انتشارات شباویز را به سبب عدم رعایت حقوق تصویرگران در کانون اعتراض تصویرگران قرار گرفته است. با این وجود به یقین دلایلی وجود داشت که تصویرگران در سال های گذشته با این ناشر همکاری کرده اند. حسن انتشارات شباویز را در چه میدیدید؟ چه عاملی سبب شد تا شما و بسیاری دیگر از تصویرگران به همکاری با این ناشر متمایل شوند؟نميتوان خدمات انتشارات شباویز را به جامعۀ تصويرگران ناديده گرفت. ارتباطات او با مجامع بينالمللي و تلاش هاي او در شركت دادن آثار تصويرگران در جشنواره هاي خارجي انكارناپذير است. اما این ناشر از زماني به بعد، تمام تلاشهاي تصويرگران را به نفع خود مورد استفاده قرار داد. او از شهرت تصويرگران به نفع خود بهره گرفت، از تلاش ديگران و امكاناتي كه در اختيار داشت براي پيشرفت خود پله ساخت و تصويرگران را از ياد برد و فکر کرد بدون تصویرگر می تواند کارهایش را پیش ببرد، همانطور که بدون بسیاری از نویسندگان توانسته این کار را انجام دهد؛ به این معنی که خود بجای نویسندگان به نویسندگی پرداخت.
پیش از این حمایت شما از شباویز به گوش میرسید. سبب این حمایت و علت آن چه بود؟من سعی کردم روی یک ناشر متمرکز شوم، ناشرهای زیادی وجود نداشتند که قابل باشند؛ یعنی فعال باشند، پذیرای کار جدید باشند، صبر و حوصله داشته باشند و انگیزۀ دیده شدن در جوامع بین المللی. یا باید به سمت یک ناشر دولتی می رفتم و یا ناشر خصوصی را انتخاب می کردم. انتخاب من نشر شباویز بود. سعی کردم حامی همه جانبه باشم؛ چرا که فکر کردم شباویز لیاقت این حمایت را دارد. و البته آن موقع داشت.
من از بسياري از هنرمندان حاضر به همكاري با شباويز نبودند، به عنوان مثال از كريم نصر، مهران زماني، عطیه بزرگ سهرابی، مرتضی زاهدی، مهران زمانی و دیگران، درخواست كردم تا برای حمایت از یک حرکت فرهنگی با نشر شباویز همکاری کنند.
حتي بسياري از دوستان خود را در دفاع از شباويز رنجاندم. اما رفته رفته از قراردادهايي كه با او بستيم به نفع خود استفاده كرد و قرارهای شفاهی را زیر پا گذارد. ما از منافع مالي خود چشم پوشي كردیم، اما نكته اينجاست كه او از استعداد و آثار ما براي پيشرفت خود پله ساخت.
به باور من بيش از نيمي از جايزه هايي كه شباويز موفق به كسب آنها شد تنها به سبب فعاليت هاي مستمر و پيگيري هاي بي وقفه اش بود و به سبب كميت نه كيفيت.
شما از تصویرگرانی هستید که معتقدند حقوقشان نادیده گرفته شده. این موضوع را بیشتر توضیح دهید.شباویز كتابهايي را كه ما تصويرسازي كرده بوديم براي حضور در جشنواره هاي خارجي ارسال ميكرد. در واقع كتابهاي ما در مجامع فرهنگي ديده ميشد. بدون شک تا اینجای داستان مشکلی وجود ندارد، اما قصه به اینجا ختم نشد. كم كم تصور كرد اگر جايزه اي كسب كرده از آنِ انتشارات است و تنها خود مسبب کسب جایزههاست. او در قراردادهایش، مواردی را آورده بود که کاملاً یک طرفه به نفع ناشر است و در توضیح می گفت که باید این بندها در قرارداد باشد تا من بتوانم از کوتاهترین راه برای فروش حق کپی رایت کتاب ها اقدام کنم، ولی در نهایت حقوق شما رعایت خواهد شد. ما نيز به اين سبب كه از حساسيت هاي قانوني اطلاع نداشتيم صحبت او را مي پذيرفتيم. او امروز تمام قراردادهای شفاهی را انكار میکند، در حالیکه واضح است كه ما قول و قرار شفاهي با او داشتيم.
اما چه مدرکی برای اثبات این مدعا هست؟همان زمان که من برای یک کتاب با 15 تصویر دو صفحه ای، 600 هزار تومان با این انتشارات قرارداد بسته ام، یک تابلو نقاشی را به قیمت سه میلیون در گالری فروخته ام. پس این نشان می دهد که قول و قرارهایی وجود داشته است و همین نشان می دهد که من علاوه بر حمایت معنوی، حمایت مالی هم از ناشر کرده ام و آثارم را در قبال مبلغ ناچیزی در اختیار او قرار داده ام. علاوه بر این مدارک محکم دیگری برای اثبات این ادعاها وجود دارد.
