چون پولی از آن‌ها در نمی‌آمد، فراموش‌شان
ساری فاقد موزه است . ما در این استان مركز اسناد تاریخی نداریم و با محدودیت كتابخانه، سالن‌های سینما و تئاتر و مراكز فرهنگی و هنری مواجه‌ایم. تاریخ و فرهنگ این منطقه در سایه‌ی گردشگری تفریحی، ویلاسازی و جوجه كباب كردن لب ساحل فراموش شده است.
كرده‌ایم.همچنین تاثیرات گردشگری بر ترافیک ، امنیت اخلاقی و اجتماعی قابل بررسی است. 

وی توضیح داد: در گزارش مطالعاتی از كشور چین مشخص شده است كه در سه منطقه از این كشور نرخ رشد گردشگری با نرخ رشد جرایم اثر مستقیم دارد، البته هر گردشگری به جرم منجر نمی‌شود، اما چطور می‌توان این مسأله را كنترل كرد.
فاضلی این پرسش را مطرح کرد که چرا در عرصه اجتماعی پس از ۵۰ سال با وجود آن که مازندران ۶۲۲ اثر ثبت‌شده در فهرست آثار ملی دارد؛ اما هنوز معلوم نیست تمركز گردشگری و جایگاه فرهنگ و هنر در استانی با این آثار كجاست؟ 

وی اضافه کرد: ساری فاقد موزه است . ما در این استان مركز اسناد تاریخی نداریم و با محدودیت كتابخانه، سالن‌های سینما و تئاتر و مراكز فرهنگی و هنری مواجه‌ایم. تاریخ و فرهنگ این منطقه در سایه‌ی گردشگری تفریحی، ویلاسازی و جوجه كباب كردن لب ساحل فراموش شده است. 

این استاد دانشگاه سپس به بررسی فشار بر خدمات عمومی به عنوان آثار اجتماعی گردشگری پرداخت و برای طرح این مساله سطح خدمات در سرعین اردبیل و استان مازندران را مقایسه کرد. 

وی گفت: مازندران بعد از گذشت ۵۰ سال هنوز به اندازه‌ی سرعین، صنعت هتل‌داری ندارد. آیا نباید به این فكر كنیم كه ۱۲میلیون نفر مسافری را كه به این استان سفر می‌كنند، چگونه باید پوشش دهیم؟ یک پنجم جمعیت ایران در طول سال به مازندران سفر می‌کنند، آیا سطح خدمات این
مشاهدات ۸ ساله نشان می‌دهد سرمایه‌گذاری در این استان بیشتر توسط استان‌های توریست فرست رخ داده است نه افراد بومی استان.اگر درآمد توریست در این استان رسوخ کرده بود، بعد از ۵۰ سال باید شاهد گسترش زیرساخت‌ها در این استان بودیم.
استان همچنان باید به اندازه‌ی سه‌میلیون نفر باشد؟ اثر این همه درآمدزایی از بخش گردشگری در كجای این استان قابل ملاحظه است؟ 

فاضلی همچنین به اثر گردشگری برساختار درآمدی پرداخت و تشریح کرد: آیا گردشگری همان قدر که گروهی را منتفع می‌کند بر طبقات پایینی هم رسوخ می‌کند؟ مشاهدات ۸ ساله نشان می‌دهد سرمایه‌گذاری در این استان بیشتر توسط استان‌های توریست فرست رخ داده است نه افراد بومی استان.اگر درآمد توریست در این استان رسوخ کرده بود، بعد از ۵۰ سال باید شاهد گسترش زیرساخت‌ها در این استان بودیم. 

وی تصریح کرد: برخلاف نظر دکتر رهنمایی كه گردشگری را لبخند می‌داند، معتقدم اصلا سرمایه‌ی‌ گردشگری لبخند نیست، بلكه این صنعت منابع را مصرف می‌كند و از اینجا به جاهای دیگر مكش می‌شود. 

عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد مازندران تشریح کرد: لندن ۳۰میلیون گردشگر دارد و به‌خاطر آن، بخش حمل و نقل شهری خود را توسعه داده است. حالا ما باید بپرسیم بعد از گذشت ۳۰ سال، كدام بخش صنعت حمل و نقل در مازندران توسعه یافته است، به‌جز این‌كه ساكنان بومی باید ترافیك حاصل از سفر گردشگران را تحمل كنند. 

فاضلی همچنین این پرسش را مطرح كرد كه در استانی مانند مازندران، متولی آموزش و كیفیت خدمات به مردم برای پذیرش گردشگران كجاست؟ 

وی با اعلام این
گردشگران در این منطقه عمدتا به كاروان مورچه‌هایی می‌مانند كه گندم به دست راه دریا را می‌گیرند و برمی‌گردند، بدون آن‌كه برای كل استان درآمدزایی داشته باشند. این رفتار مورچه‌وار در حاشیه‌های تولید ثروت و در نقاط دور، فقر و معضلات دیگر را تولید می‌كند.
که گردشگر به تجربه‌ی فرهنگی عمیق از دیگری، زیبایی محیطی و محیط اكوتوریستی مناسب در سفر نیاز دارد، تاکید کرد: تكلیف تجربه‌ی فرهنگی در استانی مانند مازندران با این وضعیت فرهنگی كه اشاره كردم، كاملا مشخص است. تكلیف زیبایی محیطی و چكاوك‌های آسمانی را كه هم آقای كهرم مشخص كردند. می‌ماند تجربه‌ی محیط اكوتوریستی كه حالا باید قضاوت كنید شمال كشور تا چند سال آینده با خیابان‌ها تهران با وضعی كه پیش می‌رود، چه تفاوتی خواهد داشت. گردشگران خارجی اینجا بیایند كه چه كار كنند؟! 

این استاد دانشگاه همچنین به موضوع گردشگری سلامت اشاره کرد و گفت: سلامت بخش عمده‌ی نظام اجتماعی است. استان مازندران پذیرنده‌ی بیشترین سموم و كودهای كشور است و بیشترین مشكل زباله و آلودگی سواحل را دارد. زباله‌ها در جنگل‌ها دفع و شیرآبه آنها وارد دریا می‌شود.هتل‌ها و همه ۱۲میلیون گردشگر نیز به این منطقه سفر و زباله‌های خود را همین‌جا رها می‌كنند. بنابراین در درازمدت، با اثراتی که بر روی دریا و جنگل می‌گذارد، ما با استانی مریض و با بیماری‌های گسترده مواجه خواهیم بود. چگونه در این شرایط می‌توان به گردشگری سلامت فكر كرد؟ 

فاضلی با اظهار تاسف ازاین‌ که با ثبت ۴۸ تپه متعلق به عصر آهن، ‌۱۶ پل، چند امامزاده، یك قنات و یك راه باستانی ، به این استان بیش از ۸۵ درصد فقط نگاه تفریحی می‌شود، خاطرنشان کرد: گردشگران در این منطقه عمدتا به كاروان مورچه‌هایی
توجه كرده‌اید كه با تغییر كاربری یك هكتار از زمین‌های كشاورزی برنج، دست كم ۱۰ نفر بی‌كار می‌شوند . ایجاد هرفرصت شغلی ۲۰تا ۵۰ هزار دلار هزینه می‌برد و ما با از بین بردن زمین‌های کشاورزی استان حداقل به ۲۰۰هزار دلار نیاز داریم تا این نیروها را به كار برگردانیم.
می‌مانند كه گندم به دست راه دریا را می‌گیرند و برمی‌گردند، بدون آن‌كه برای كل استان درآمدزایی داشته باشند. این رفتار مورچه‌وار در حاشیه‌های تولید ثروت و در نقاط دور، فقر و معضلات دیگر را تولید می‌كند. 

وی اعلام کرد: آمارها نشان می‌دهد، سالانه ۱۰هزار هكتار از اراضی این استان تغییر كاربری می‌یابد. ایران در سال ۲۰۰۶ میلادی با وارد كردن ۱ / ۲ میلیون تن برنج، سومین وارد‌كننده‌ی برنج شد. برنج نیاز استراتژیك و امنیت غذایی در كشور است، اشتغال ناشی از گردشگری درست است، اما توجه كرده‌اید كه با تغییر كاربری یك هكتار از زمین‌های كشاورزی برنج، دست كم ۱۰ نفر بی‌كار می‌شوند . ایجاد هرفرصت شغلی ۲۰تا ۵۰ هزار دلار هزینه می‌برد و ما با از بین بردن زمین‌های کشاورزی استان حداقل به ۲۰۰هزار دلار نیاز داریم تا این نیروها را به كار برگردانیم. 

این استاد دانشگاه تصریح کرد: یك نفر آمار شفاف دهد كه میزان اشتغال ایجادشده در گردشگری به ازای چند شغل از دست رفته در كشاورزی است. آیا اسپانیا و فرانسه هم به گردشگرانشان زمین می‌فروشند؟ در حالی كه ما در كوتاه‌مدت اراضی را می‌فروشیم، در درازمدت گردشگری باقی نخواهد ماند كه به هتل‌های ساخته‌شده در آن اراضی برود.اگر جزایر قناری و هاوایی هم به گردشگران خانه دوم می‌فروختند که اصلا باید تغییر ملیت می‌دادند. 

وی متذکر شد : اخیراً قرار است جنگل‌ها را تا ارتفاع هزار و ۸۰۰ متری ۹۹ ساله کرایه دهند. به جایی که ۹۹ ساله کرایه دهیم که دیگر باز پس نخواهد داد.چه تضمینی وجود دارد که آنها جنگل را در این ۹۹ سال محافظت کنند؟

کد خبر: 131
Share/Save/Bookmark