فکر میکنید این راه حل درست باشد؟ما قصد دشمني با انتشارات شباويز را نداريم، قصد ما روشن شدن واقعيت است. من وظيفه دارم نظر خود را اعلام كنم. قصد دارم همه حقایق روشن شود، تا پس از اين تصويرگران در ارتباط خود با ناشر دچار مشكل نشوند و بدانند به هيچ قول شفاهي اعتماد نكنند. هر قراري بين تصويرگر و ناشر بايد مكتوب و توسط هر دو طرف قرارداد امضا شود. تصويرگران تازه كار بايد به اين موضوع آگاهي يابند كه امضا كردن يك قرارداد با شرايط نامشخص ممكن است براي آنها چه مشكلات و مسائلي را به همراه خواهد داشت. ما نامۀ شکوائیۀ خود را به تمام ارگان ها و مراکز فرهنگی ارسال کرده ایم، از جمله اتحادیۀ ناشران، انجمن تصویرگران، وزارت ارشاد و حتی مراکز خارج از کشور.
از همه مهم تر ضربهايست كه در چنين شرايطي به روح هنرمند وارد ميشود. نمونه این موضوع محدود شدن فعالیت هنری من به نقاشی است. در واقع نزدیک به 4 سال است كه ديگر كتابهاي كودك را تصويرسازي نكرده ام. اين بدترين ضربه فرهنگي ممكن است. چنين شرايطي براي هنرمند دل زدگي ايجاد میکند.
مایلم بیشتر از حقوقی بگویید که معتقدید نادیده گرفته شده.من گزارش های مختلفی دربارۀ مشکلات قراردادی این انتشارات دارم. من تمام مشکلات قراردادها را که طی سال های گذشته برای تصویرگران ایجاد شده است را در نامه ای به وزارت ارشاد توضیح داده ام. بیشتر آنها مشکلاتی است که با گذشت زمان نمود پیدا کرده است. پیشنهاد می کنم که به هیات حل اختلاف وزارت ارشاد مراجعه کنید و بپرسید که چند شکایت از این انتشارات از نویسندگان، تصویرگران و ناشران دیگر در ماه های اخیر دریافت کرده اند.
برای مثال گزارشی در مورد یک نمایشگاه در آلمان به دست ما رسید که نشان می دهد که آثار تصویرگران برای نمایشگاهی در آلمان ارسال شده که خود تصویرگران از آن بی اطلاع بوده اند. حتی روزنامهنگاري به بهانۀ این نمایشگاه قصد مصاحبه با من را داشته، تنها این پاسخ را از انتشارات شباويز دریافت کرده که: «امكان دسترسي به فرشيد وجود ندارد.» شايد اگر در آن نمايشگاه جايزه اي هم به من تعلق مي گرفت آن را دور مي انداخت. این یک حرکت غیر فرهنگی است و با ادعاهای ناشر فاصله دارد.
چرا پس از گذشت این همه سال به واکنش وادار شدید؟گذشت زمان لازم بود تا ماهیت واقعی یک حرکت مشخص شود. در طی سال های گذشته مدیر انتشارت تغییر کرده است و فکر می کند می تواند چیزهایی را صاحب شود که تا پیش از این به آنها فکر نکرده بود. من بسیار تلاش کردم روی روند اشتباه این انتشارات تاثیر بگذارم، چرا که در قبال جامعۀ هنری و دوستانم، که به دعوت من به این انتشارات پا گذارند، احساس مسئولیت میکنم. اما اکنون به این نتیجه رسیده ام که کار بی فایده ای بوده است.
ارتباط با جشنواره های خارجی کار سختی است؟ اصلا کار سختی نیست. خصوصاً با امکانات ارتباطی این زمان. من زمانی که به بلونیا رفتم و آثارم را برای این نمایشگاه ها ارسال کردم، که هنوز وزارت ارشاد لطف نکرده بود و خانم خلعت بری، مدیر انتشارات شباویز، را به نمایشگاه کتاب بلونیا نبرده بود.
البته هر کاری سختیهای مخصوص به خود را دارد. به ياد دارم وقتي قصد داشتم آثارم را براي اولين بار به جشنواره خارجي ارسال كنم، نشاني از اين جشنواره نداشتم حتي كانون پرورش فكري كودكان و نوجوانان نيز آدرس براتيسلاوا را نداشت. آنقدر رفت و آمد كردم تا از طريق دوستانم موفق به يافتن نام و نشاني از اين جشنواره شدم و آثارم را براي شركت در جشنواره شخصاً ارسال كردم. البته امروز شرايط متفاوت از آن روز است. دسترسي و برقراری ارتباط با جشنوارههای خارجی نيز راحت تر شده اما هنوز هم جشنوارههايي هست كه ناشناخته مانده و ميتوان به راحتي با آنها ارتباط برقرار كرد.هنرمند به راحتي مي تواند آثار خود را به صورت شخصي به اين جشنواره ارسال كند و اگر اثرش قابليت چاپ داشته باشد، حتي امكان چاپ آن نيز وجود دارد.
آیا راه حلی برای بهبود شرایط ارتباط با ناشران وجود دارد؟ مشکل اصلی در پیبند نبودن ما به قانون کپی رایت است. تا زمانی که کپی رایت در کشور ما وجود نداشته باشد، شرایط اقتصادی عادلانه برای پدیدآورنده به وجود نمی آید، تولید فرهنگی واقعی مبتنی بر اقتصاد شکل نمی گیرد و بنابراین محصولی برای فرهنگ سازی وجود ندارد تا به واسطۀ آن تولید فرهنگ کنی.
فاطمه عبدی مراد